پیش از رکود بزرگ، آمریکا 84 هزار راننده تاکسی داشت. تا سال 1932 تعداد آنها به 150 هزار نفر رسید زیرا بسیاری از بیکاران به این عرصه وارد شدند. زیاد شدن تاکسیها باعث شد کنترل رانندگان دشوار شود و این مساله به ترافیک، کاهش هزینه و رانندگی خطرناک منجر شود. در سال 1937 این مساله قانونمند شد. به نوشته نشریه کپیتال نیویورک «شهرها شرایط دقیقی برای گرفتن مجوز تعیین و کرایهها، پوشش بیمه و کیفیت خودرو را قانونمند کردند». اعتراض راننده تاکسیها به اوبر در اروپا حدود 80 سال بعد از رکود بزرگ، اکنون شرکت بحث برانگیز اوبر سر برآورده است که به افراد بیکار یا کمکار امکان میدهد وارد همین عرصه شوند. مساله اکنون اقتصاد مشارکتی یا کسب و کارهای مشارکتی است که عرصه سیاسی را نیز بر هم زده. همانطور که نیکولاس ریچارد خبرنگار آسوشیتدپرس میگوید:«بحث در مورد شرکت کرایه خودرو اوبر منجر به اختلافاتی معین در حزب دموکرات و چپها شده است که میخواهند اقتصاد مشارکتی جدید را قانونمند کنند. جمهوریخواهان میخواهند از این فرصتها استفاده کنند و صحنههای درونی شهرها را به بخشی درآمدزا برای صنعت فناوری تبدیل سازند... این مساله در خانواده خود من هم اختلافاتی به وجود آورده است. من معتقدم اوبر یعنی استفاده عالی از فناوری که رانندگان را با مسافران مرتبط میکند و خودروهایی تمیزتر و راحتتر با بازخورد مستقیم در اختیار آنها قرار میدهد. فرزند من معتقد است این یعنی «هر کسی برای خود کار کند» و با بیشتر شدن تعداد رانندگان و کاهش کرایهها، میتواند به معنی افزایش سوءاستفاده باشد. به همین دلیل است که کارگران اتحادیه تشکیل دادهاند و دولتها، تاکسیرانی را قانونمند میکنند.» فرانک پاسکوئل از روزنامه گاردین و سیوا وادیاناتان از این هم فراتر رفتهاند و غولهای اقتصاد مشارکتی را متهم به چیزی میکنند که خودشان آن را «تهیسازی مشارکتی» مینامند. «تهیسازی یعنی بر هم زدن آگاهانه...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.