وضعیت کارآفرینی زنان خاورمیانه؛ هزارویک شب بیخوابی، هزارویک روز پشتکار
دادههای بانک جهانی نشان میدهند هرچند زنان کارآفرین عموماً عملکرد بهتری نسبت به همتایان مرد…
۹ آبان ۱۴۰۳
دروغرسانها نیز استخدام میشوند. منتشرکنندگان روایتهای وارونه و اخبار جعلی در بازار جایی را اشغال کردهاند که اگرچه مخفی است، صنعتی جدی و هولناک به نظر میرسد. صنعتی که متقاضیانش زیادند و البته بسیاری از قسمتهای اکوسیستم حاضرند به این تقاضا پاسخ دهند.
چند اینفلوئنسر رسانههای اجتماعی اهل فرانسه و آلمان در مه ۲۰۲۱ پیشنهادی عجیب دریافت کردند؛ سازمانی در لندن که کارش روابط عمومی بود میخواست به آنها پول بپردازد تا پستهایی را از جانب مشتری تبلیغ کنند. یک سند سهصفحهای تمیز نشان میداد چه باید گفت و از چه پلتفرمی برای گفتنش باید استفاده کرد. اما آنچه از اینفلوئنسرها درخواست شده بود تا انجام دهند این نبود که مثل همیشه محصولات زیبایی یا بستههای مسافرتی را تبلیغ کنند. باید دروغهایی میگفتند تا واکسن کووید-۱۹ فایزر بایونتک را بد جلوه دهند. عجیبتر این بود که سازمان Fazze ادعا کرده در لندن مستقر است اما هیچ شواهدی مبنی بر وجود چنین شرکتی موجود نیست.
برخی دریافتکنندهها اسکرینشات پیشنهاد مذکور را پست کردهاند. Fazze که کارش لو رفت، حسابهای رسانههای اجتماعیاش را پاک کرد. همان هفته، اینفلوئنسرهای برزیلی و هندی ویدئوهایی را پست کردند که متون Fazze را به صدها هزار بیننده میرساندند.
به نظر میرسد این برنامه فقط بخشی از یک صنعت مخفی است که تحلیلگران امنیتی و مقامهای ایالات متحده میگویند در حال گسترش است: استخدام منتشرکننده اطلاعات وارونه. شرکتهای خصوصیای که بازاریابی سنتی و دنیای پنهانی عملیات نفوذ ژئوپلیتیکی را ترکیب میکنند، سرویسهایی میفروشند که قبلاً به طور عمده از سوی سازمانهای اطلاعاتی عرضه میشدند.
آنها اختلاف میاندازند، در انتخابات مداخله میکنند و توطئههای وایرال را به اشتراک میگذارند؛ بهویژه روی رسانههای اجتماعی. و چیزی ارزشمند را به مشتریها عرضه میکنند: انکار. گراهام بروکی، رئیس آزمایشگاه تحقیقات علم قانونی دیجیتالی شورای آتلانتیک، میگوید استخدام این افراد از سوی دولت یا بازیگران نزدیک به آن در حال افزایش است و به صنعتی پررونق تبدیل شده است. کمپینهای مشابهی اخیراً کشف شدهاند. یکی از این کمپینها حزب حاکم هند را تبلیغ، مقاصد سیاستگذاری خارجی مصر را منتشر و از سیاستمدارهای بولیوی و ونزوئلا حمایت میکنند.
سازمان بروکی یکی از کمپینهایی را دنبال کرد که در انتخابات شهرداری در سِرا، شهری کوچک در برزیل، فعالیت میکرد: شرکت اوکراینیای که از نظر ایدئولوژیک ثابتقدم نبود چند حزب سیاسی رقیب را تحریک میکرد. همچنین دو عملیات مجزا در جمهوری آفریقای مرکزی در رسانههای اجتماعی اطلاعات وارونه در مورد طرفداران فرانسه و روسیه اشاعه میدادند. دو قدرت برای نفوذ در کشور رقابت میکنند.
