معاون اول رئیس جمهور: تا سه هفته آینده اساسنامه ستاد امنیت سایبری تدوین شود
محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور، دستور داد ظرف سه هفته آینده با همکاری وزارتخانهها،…
۱۷ مهر ۱۴۰۳
۲۰ شهریور ۱۴۰۱
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
استارتآپ جوانی به دنبال تحول در صنعت جستوجو است. هبیا (Hebbia) با «موتور جستجوی عصبی»، راهکاری بهتر از گوگل ارائه میکند.
به گزارش پیوست، گوگل سالهاست با کنار زدن رقبایی همچون یاهو دروازهبانی گنجینه اطلاعات اینترنتی را به دست گرفته و الگوریتمهای این شرکت به کنجکاویهای ما پاسخ میدهند. گوگل با پاسخ به همین کنجکاویها فقط در سال ۲۰۲۱ بیش از ۲۵۷ میلیارد دلار درآمد داشته و سهم قابل توجهی از تبلیغات دیجیتالی را به خود اختصاص داده است.
اما استارتآپ جوانی به نام هبیا (Hebbia)، قصد دارد سازوکار پاسخ به این کنجکاویها را به کلی متحول کند؛ تحولی که شاید گوگل و دیگر موتورهای جستوجو همچون داکداکگو را به چالش بکشد.
موتور جستوجوی ایدهآلتان را تصور کنید. کتابدار دانایی که پاسخ تمام سوالات را جستوجو میکند. اگر سوالی بپرسید، کتابدار برای پیدا کردن جواب، تمام کتابخانههای دیجیتالی را زیر و رو کرده و همان پاسخی که به دنبالش هستید را با توجه به معنا و مفهوم در اختیارتان میگذارد.
اما چنین کتابداری وجود ندارد. موتورهای جستوجوی امروزی کلمات کلیدی و جملات عجیب کاربران را گرفته و پاسخی براساس آن ارائه میکنند. در این مسیر برای جلوگیری از گمراهی الگوریتمها، مشکلات زبانی هم رفع میشود.
جورج سیوولکا، دانشمند هوش مصنوعی و بنیانگذار هبیا، میخواهد پایانی بر عصر «گوگلیزه» باشد. استارتآپ دوساله او به دنبال ساخت اولین «موتور جستوجوی عصبی» است.
از زمان پیدایش هبیا در سال ۲۰۲۰ تا به امروز، افراد سرشناسی در این استارتآپ سرمایهگذاری کردهاند. سرمایهگذارانی همچون پیتر تیل، از اولین سرمایهگذاران فیسبوک، اوپنایآی و دیپمایند، استنلی دراکنمیلر، سرمایهگذار معروف آمریکایی، جری یانگ، بنیانگذار یاهو، اعضای هیات مدیره الفابت (شرکت مادر گوگل)، رئیس سابق کمیسیون ارتباطات فدرال و صندوق سرمایهگذرای ایندکس ونچرز (Index Ventures) پشتوانه محکمی برای این شرکت محسوب میشوند.
هبیا در اولین دور جذب سرمایه خود موفق به جذب ۳۰ میلیون دلار سرمایه شد.
هبیا، خلائی را در فضای امروز احساس میکند. بزرگترین موتورهای جستوجوی امروز از جمله گوگل، یاهو، بینگ، بیدو و داکداکگو، همگی از کلمات کلیدی برای رسیدن به جواب استفاده میکنند. این موتورهای جستوجو ابتدا باید کلمات کلیدی را در صفحات وب شناسایی و سپس با بررسی آمار مصرف کنندگان، تعداد کلمات و ارتباط معنایی (مثلا ارتباط معنایی بین «تابش» و «خورشید» که از رابطه کلمات مشابه استخراج میشود) آنها را ردهبندی کنند. این مدل محدودیتهایی دارد، شما باید از همان ابتدا درمورد آنچه به دنبالش هستید مطلع باشید.
اما هبیا در تلاش است با استفاده از شبکههای عصبی آموزش دیده از طریق یادگیری ماشینی، پاسخ را بدون توجه به کلمات کلیدی ارائه کند. مثلا اگر عبارت «معنای … چیست؟» را جستوجو کنید، گوگل بلاگپستهایی با همین عنوان را در اختیار شما قرار میدهد؛ اما هبیا با رویکردی عمیق، معروفترین مقالات فلسفه وجودی را معرفی میکند. این شرکت مدعی است، موتور جستوجوی آنها در مقایسه با بهترین الگوریتمهای موجود، ۵۷ درصد عملکرد بهتری دارد و بهینهترین نتایج را ارائه میکند.
غولهایی مثل گوگل رویکرد متفاوتی دارند. تکنولوژی درک انسانمانند یا همان پردازش زبان طبیعی (NLP)، از سالها قبل وجود دارد و نمونههایی همچون GPT-3 بسیاری را مجذوب خود کردهاند. اما در صنعت جستوجو، استفاده شرکتها از NLP محدود است و با اینکه از لحاظ آکادمیک این تکنولوژی را مفید قلمداد میکنند، علاقهای به استفاده تجاری آن ندارند.
