هرآنچه که باید در مورد نمره منفی گواهینامه، شیوه استعلام و روش پاک کردن آن بدانیم
«نمره منفی گواهینامه» راهکار پلیس راهنمایی و رانندگی؛ برای جلوگیری از برخی سوانح رانندگی است،…
۲۷ آذر ۱۴۰۳
۱ آبان ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۷ آبان ۱۴۰۲
هیچ فردی به صورت مادرزاد رهبر نیست، از طرفی، هر فردی هم نمیتواند مدیر شود. استخدام مدیران خوب یکی از مهمترین تصمیماتی است که یک شرکت میتواند بگیرد. با این حال بنابر اعلام مؤسسه گالوپ، ۸۲ درصد از شرکتها در استخدام استعدادهای مناسب شکست میخورند.
یک مدیر نامناسب میتواند تعامل و رضایت کارکنان را کمرنگ کند، به همین دلیل است که افراد تقریباً همیشه به جای کارفرما، مدیر خود را ترک میکنند. اگر به وضعیت مدیر رسیدگی نکنید، نه تنها یک کارمند، بلکه چند کارمند میتوانند آن شرکت را ترک کنند. من شخصاً شاهد خروج یکباره کل یک بخش به دلیل وجود یک مدیر بد بودهام.
در اینجا پنج علامت هشداردهنده که نشاندهنده آن است زمان اخراج یک مدیر رسیده، شرح داده شده است:
مدیران بد فریبکاری روانی میکنند و ممکن است از موقعیتها برای پیشبرد منافع خود استفاده کنند. به عنوان مثال، یک مدیر میتواند از عملکرد خوب کارمندانی که برای او کار میکنند سوء استفاده کند تا خود را برای ترفیع آماده کند. مدیران نالایق علاوه بر توجه به منافع خود، به دنبال راههایی برای بهبود موقعیت دوستان خود و کسانی هستند که مورد علاقه مدیریت اصلی هستند. به عبارت دیگر، وضعیتی رخ میدهد که در آن ثروتمندان ثروتمندتر میشوند.
مدیران مؤثر کارمندان را درگیر خواهند کرد و ارتباط دو سویه را تشویق میکنند. اما اگر یک مدیر فقط دستورات را اجرا کند و به حرف کارمندان گوش ندهد، این امر میتواند به بهرهوری یک بخش آسیب برساند. یک مثال از این ماجرا میتواند این باشد که یک مدیر به سادگی وظایف را محول میکند و به جای استقبال از بازخورد کارکنان در طول اجرای یک پروژه، پرسشهایی را که توسط تک تک کارکنان مطرح میشود نادیده میگیرد.
وقتی بخش منابع انسانی شروع به دریافت شکایات از کارمندان میکند، واضح است که چیزی اشتباه است. در این شکایات به دنبال الگو باشید. به این توجه کنید که آیا شکایت هرچند توسط افراد متعددی مطرح شده، همیشه یکسان است؟ آیا زنان بیشتر از مردان شاکی هستند یا برعکس؟ معمولاً برای تصمیمگیری برای تماس با منابع انسانی، نارضایتی بسیار زیادی لازم است، بنابراین همه شکایات باید جدی گرفته شوند و به طور کامل بررسی شوند.
به اکثر مدیران قدرت زیادی داده میشود. وقتی آنها از آن سوء استفاده میکنند، همه چیز میتواند به سرعت برای کل بخش یا حتی سازمان به عنوان یک کل سقوط کند. در یک سناریوی فرضی، یک مدیر ممکن است یک کارمند را مجبور کند که هر روز تا دیر وقت کار کند تا زمانی که پروژهای را که یک کارمند تنها مسئول آن است به پایان برساند. شاید مدیر حتی کارها را یک قدم جلوتر بردارد و تهدید کند که اگر کارمند برای اتمام پروژه تا دیروقت نماند، موضوع را گزارش میدهد
مثلاً اگر نتایج فروش، هدف آن شرکت در سه ماهه آخر را برآورده نکند، یک مدیر نالایق ممکن است تمام تقصیرها را به گردن کارمندان بیاندازد.
هنگامی که یک هدف در محل کار محقق نمیشود، اغلب به مدیریت منعکس میشود. مدیران مقتدر میدانند که باید خود را مسئول شکستها و موفقیتهایشان بداند.
اگر شرکت مدیری را که باید اخراج شود را شناسایی کند، باید یک جلسه خصوصی برای این امر تدارک ببیند. کارفرمایان باید یک مدیر را در یک زمان خاص و طی یک جلسه خصوصی اخراج کنند و همان نکاتی که برای یک اخراج گفته میشود را در نظر بگیرند.
به گفته گالوپ، از هر ۱۰ نفر تنها ۱ نفر استعداد مدیریت را دارد. اگرچه این درصد کمی است، اما هنوز هم میتوان رهبران ذاتی یا کسانی را که ظرفیت تبدیل شدن به مدیران قدرتمند را دارند، پیدا کرد.
هرگز فردی را فقط به این دلیل که برای مدت معینی در شرکت بوده و فکر میکند ارتقای شغلی حق اوست، به سمت مدیریت ارتقاء ندهید.
هنگام استخدام یک مدیر جدید یا ارتقا یک فرد از درون سازمان، به جای این که تنها به تجربه فرد تأکید کنید، به شخصیت و مهارتهای نرم وی توجه کنید. افرادی که توانایی رهبری، همکاری، ایجاد انگیزه، مشارکت و الهام بخشیدن به دیگران را نشان میدهند، گزینههای فوقالعادهای هستند.
برای جلوگیری از استخدامهای نامناسب در آینده، تست شخصیت انجام دهید یا به یک مدیر بالقوه اجازه حضور آزمایشی بدهید. یک فرد را آزمایشی به مدت یک هفته بیاورید تا ببینید آن شخص چگونه با سایر کارمندان تعامل دارد. پس از آن، کارمندان میتوانند در مورد اینکه آیا او فرد مناسبی است یا خیر، نظر دهند.