ریشه موجی از پیامهای ضدآمریکایی در عراق در نهایت به یک شرکت روابط عمومی میرسد که در جایی دیگر به جعل احساسات ضددولتی در رژیم صهیونیستی متهم شده است.
اکثر این کمپینها را میتوان به شرکتهای زیرزمینیای نسبت داد که سرویسهای مشروعشان مانند سرویسهای یک بازاریاب یا منتشرکننده ایمیل اسپم عمل میکنند.
آگهیهای استخدام و پروفایلهای کارکنان لینکدین که با Fazze ارتباط دارند، این شرکت را زیرشاخه شرکتی به نام Andow در مسکو اعلام کردهاند. برخی دامنههای وب Fazze تحت مالکیت Andow قرار دارند؛ مانند گزارشهای اولیهای که نشریات فروش آلمانی منتشر کردند. بررسیهای طرف ثالث نشان میدهد Andow تهیهکننده سرویس تبلیغاتی و در آستانه ورشکستگی است. مقامهای اتحادیه اروپا در این زمینه تحقیق میکنند که چه کسی Andow را استخدام کرده است. بخشهایی از نکاتی که کمپین ضد فایزر Fazze بازگو میکند شبیه مطالب تبلیغاتی برای واکسن اسپوتنیک روسی است.
استخدام دروغرسانها گاهی موثر واقع میشود اما با تکرار و یادگیری متخصصان، دشوارتر و پیچیدهتر میشود. متخصصان میگویند این رویه در همه قسمتهای جهان رواج پیدا میکند و از عملیاتی که دولتها به طور مستقیم انجام میدهند سبقت میگیرد.
نتیجه این روند گسترش شتابان توطئههای تفرقهافکن، گروههای شهروندی جعلی و احساسات عمومی ساختگی است. این وضعیت واقعیت مشترکمان را حتی فراتر از سالهای اخیر مخدوش میکند.
متخصصان میگویند این روند وقتی پدیدار شد که رسوایی کمبریج آنالیتیکا در سال ۲۰۱۸ افشا شد. کمبریج به عنوان یک شرکت مشاوره سیاسی، با اعضای کارزار ریاستجمهوری ۲۰۱۶ دونالد ترامپ ارتباط داشت که درباره میلیونها کاربر فیسبوک داده جمعآوری کرده بود.
این قیلوقال توجهها را به روشهای مشترک بین بازاریابهای رسانههای اجتماعی جلب کرد. کمبریج از دادههایش استفاده کرد تا مخاطبهای بسیار مشخص را با پیامهای شخصیسازیشده هدف قرار دهد. این شرکت با ردیابی لایکها و همرسانیها، موضوعات مورد پسند کاربرها را شناسایی کرد. این رویداد به نسلی از مشاوران و فرصتطلبان یاد داد که پول زیادی در بازاریابی رسانههای اجتماعی برای اهداف سیاسی وجود دارد.
برخی تازهواردها در نهایت به همان نتیجهای رسیدند که ماموران روسیه در سال ۲۰۱۶ به آن رسیده بودند: نشر دروغ در پلتفرمهای اجتماعی خروجی فوقالعادهای دارد.
در عین حال، واکنشهای منفی به نفوذ روسیه باعث شده دولتها از کشف شدن هراس داشته باشند. البته این موضوع قدرت چنین عملیاتی را نیز آشکار کرد. بروکی میگوید نشر دروغ در بازار متاسفانه تقاضای بسیار زیادی دارد. و بسیاری از قسمتهای اکوسیستم حاضرند به این تقاضا پاسخ دهند. طبق تحقیق دانشگاه آکسفورد، در سال ۲۰۲۰ شرکتهای تجاری در حداقل ۴۸ کشور برای نشر دروغ یا اطلاعات وارونه استخدام شدند؛ رقمی که دو برابر آمار سال قبل است. محققان ۶۵ شرکتی را که چنین سرویسهایی ارائه میکردند شناسایی کردند. فیسبوک تابستان ۲۰۲۰ شبکهای از گروههای شهروندان بولیوی و سازمانهای روزنامهنگاری راستیآزما را حذف و اعلام کرد که این صفحات دروغهایی را در پشتیبانی از دولت راستگرای آن کشور گسترش میدادند و جعلی بودند. اما محققان دانشگاه استنفورد محتوا را تا شرکت آمریکایی CLS Strategies ردیابی کردند- شرکت ارتباطات مستقر در واشینگتن که به عنوان مشاور از طرف دولت بولیوی ثبت شده است. این شرکت شبکهای مشابه در ونزوئلا و مکزیک داشت.