گوگل در سالهای اخیر آزمایشهایی با NLPهای «مبدل» BERT و MUM انجام داده است اما این تکنولوژی هنوز به هسته موتور جستوجوی این شرکت ورود نکرده است؛ تحولات ناچیزی را در این زمینه شاهد هستیم. از نگاه سیوولکا، سوال روشنی وجود داشت: «چطور میتوان با استفاده از این تکنولوژی، ابزاری برای فکر ارائه کرد؟»
اولین محصول هبیا، یک قابلیت Ctrl-F است که به کاربر اجازه میدهد متن موجود روی صفحه را به شکلی هوشمندانه جستوجو کند؛ درواقع چیزی فراتر از جستوجوی کلمات. مدل تجاری این شرکت بیشتر ریشه آکادمیک و دانشگاهی دارد: هبیا رشتههای اقتصاد، حقوق و پزشکی که تحلیلگرانش در کوهی از مستندان و متن به دنبال اطلاعات هستند را هدف گرفته است. هبیا برای تحقق اهدافش به مقالات خصوصی و متنهای موسسات و دولتها روی آورده است و به گفته سیوولکا، این حوزه یکی از نقاط ضعف گوگل را هدف میگیرد.
اقیانوس بیکرانی از اطلاعات در فضای وب وجود دارد. متخصصان ادعا میکنند وب عمیق یا «Deep Web»، که از نگاه کراولرهای اینترنت پنهان است، ۵۰۰ برابر جهان وبی است که ما با آن آشنا هستیم. برآوردها نشان میدهد که گوگل تنها ۴ درصد از دادههای جهان را ایندکس کرده است.
دسترسی به بخش مهمی از این ۹۶ درصد باقیمانده، نیازمند همکاری با مالکان اطلاعاتی است که از آرشیو عمومی دادههای خود بیم دارند. هبیا آرامش خاطری برای بسیاری از این موسسات است. از آنجایی که به دسترسی به کلمات کلیدی متن نیازی نیست، هبیا میتواند تمام محتوای ذخیره شده در ایندکس خود را رمزنگاری کند و درنتیجه امنیت دادهها حتی در مقابل هک نیز افزایش مییابد.
حوزه کاری هبیا در حال حاضر تهدیدی برای گوگل محسوب نمیشود اما سیوولکا امیدوار است در آینده و شاید به شکل محصولی ترکیبی (احتمالا برای افراد متخصص)، وارد حوزه کاری موتورهای جستوجوی عمومی شود و پایگاههای داده خصوصی و اطلاعات بسیار تخصصی را در موتور جستوجوی خود ارائه کند.
ایده ساخت یک موتور جستوجوی بهتر فکر تازهای نیست. اما چرا هنوز عملی نشده است؟ گوگل در امپراتور چند هزار میلیاردی خود توان لازم برای ساخت نسخهای از هبیا را دارد. اما به گفته سیوولکا، یک «نگرانی نوآورانه» به عامل بازدارنده تبدیل شده است: مدل تجاری حال حاضر بیش از حد سودآورد است و تسلط بر این نوع بازار جستوجو با تبلیغات ارزشمندی براساس روش کلمات کلیدی و ردهبندی صفحات همراه است.
سیلووکا میگوید: «اگر با بنیانگذاری صحبت کنید که به جستوجوی عصبی و کامپیوترهای دارای درک باور دارد، به نظر میرسد پیروزی هبیا یا شرکتی شبیه به ما اجتنابناپذیر است.»
اما مایک ولپی از شرکت ایندکس ونچرز، به عنوان سرمایهگذار این پروژه رویکرد متفاوتی دارد. او میگوید: «اهداف بلند بنیانگذاران مرا خوشحال میکند اما به نظر من قرار نیست [هبیا] در بحث جستوجوی عمومی گوگل را به چالش بکشد. من در آینده نزدیکمان کسبوکار مصرفی نمیبینم. [هبیا] ابزاری است که [شرکتی مثل] ایندکس ونچرز، شاید برای تحقیقات عمیق خریداری کند.»
از نگاه ولپی یکی از نقاط قوت شرکت خود سیوولکا است. او میگوید برای ساخت شرکت «به انسان خاصی» نیاز است که نه تنها باهوش، بلکه کاریزماتیک هم باشد. این یکی از شاخصهای مهم سرمایهگذاریهای ایندکس ونچرز است.
سیلووکا رزومه پرباری دارد. او کار خود را زمانی که تنها ۱۶ سال داشت در ناسا و روی نرمافزاری برای شناسایی میدان مین ماهوارهای آغاز کرد. او سپس به تحقیقات فیزیک درمورد شناساگر ماده تاریک برای سازمان انرژی آمریکا در استنفورد مشغول شد و پس از آن هم توانست در سریعترین زمان، مدرک ریاضی دانشگاه استنفورد را کسب کند. او سپس طرح PhD خود برای علوم اعصاب محاسباتی (computational neuroscience) را برای راهاندازی هبیا رها کرد.
به گفته سیلووکا، نام این استارتآپ از تحقیقات دکترایش گرفته شده است؛ بررسی یک شبکه عصبی که الگوهای یک مرجان دریایی را تقلید میکرد. او میگوید: «میشود گفت اگر مرجان را دارای روح بدانیم، هوش مصنوعوی که کاری درست شبیه آن انجام میداد هم دارای روح است. نوعی وجه اشتراک عجیب بین هوش مصنوعی و بیولوژی، طبیعت و انسان.» آموزش این الگوریتم از طریق فرایندی به نام یادگیری هبیان (Hebbian learning) انجام گرفت. او میگوید تکامل بعدی این است که چطور میتوان شبکههای عصبی را شبیه به انسان آموزش داد؟
منبع: Fastcompany