با گذر از سالهای سخت اقتصادی فراهمسازی بستری مناسب برای کسبوکارهای اینترنتی رویای شیرین نامیده نمیشود بلکه نیاز و ضرورت یک سیستم آسیبدیده از تحریمهاست. وقتی همه میدانیم تخریب پایههای اقتصادی یک کشور برابر است با تورم و گرانی کمترین کار ممکن ایجاد پلتفرمی است که مردم بتوانند با حداقل تخصصی که دارند در یک زمینه امکان ایجاد درآمدزایی برای خود داشته باشند. این درآمد در مرکزیت نقطه صفر قرار نمیگیرد، نقطه سَربهسَری در کار نیست، یعنی هزینه و درآمد آنها با هم برابر نیست بلکه کمی از پساندازهای سالهای قبل هم باید روی آن بگذارند تا توانایی دخل و خرج روزانه خود را داشته باشند. شرایط اقتصادی آسیبدیده، فشار موجود بر قشر متوسط و کمدرآمد جامعه را تشدید میکند. آنها از یک سو متحمل هزینههای بزرگی همچون مسکن هستند که متاسفانه با دخالت دلالها و نبود مدیریت صحیح هر سال دو برابر میشود و از سوی دیگر برای رفع احتیاجات روزانه به منظور گذراندن زندگی نیاز به درآمدی دارند که بتوانند آن را مناسب با نرخ روز هزینه کنند. نرخ روز همان گرانیهای یکشبه است که از قبل هیچ اخطار و اطلاعرسانیای در خصوص آن انجام نمیشود و شهروند معمولی مجبور است آن را بپذیرد چون متاسفانه کالای گرانشده ضروری و در سبدِ خرید هر روز او قرار گرفته است. به این شرح کوتاه، حالا بیماری واگیردار جهانی را هم اضافه کنیم. شهروند معمولی که نه تنها هزینه روزانه را باید از جیب بپردازد بلکه باید هزینههای درمان را هم به جان بخرد. بماند که از روانِ متلاشی او چیزی به نام انگیزه باقی نمیماند ولی او مجبور است از هر راهی که شده درآمدی کسب کند تا بتواند از این برهه زمانی جان سالم به در برد. جوانانی که به هر دلیلی نتوانستهاند کارمند رسمی در ارگانهای دولتی باشند، مادرانی که تربیت فرزندان و مدیریت خانه به آنها...