یکی از سخنگویان به بیانیه شرکت در سال ۲۰۲۰ اشاره کرد و گفت رئیس این بخش، تغییر میکند. اما سخنگو اتهام فیسبوک را که چنین کاری مصداق مداخله خارجی است رد کرد.
فناوریهای جدید تقریباً به همه اجازه میدهند تا مشارکت کنند. برنامهها به تولید انبوه حسابهای جعلی با عکسهای پروفایلی که پیدا کردنشان سخت است میپردازند. شاخصهای لحظهای به اصلاح پیامرسانی کارآمد کمک میکنند. این موضوع درباره دسترسی به دادههای خصوصی کاربران نیز صدق میکند- که بهراحتی میتوان آن را به صورت انبوه خریداری کرد.
کمپینها بهندرت به اندازه کمپینهای هکرهای دولتی یا شرکتهای متخصص مانند سازمان تحقیقات اینترنتی تحت حمایت کرملین پیشرفتهاند. اما ظاهراً ارزاناند. در کشورهایی که تامین مالی کمپین باید شفاف باشد، شرکتها گزارش میدهند دهها هزار دلار بابت کمپینهایی دریافت کردهاند که شامل سرویسهای مشاوره سنتی نیز میشدند.
لایه انکار به دولتها اجازه میدهد اطلاعات وارونه را به طور فراگیرتر در خانه و بیرون اشاعه دهند. در غیر این صورت ارزش ریسکش را ندارد. برخی کارآفرینها وقتی دستگیر میشوند ادعا میکنند بدون آگاهی مشتریان اقدام کردهاند یا صرفاً برای برنده شدن در قراردادهای آینده دست به چنین کارهایی زدهاند.
پلتفرمهایی هستند که اقداماتشان را افزایش دادهاند تا اخبار جعلی هماهنگ را ریشهکن کنند. تحلیلگران بهویژه به فیسبوک اعتبار میدهند زیرا این پلتفرم گزارشهای جامعی درباره کمپینهایی که منحلشان میکند منتشر میکند.
اما برخی افراد استدلال میکنند شرکتهای رسانههای اجتماعی در تشدید تهدیدها نیز نقش ایفا میکنند. الگوریتمها و عناصر طراحیای که مشارکت و نتایج جستوجو را پیش میبرند، اغلب اولویت را محتوایی میدانند که اختلاف میافکند و توطئه میچیند.
هنجارهای سیاسی نیز متحول شدهاند. نسلی از رهبران پوپولیست مانند رودریگو دیوترت از فیلیپین به این دلیل پدید آمدند که رسانههای اجتماعی را دستکاری کردند. بسیاری از این افراد وقتی به قدرت رسیدند، این روشها را به عنوان ابزار حکمرانی و روابط خارجی نهادینه کردند.
دهها حساب توییتری دولتی در سایت «India Vs Disinformation» پست همرسانی کردهاند- این وبسایت مجموعهای از فیدهای رسانههای اجتماعی را تشکیل میدهد که ادعا میکنند اخبار درباره هند را اعتبارسنجی میکنند.
اما «India Vs Disinformation» در واقع محصول یک شرکت ارتباطات کانادایی به نام پرس مانیتور است: تقریباً همه پستها تلاش میکنند اطلاعات نامطلوب برای دولت نارندرا مودی، نخستوزیر، را بیاعتبار کنند؛ بهویژه اخبار مربوط به تلفات سنگین کووید-۱۹ در این کشور. یک وبسایت مرتبط اخبار طرفداران مودی را تحت پوشش مقالههای خبری اشاعه میدهد. گزارشی از جانب یکی از آزمایشگاههای تحقیقات جرمیابی قانونی دیجیتالی (digital forensics) به بررسی شبکهای میپردازد که میگوید مطالعه موردی مهمی درباره کمپینهای اخبار جعلی در کشورهای دموکراتیک ارائه میدهد.
