هوش مصنوعی و رباتهای مخرب؛ طراحی نوین و پیچیده حملات سایبری
استفاده از هوش مصنوعی در طراحی حملات سایبری هم دیده میشود. رباتهای مخرب که به…
۱۹ مهر ۱۴۰۳
۲۲ آذر ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۱۶ دقیقه
پل بلاکچین یا بریجینگ (Blockchain Bridge) پروتکلی است که دو بلاک چین مجزا را به هم متصل میکند تا انتقال دارایی بین آنها را امکانپذیر کند. پلهای بلاک چینی به کاربران اجازه میدهند از امکانات و مزایای منحصربهفرد هر بلاک چین بهره ببرند. به عنوان مثال، اگر شما بیت کوین دارید اما میخواهید در فعالیتهای دیفای روی شبکه اتریوم مشارکت کنید، پل بلاکچین به شما اجازه میدهد این کار را بدون فروختن بیت کوین خود انجام دهید.
با اتصال شبکههای مختلف بلاک چین، پلهای زنجیرهای در تبدیل داراییهای دیجیتال قابل تعویض هستند. محبوبترین استفاده از پل زدن زمانی است که یک بیت کوین به بیتکوین پیچیده (WBTC) تبدیل میشود، مثل یک توکن ERC-20 که همان قیمت بیت کوین را دارد اما با اتریوم سازگار است.
اگرچه پلهای رمزنگاری در اتصال بلاکچینها به یک متا شبکه، برای داراییهای دیجیتال مهم هستند؛ اما مسئله مهم این است که سرمایه گذاران باید از ایرادات ذاتی آنها آگاه باشند. برای شروع، آنها به شدت مورد هدف و قربانی هکرها قرار گرفتهاند.
پل کریپتو که با نام پل بلاکچین (Blockchain Bridge) یا پل زنجیرهای نیز شناخته میشود، فناوری یا پلتفرمی است که امکان انتقال داراییهای دیجیتال یا دادهها را بین شبکههای مختلف بلاکچین فراهم میکند. این به کاربران اجازه میدهد تا توکنها یا ارزهای رمزنگاری شده را که در اکوسیستمهای بلاک چین جداگانه وجود دارند، مبادله یا تعامل کنند.
پلهای رمزنگاری به حل مسئلهی قابلیت همکاری بین بلاک چینها که معمولاً به طور مستقل عمل میکنند، کمک میکند. آنها یک اتصال یا پیوند ایجاد میکنند و انتقال امن داراییها یا اطلاعات را در چندین بلاکچین تسهیل میکنند. این می تواند برای اهداف مختلفی مانند فعال کردن تراکنشهای زنجیرهای، دسترسی به برنامههای غیرمتمرکز (DApps) در شبکههای مختلف، یا تسهیل حرکت توکنها بین پلتفرمهای مختلف مفید باشد.
پیادهسازی و عملکرد پلهای رمزنگاری بسته به پلتفرم یا پروتکل خاص متفاوت است. برخی از پلها از قراردادهای هوشمند برای قفل کردن یا نگه داشتن داراییها در یک بلاکچین در حالی که توکنهای بسته بندی شده یا پل شده مربوطه را روی دیگری منتشر میکنند، استفاده میکنند. برخی دیگر ممکن است به گرههای فدرال یا اوراکلهای غیرمتمرکز برای تسهیل انتقال و تأیید دادهها بین بلاکچینها تکیه کنند.
به طور کلی، پلهای رمزنگاری نقش مهمی در افزایش قابلیت همکاری و اتصال شبکههای بلاک چین ایفا می کنند و باعث افزایش انعطاف پذیری و کاربرد در سراسر اکوسیستم غیرمتمرکز میشوند.
از اصول ایمنسازی یک شبکه بلاکچین، میتوان به غیرقابل تعرض بودن آن اشاره کرد. بلوکهای دادههای جدید (تراکنشها) را فقط میتوان تحت قوانین شبکه اضافه کرد که توسط ماینرها یا اعتبارسنجیها اعمال میشود. به نوبهی خود، این مجریان شبکه از رویههایی پیروی میکنند تا تراکنشها را معتبر بدانند.
به این ترتیب آنها یک دفتر کل عمومی تغییرناپذیر ایجاد میکنند که هر شبکهی بلاکچین دارای مجموعهای از قوانین متفاوت است و ذاتاً همانند محیطی ایزوله عمل میکند. به همین دلیل است که بیت کوینهای شبکه را نمیتوان فقط به شبکه اتریوم اضافه کرد. برای اینکه این امکان وجود داشته باشد، بیت کوین باید برای ورود به یک اکوسیستم خارجی لباس فضایی بپوشد.
