کنفرانس جهانی تجهیزات پوشیدنی که گردهمایی سالانه مهم نشریه ReadWrite است، سال ۲۰۱۵ در سانفراسیسکو برگزار شد و مهمترین نقشآفرینانی که فناوری پوشیدنی و اینترنت اشیا را شکل خواهند داد در این گردهمایی حضور داشتند. در ادامه به تعدادی از کارشناسانی میپردازیم که در این کنفرانس سخنرانی کردهاند. رهبران تجاری در بسیاری از موارد از این میگویند که چطور استارتآپهای خبرساز آنها مستقیماً خود را به اوج موفقیت رساندند اما در بسیاری از موارد این گفتهها فاصله زیادی با واقعیت دارند. فقط کافی است به حرفهای شریل کلوند از Bia Sport و جیمز هریسون از Contour نگاهی بیندازیم.
کلوند که مدیرعامل شرکت Bia Sport است با دشواریهای بسیار به این نتیجه رسید که داشتن محصول عالی نمیتواند ضامن موفقیت باشد. این شرکت سازندهی ساعتهای ورزشی که به ساخت ابزارهای متمرکز بر ورزشکاران زن شناخته میشود، ماه پیش تعطیل شد. Contour که یک شرکت سازنده دوربین در یوتا است نیز این درس را به خوبی آموخته. این شرکت دو سال پیش درهای خود را بست اما از آن زمان تاکنون Clarke Capital داراییهای این شرکت را خریداری و آن را دوباره راهاندازی کرده است، تیم محصول را از نو ایجاد کرده و تیمی از مدیران (شامل هریسون مدیرعامل) را در رهبری آنها قرار داده است. همچنین سال گذشته محصولی جدید به نام ROAM3 معرفی کرد. با توجه به این اتفاقات و پیروزی حقوقی آن در برابر GoPro رقیب قدیمی به نظر میرسد این شرکت آماده ورود به مبارزات باشد. هم کلوند و هم هریسون در کنفرانس جهانی تجهیزات پوشیدنی حضور داشتند و تجربه و دانش خود را در پنلی به نام «زندگی، مرگ و تولد مجدد استارت آپهای ابزارهای پوشیدنی» بیان کردند. من با آنها
درسی که از مواجهه با سختیها در شرکتتان گرفتید چه بود؟ کلوند: نمیتوان به مورد خاصی اشاره کرد که کاش این کار را متفاوت انجام داده بودیم یا واقعاً در این مورد خام و احمق بودیم. فضای تجهیزات پوشیدنی فوقالعاده رقابتی است و خیلی سریع هم به این مرحله رسیده. ما در جذب پول در مراحل اولیه مشکل داشتیم که باعث شد محصولمان عقب بماند. این یعنی زمانی که وارد بازار شدیم دیگر محصولمان منسوخ شده بود. ترکیب غیرممکنی بود. باید خیلی زودتر کنار میرفتیم اما تعهد داشتیم که بهترین ابزار را تولید کنیم. از این رو برای این هدف بسیار تلاش کردیم. هریسون: Contour در ابتدا علاقهای به ورود به خردهفروشی که Walmart و دیگران پیشنهاد میکردند، نداشت. همین تاخیر برای شرکت هزینه زیادی دربر داشت. بعد از آن زمان جبران فرا رسید که کار فوقالعاده سختی بود. ما درباره گسترش شرکت تجربه چندانی نداشتیم. مدیریت انتظارات اولیه یا راهاندازیها چقدر اهمیت دارد؟ کلوند: پیشفروش نکنید. پیشفروش نکنید. برای جذب سرمایه چنین کاری نکنید. هیچ ارزشی ندارد. تنها در آینده برایتان مشکل ایجاد میکند. شما را به چاه میاندازد. این کار هیچ وقت برای متقاعد کردن سرمایهگذاران کافی نیست زیرا آنها پیشفروش را متفاوت از دیگر فروشها میدانند. نگران ورود دیرهنگام به بازار نباشید. همه شرکتها دیر وارد میشوند. اگر پیشفروش نکنید، چیزی برای مدیریت وجود نخواهد داشت. من با دو نفر از همکارانم صحبت کردم، هر دو آنها سرمایه هنگفتی برای شرکتهای خود جمع کرده بودند و هر دو همین حرف را میزدند. یکی از آنها در مورد پیشفروش میگفت «احمقانهترین کاری بود که کردم». هریسون: باید هر بار از پیشبینیها فراتر بروید. جریان پول نقد همیشه کم خواهد بود. باید به سرمایهگذاران اطمینان بدهید. اگر نتوانید محصولی را که قول دادهاید به خردهفروش برسانید دیگر سراغ شما نخواهند آمد. اگر بتوانید آنگاه دوباره برمیگردند و میگویند...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.