اما نمایندهای از جانب پرس مانیتور که خودش را صرفاً ابهای نامید این گزارش را کاملاً کذب خواند. او گفت بهغلط گفتهاند شرکتش در کانادا مستقر است. از او پرسیدند چرا نشانی شرکتش به تورنتو مربوط میشود، سند مالیات کانادایی دارد و بخشی از اکوسیستم فناوری پررونق تورنتو محسوب میشود. یا چرا شماره تلفن تورنتو را دارد. جواب داد در کشورهای زیادی کسبوکار دارد. و در نهایت به ایمیلی که تقاضای شفافسازی داشت پاسخ نداد. پروفایل لینکدین ابهای آگاروال، او را مدیر پرس مانیتور مستقر در تورنتو معرفی میکند و میگوید سرویسهای این شرکت را دولت هند استفاده میکند.
گرافیکا، شرکت تحقیقات دیجیتالی، بعد از سال ۲۰۱۹ شبکهای را ردیابی میکند که آن را اسپمینگ (Spamming) مینامند زیرا بر پلتفرمهای اجتماعی اسپم تکیه دارد و محتوایی را منتشر میکند که خط پکن را در مسائل ژئوپلیتیکی بازتاب میدهد. اکثر پستها هیچ مشارکتی را جذب نمیکنند.
اما در ماههای اخیر این شبکه صدها حساب با پرسوناهای کامل توسعه داده است. هر یک از پروفایلها و تاریخچههایشان ممکن است اصیل جلوه کنند. به نظر میرسد از کشورها و پیشینههای متفاوت آمدهاند. گرافیکا این حسابها را به یک مزرعه محتوای بنگلادشی نسبت میدهد که محتوا را به صورت عمده به طرف ثالث میفروشند. این شبکه انتقاد شدیدی از کنشگرهای هنگکنگ دموکراتیک و سیاست خارجی آمریکا میکند. شبکه با هماهنگیای که در ظاهر نمایش داده نمیشود، ظاهر تحولات در افکار عمومی را نشان میدهد و اغلب توجه را جلب میکند.
اخبار این شبکه را شبکههای رسانههای اجتماعی در پاناما، سیاستمدارهای بزرگ در پاکستان و شیلی، صفحات چینی یوتیوب، جورج گالووی گزارشگر چپگرای بریتانیایی و برخی حسابهای دیپلماتیک چینی همرسانی و لایک میکردند. یک شبکه طرفدار ویژه پکن، که یک هیات تحقیقاتی از تایوان کشفش کرد، ریپورتر نام داشت و صدها وبسایت به زبان چینی و حسابهای رسانههای اجتماعی را هدایت میکرد. ریپورتر که در نقش سایت خبری و گروههای شهروندی عمل میکرد، اتحاد دوباره تایوان با چین را تبلیغ میکرد و تظاهراتکنندهها در هنگکنگ را به سخره میگرفت. این گزارش پیوندهایی بین صفحههای مذکور و یک استارتآپ مستقر در مالزی پیدا کرد. این استارتآپ دلارهای سنگاپوری به شهروندان اینترنت پرداخت کرد تا محتوا را اشاعه دهند. بروکی میگوید دولتها ممکن است برونسپاری این کار مبهم را پرریسک تلقی کنند. از یک طرف، کنترل کسبوکارها دشوار است زیرا ممکن است شرکتها پیامهای ناخواسته بدهند یا تاکتیکهای نامطلوب به کار ببرند. او ادامه میدهد: «سخن نهایی این است که دغلبازها در محیط آنلاین به فریب دادن ادامه میدهند.»
منبع: تیتلپرس