به طور خاص، بیت کوین باید به عملکرد توکن ERC-20 آغشته شود. در واقع، به این دلیل است که بیت کوین و اتریوم دو شبکه بزرگ بلاک چین هستند، این تقاضای تبدیل آنهاست که باعث ایجاد پل ارتباطی بلاکچین شده است.
البته مزایای دیگری که پل بلاکچین (Blockchain Bridge) ایجاد میکند برای شبکه مبادلات ارزهای دیجیتال را نمیتوان نادیده گرفت. همچنین میتوان عنوان کرد ایجاد این فاکتورها ضرورت استفاده از پل را در شبکه بلاکچینی توجیه میکند:
علاوه بر این مزایای کلیدی، توکنهای پل شده میتوانند کاربرد خود را ارتقا دهند، زیرا به یک اکوسیستم غیر بومی اضافه میشوند. WBTC این را به بهترین شکل نشان میدهد زیرا بیت کوین با ارزش ذخیره شده را به یک توکن ابزار DeFi تبدیل میکند.
پل زدن بلاکچین تکنیکی است که برای اتصال دو یا چند شبکه بلاک چین مجزا به کار میرود و به آنها امکان ارتباط و انتقال داراییها یا دادهها را بین یکدیگر میدهد. قابلیت همکاری را ممکن میسازد و تبادل اطلاعات و ارزش را در زنجیرههای بلوکی مختلف تسهیل میکند.
رویکردهای مختلفی برای پل زدن بلاک چین وجود دارد، اما ایده کلی شامل ایجاد یک پل یا ارتباط بین دو شبکه بلاک چین است. در اینجا یک نمای کلی در سطح بالا از نحوه عملکرد آن وجود دارد:
توجه به این نکته مهم است که پیاده سازی دقیق و جزئیات فنی پل زدن بلاکچین میتواند بسته به پروتکلها، ابزارها و استانداردهای خاص مورد استفاده متفاوت باشد. پروژههای مختلف ممکن است از مکانیسمها و طرحهای متفاوتی برای دستیابی به ارتباطات بین زنجیرهای استفاده کنند.
پل زدن بلاکچین با اتصال شبکههای متفاوت و تقویت قابلیت همکاری، نقش مهمی در امکان همکاری و گسترش کاربرد فناوری بلاکچین ایفا میکند.
پل های بلاکچین مخازن قرارداد هوشمند هستند. اگرچه به آنها پلهای زنجیرهای متقاطع میگویند، اما در واقع وجوه “منتقال” نمیشوند. در عوض، برای ورود یک توکن به شبکه بلاکچین دیگری، آن را یک قرارداد هوشمند تبدیل میکنند.
در مورد انتقال اتریوم به آوالانچ، فرآیند پل زدن به این صورت خواهد بود:
کاربر توکنهای ERC-20 را از طریق کیف پول MetaMask متصل به آوالانچ بریج میفرستد. پل (قرارداد هوشمند) آن داراییها را قفل و نمایه میکند تا خروجی برابر ایجاد کند. این پل داراییهای جدید سازگار با اکوسیستم Avalanche را به عنوان توکنهای پیچیده ERC-20 ایجاد میکند.
از طریق همان پل، میتوان این توکن ها را باز کرد. در حال حاضر، آوالانچ بریج در یک جهت عمل میکند، بنابراین فقط داراییها از اتریوم به آوالانچ تغییر میکنند. از آنجایی که Avalanche تراکنشها را سریعتر پردازش میکند و هزینههای گاز ناچیز نسبت به اتریوم دارد، معاملهگران ممکن است از داراییهای اتریوم خود در بازارهای dApps وامدهی یا NFT استفاده کنند.
با این وجود، محبوب ترین پل زدن از بیت کوین به اتریوم انجام میشود. بیت کوین پیچیده (WBTC) به عنوان توکنهای پل شده پیشگام شبکه Kyber، BitGo و Ren (پروتکل جمهوری سابق) کنسرسیومی را تشکیل میدهند که اولین بار در ژانویه ۲۰۱۹ وایتپیپر Wrapped Bitcoin را منتشر کرد. WBTC تنها با هشت تاجر با استفاده از پروتکل تبدیل راهاندازی شد. از آن زمان، آن را به طور گسترده به هر dApp و شبکه اصلی گسترش یافته است.
