توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
با ابراز تمایل نهادهای دولتی و خصوصی به ورود به فضای کارآفرینی نوآورانه کشور، انتظار میرود زیستبوم اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مربوطه آن شکل بهتری به خود بگیرد و آرامآرام رشد کند.
به عنوان کسی که مدتی است در این فضا فعالیت میکنم، نسبت به این جنب و جوش خوشبینم و تصور میکنم– اگر این روند به درستی ادامه داشته باشد – در آینده بتوانیم شاهد اتفاقات خوبی در راستای تسهیل دسترسی کارآفرینان به حامیان، تمرکززدایی و گسترش فرهنگ اقتصاد دانشبنیان در کل کشور باشیم.
یکی از مهمترین دغدغههای یک کارآفرین، پس از اینکه مراحل ابتدایی اجرای ایده تجاریای که در ذهن دارد را به موفقیت طی کرد و به این نتیجه رسید که به مدل کسب و کار مناسب، تکرارپذیر و گسترشپذیری دست یافته است، دسترسی به منابع مالی جهت تامین سرمایه است. این موضوع به ویژه در دنیای به شدت رقابتی و سریع امروز بسیار اهمیت دارد چرا که اگر آن کارآفرین نتواند به سرعت پیش از اینکه رقبا به خود بیایند، بازارهای هدفش را در اختیار بگیرد، رقبا (محلی و جهانی) به میدان خواهند آمد و محصول زحمات او را درو خواهند کرد. این روش به اصطلاح «حمله به بازارها» سرمایه میخواهد و به قول معروف بیمایه، فطیر است.
بنابراین دسته مهمی از بازیگران این زیستبوم، موسسات و صندوقهای سرمایهگذاری با طرز فکر و پتانسیل تحمل ریسک و خطرپذیری هستند. معمولاً چنین موسساتی، روشها و روندهای مشخصی برای ارتباط با کارآفرینان و بررسی تقاضاهای تامین سرمایه دارند. یکی از شاخصههای مهم این موسسات، مرحله و مقدار سرمایهگذاری است. اما در اینجا یک نکته مهم وجود دارد؛ از آنجایی که اکثر این موسسات، صندوقهای سرمایهگذاری سنتی یا شرکتهای وابسته به بانکها هستند، به دلیل ساختار و ماموریت خود، چندان به سرمایهگذاریهای کوچک – مورد نیاز در مراحل اولیه راهاندازی یک کسب و کار – علاقهای نشان نمیدهند. از طرف دیگر مبالغ بزرگ سرمایه نهتنها به یک کارآفرین تازهکار کمکی نمیکند بلکه بار بسیار سنگین و فراتر از توان تحمل کسب و کار نوپا را بر دوشش خواهد گذاشت که اصطلاحاً آن کسب و کار را «خفه» میکند.
در نتیجه در حال حاضر میان سرمایهگذاریهای چند 10 میلیونی مرحله دانهگذاری Seed (که اغلب توسط خود کارآفرین، اقوام و دوستان و یا شتابدهندهها و مراکز رشد خصوصی انجام میشود) تا سرمایههای میلیاردی موسسات سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) یک خلاء بزرگ وجود دارد و این یکی از موانع اساسی در مسیر رشد سریع و انفجاری کسب و کارهای نوپای موفق و رو به رشد است.
با نگاهی به تجربه کشورهای پیشرو در این حوزه، از آنجایی که سرمایهگذاری در استارتآپها به صورت یک فرهنگ درآمده است و برای آن انواع و اقسام روشها و قوانین مدون وجود دارد، میتوان دید که نهادهای حمایتگر دیگری مانند اشخاص حقیقی و حقوقی در قالب سرمایهگذاران فرشته (Angle Investors) با میزان سرمایهگذاری محدودتر وجود دارند که حد واسط و پرکننده این خلأ هستند. این نوع سرمایهگذاران ضمن مشارکت با کارآفرین علاوه بر تامین مالی، مشاوره، راهنمایی، انتقال تجربه و کانالهای ارتباطی با خود به همراه میآورند.
در کشورمان چنین اشخاصی که با ترکیبی از انگیزههای مادی و معنوی و عموماً به واسطه علاقه شخصی به کارآفرینان جوان کمک میکنند، وجود دارند اما این کافی نیست چرا که ساختار مشخصی برای دسترسی به بیشتر این اشخاص در دست نیست و روندهای همکاری و تعامل با آنان ساز و کار مدون و مشخصی ندارد.
جالب است بدانید در کشور آمریکا بر اساس آمار انجمنهای صنفی سرمایهگذاران فرشته این کشور، تنها در سال 2014 بیش از 73 هزار مورد سرمایهگذاری به مبلغ 24 میلیارد دلار توسط این نوع سرمایهگذاران و حامیان کارآفرینی انجام گرفته و به طور متوسط به ازای هر سرمایهگذار فرشته 6/3 شغل ایجاد شده است