۹ آبان ۱۴۰۳
نگاهي غيراقتصادي به يك پديده اقتصادي
فاصله روز مبادا با ما بیشتر شد
نتيجه انتخابات رياست جمهوري يازدهم كه اعلام شد، انگار آبي ريخته باشند روي آتش. ناگهان همه چيز، حداقل در بازار وارونه شد. اصلا چرا بايد گفت حداقل در بازار. در بسیاری از جاهاي ديگر هم همين اتفاق رخ داد. ماجرا فقط بازار نيست و اقتصاد. سياست و اجتماع هم تحت تاثير قرار گرفت. يك هفته جشن خياباني حتي اگر به بهانه نتيجه انتخابات باشد و صعود به جام جهاني، باز هم نشاندهنده تغييري جدي در يك فضاي خشك و عصبي است. مگر براي اولين بار نيست كه ايرانيها از يك مقام دولتي در محاوره تشكر ميكنند؟ «از وقتي روحاني رئيسجمهور شده، سرعت اينترنت هم بالا رفته، روحاني مچكريم». هر چند اين ترجيعبند «روحاني مچكريم»، طنز ظريف و البته گزندهاي را نيز همراه اين گفتهها منتقل ميكند؛ طنزي كه تمام ناكاميهاي يك ملت را در دل خود دارد، اما نشاندهنده رويكردي جديد در بهكارگيري طنز نيز هست. موضوع بحث نه حوزه رفتار اجتماعي و سرخوردگي شديد ايرانيها، كه حوزه اقتصاد است و پول. ايرانيهايي كه صد سال است با تورم خو گرفتهاند و همواره در كوچه و بازار وقتي با گراني كالايي مواجه ميشوند، ميگويند چيزي كه گران شد، ديگر ارزان نميشود، برخلاف تمامي باورهايشان در آخرين روزهاي بهار 92 و اولين روزهاي تابستان شاهد اتفاقات عجيبي بودند. اتفاقاتي كه افتاد در ذهن خيليها نميگنجيد. ارزاني برخي كالاها در برخي بازارها. آيا ميشود؟ مگر اتفاقي افتاده است وقتي نام حسن روحاني از صندوق راي بيرون آمد، جشن خياباني به راه افتاد، جشنهاي آن روز گره خورد با جشنهاي فوتبالي و هفتهاي شاد در ايران پشت سر گذاشته شد. ريال كه در يك سال گذشته به شدت تضعيف شده بود، با سرمايه اميد تقويت شد. «با سرمايه اميد» چراكه هيچ اتفاق عمليای در ايران، در عرصه اقتصادي و در حوزهاي كه اقتصاد را تحت تاثير قرار داده بود، رخ نداد. نه...