انواع مختلفی از پلهای بلاکچین وجود دارد، از جمله پلهای یک طرفه، پلهای دو طرفه، پلهای فدرال که به عنوان پلهای قابل اعتماد، پلهای زنجیره جانبی و پلهای زنجیرهای متقاطع نیز شناخته میشوند. در اینجا نحوه عملکرد هر یک از این پلها آمده است.
پلهای یک طرفه امکان انتقال یک طرفه داراییها را فراهم میکنند، در حالی که پلهای دو طرفه امکان انتقال رایگان داراییها بین دو بلاکچین را فراهم میکنند. بیت کوین پیچیده نمونهای از پل یک طرفه است. میتوانید از بیتکوین خود برای ایجاد توکنهایی (WBTC) استفاده کنید که با ارزش ETH مرتبط هستند و با این حال، برعکس کار نمی کنند. از سوی دیگر، پلهای یک طرفه مانند Wormhole به شما امکان انتقال توکنها را بین Solana و دیگر پروتکلهای برتر DeFi میدهند.
پلهای زنجیره جانبی اجازه میدهند داراییها بین دو شبکه بلاکچین مجزا، بدون نیاز به شخص ثالث منتقل شوند. این امر با اتصال دو شبکه از طریق یک زنجیره جانبی به دست میآید که یک بلاکچین مجزا است که موازی با زنجیرههای اصلی کار میکند.
نمونهای از پلهای زنجیره جانبی، پل بیت کوین-اتریوم است که به کاربران اجازه میدهد بیت کوین و سایر داراییها را از بلاکچین بیت کوین به بلاک چین اتریوم و بالعکس منتقل کنند. این پل با استفاده از یک زنجیره جانبی به نام WBTC (بیتکوین پیچیده) اجرا میشود که توکنی در بلاکچین اتریوم است که توسط بیتکوین در بلاکچین مربوط به خود پشتیبانی میشود. اساساً، بیت کوین پیچیده شده یک پل زنجیره جانبی یک طرفه است.
پلهای زنجیرهای متقاطع، انتقال داراییها را بین دو شبکه بلاکچین مختلف امکان پذیر میکنند، اما بر خلاف پلهای زنجیره جانبی، برای تسهیل انتقال به یک زنجیره جانبی جداگانه نیاز ندارند. در عوض، آنها از قراردادهای هوشمند و تکنیکهای دیگر برای فعال کردن انتقال داراییها به طور مستقیم بین دو شبکه استفاده میکنند.
نمونهای از پل زنجیرهای متقابل، شبکه Cosmos است که از یک سیستم ارتباط بین زنجیرهای (ICC) برای فعال کردن انتقال داراییها بین شبکههای مختلف بلاکچین استفاده میکند. شبکه Cosmos از الگوریتم اجماع اثبات سهام (PoS) بهره میگیرد و به کاربران اجازه میدهد تا برنامههای بلاکچین سفارشی سازی کنند که میتوانند با سایر شبکههای بلاک چین تعامل داشته باشند.
مثال دیگر شبکه Polkadot است که از یک سیستم زنجیرههای رله برای امکان انتقال داراییها بین شبکههای مختلف بلاکچین استفاده میکند. شبکه Polkadot از یک مدل امنیتی مشترک استفاده میکند که به کاربران اجازه میدهد از امنیت کل شبکه به جای زنجیره خود بهره ببرند.
غیر از دو طرفه یا یک طرفه بودن، پلهای زنجیره ای متقاطع به موارد زیر تقسیم می شوند:
نگهداری: مخازن بر کنترل متمرکز (معتمد) داراییهای رمزنگاری قفل شده و ضرب شده تکیه دارند.
غیر نگهداری: مخازن بر کنترل غیرمتمرکز (غیرقابل اعتماد) داراییهای رمزنگاری قفل شده و ضرب شده تکیه دارند.
به عنوان مثال، BitGo سکه های WBTC را در اختیار دارد، به این معنی که یک پل متمرکز است. از سوی دیگر، یک پل دو طرفه کرم چاله که سولانا و اتریوم را به هم متصل میکند، غیرمتمرکز و غیر قابل اعتماد است.
