۹ مهر ۱۴۰۳
نگاهي به اقتصاد در آستانه انتخابات
چُرت اقتصاد زیر سایه انتخابات بهاری
اقتصاد ايران كلا حال و روز خوبي ندارد و شايد دوره انتخابات را بتوان دورهاي براي تمديد اعصاب و استراحت اين بيمار دانست. اقتصاد وابسته به نفت ايران نه در روزهاي انتخابات كه در تمامي حوالي سال و در همه روزها، چه تعطيل و چه غيرتعطيل، وضعيتي بحراني دارد و تبش گاهي بالا ميرود و آن وقت است كه حرارت از يك بازار سرريز ميكند و بازاري ديگر را به لرز مينشاند. در طول ماههاي گذشته اين حرارت از بازار طلا و سكه و ارز بيرون زد و برخي ميگويند بعد از انتخابات از بازار مسكن سر درميآورد و بازار خودرو. اما چرا بعد از انتخابات؟ اقتصاد ايران در انتظار برگزاري انتخابات است. وقتي قرار است دولتي در ايران تغيير كند، همه چيز تحت تاثير قرار ميگيرد. جالب اينجاست كه ايران برنامه چشمانداز 20ساله دارد و برنامه توسعه پنجساله و لايحه بودجه يكساله. پس چرا انتظار براي برگزاري انتخابات و معلوم شدن نتيجه، تمامي بازارها را به كما فرو ميبرد و اقتصاد را به نوعي تعطيل ميكند؟ شايد بتوان اين راز را در ميزان پايبندي دولتها به قانون، چه بلندمدت، چه ميانمدت و چه كوتاهمدت ديد. افكار عمومي اين راز را به خوبي دريافته و ديگر سر به مهر نيست. 20سالهها به كنار امروز به روايت خردادماه سال 1392، هشت سال از تصويب چشمانداز 20ساله نظام گذشته است. آيا ايران به اهداف چشمانداز دست يافته است؟ مقصد اين نوشتار بررسي ميزان پايبندي يا عدم پايبندي به برنامه نيست، اتفاقا موضوع چيزي ديگر است. مساله اينجاست كه به گواه آمار و ارقام گفتهها و شنيدهها و نقدها، ايران چندان در پايبندي و تحقق اهداف پيشبينيشده در چشمانداز 20ساله موفق نبوده است. ميگفتند قرار است ايران قدرت اول منطقه باشد و حالا به بالاترين كشور متورم منطقه تبديل شده است. اين مشتي از خروار است. انگار ديگر افكار عمومي ايران هم...