مانند هر فناوری دیگری، پلهای بلاکچین دارای مزایا و معایب خاص خود هستند. برخی از معایب احتمالی استفاده از پلهای بلاکچین عبارتند از:
پلهای بلاکچین ممکن است تحت نظارت قرار گیرند، به خصوص اگر شامل انتقال داراییها یا اطلاعات حساس باشد. این میتواند پیچیدگی و هزینههای انطباق را برای کاربران افزایش دهد و ممکن است در برخی موارد پذیرش پلهای بلاک چین را محدود کند.
پلهای بلاکچین میتوانند در برابر خطرات امنیتی آسیب پذیر باشند، به خصوص اگر شامل انتقال داراییها بین شبکههای مختلف بلاکچین باشد. هکرها یا سایر عوامل مخرب ممکن است سعی کنند از آسیب پذیریهای سیستم برای سرقت داراییها یا اختلال در انتقال داراییها سوء استفاده کنند. در واقع، تنها در سال جاری شاهد 4 هک قابل توجه بر روی پلهای بلاکچین بودهایم؛ 1) از جمله حمله 375 میلیون دلاری Wormhole در فوریه، 2) بهره برداری 624 میلیون دلاری از پل Ronin در ماه مارس، 3) هک 190 میلیون دلاری Nomad در آگوست و 4)در نهایت حمله 160 میلیون دلاری Wintermute در سپتامبر.
وقتی صحبت از پلهای بلاکچین می شود، چند تهدید بالقوه وجود دارد که باید از آنها آگاه بود:
توجه به این نکته مهم است که صنعت بلاکچین به سرعت در حال تکامل است و اقدامات و تکنیکهای امنیتی جدید به طور مداوم برای مقابله با این تهدیدات توسعه مییابد.
پل بلاکچین چیست؟
پل بلاکچین (Blockchain Bridge) پروتکلی است که دو بلاک چین مجزا را به هم متصل میکند تا انتقال دارایی بین آنها را امکانپذیر کند. به عبارت دیگر، پل بلاکچین پنجرهای در دیوار بین بلاک چینهای مختلف ایجاد میکند تا بتوانند به شکل کارآمد با هم تعامل داشته باشند.
چرا به پل بلاکچین نیاز داریم؟
پاسخ: نیاز به پل بلاکچین به دلیل چندپارگی فضای بلاک چین ایجاد شده است. در حال حاضر، بیش از هزار بلاک چین وجود دارد که هر کدام دارای پروتکل، زبان برنامهنویسی و قوانین خاص خود هستند. این امر باعث میشود که انتقال دارایی بین این بلاک چینها دشوار یا غیرممکن باشد.
پل بلاکچین چگونه کار میکند؟
پاسخ: پل بلاک چین از مکانیزمهای مختلفی برای انتقال دارایی بین بلاک چینها استفاده میکند. برخی از پلهای بلاک چین از توکنهای میانی استفاده میکنند که در هر دو بلاک چین پشتیبانی میشوند. برخی دیگر از پلها از قراردادهای هوشمند استفاده میکنند تا داراییها را بین بلاک چینها منتقل کنند.
انواع پل بلاکچین کدامند؟
پلهای بلاک چین را میتوان بر اساس نحوه انتقال داراییها، نحوه عملکرد و ماهیت آنها طبقهبندی کرد.
بر اساس نحوه انتقال داراییها:
پلهای توکن میانی: در این نوع پل، داراییها به توکنهای میانی تبدیل میشوند و سپس به بلاک چین مقصد منتقل میشوند.
پلهای قرارداد هوشمند: در این نوع پل، قراردادهای هوشمندی در هر دو بلاک چین وجود دارند که انتقال داراییها را مدیریت میکنند.
بر اساس نحوه عملکرد:
پلهای متمرکز: در این نوع پل، یک نهاد مرکزی کنترل پل را بر عهده دارد.
پلهای غیرمتمرکز: در این نوع پل، کنترل پل توسط شبکهای از گرهها انجام میشود.
بر اساس ماهیت:
پلهای دو طرفه: این پلها امکان انتقال دارایی بین دو بلاک چین را فراهم میکنند.
پلهای چند طرفه: این پلها امکان انتقال دارایی بین چند بلاک چین را فراهم میکنند.
مزایای پل بلاکچین چیست؟
پل بلاک چین مزایای متعددی دارد، از جمله:
افزایش قابلیت همکاری بین بلاک چینها
تسهیل دسترسی کاربران به امکانات و مزایای مختلف بلاک چینها
کاهش هزینههای تراکنش
افزایش کارایی سیستم