رسانهها در قرن ۱۳۰۰ چه نقشی در تحولات و مناسبات انسانی داشتهاند؟ ابتدای قرن، ایران جامعهای با سطح سواد پایین بود که بیش از ۸۰ درصد مردم در روستاها زندگی میکردند و بخش ناچیزی در شهرها سکونت داشتند، رسانههای چاپی در تیراژی اندک منتشر میشد و در اختیار طبقات متوسط بالا بود، رسانههایی چون رادیو، تلویزیون، تلفن و در نهایت موبایل و شبکههای اجتماعی هنوز در اختیار مردم نبود، تعاملات مردم بیشتر چهره به چهره بود، تعاملات دور از طریق نامه انجام میشد، چارپایان عنصر مهمی تعاملی در زندگی مردم بودند، مسافرتها به کندی و با صرف زمان فراوان صورت میگرفت که عمدتاً از سر ضرورت یا زیارت بود، میانگین بعد خانوار در ایران هفت نفر بود؛ به عبارتی ایران جامعهای جمعگرا و با خانوادهای گسترده بود. در پایان قرن بیش از ۸۰ درصد جمعیت، در شهرها زندگی میکنند، بیش از ۹۰ درصد باسوادند، تقریباً غالب ایرانیها خودرو شخصی دارند، و در سال یک یا چند سفر تفریحی در ایران یا خارج از ایران میروند، بعد خانوار میانگین به سه نفر تقلیل و خانوارهای تکنفره به نحو محسوسی افزایش یافته است، تقریباً در هر خانواده ایرانی یک یا دو نفر به دانشگاه رفتهاند، در خانهها تلویزیون و گوشیهای متصل به اینترنت وجود دارد؛ به عبارتی با خانههای متصل۱ روبهرو هستیم اما ارتباطمان با همسایهها به سطح ناچیزی رسیده است، مردم محله را به سختی میشناسیم. ارتباطات کمتر چهره به چهره است و بیشتر به کمک ارتباطات مجازی صورت میگیرد، آدمها اشکالی متفاوت از خود در محل کار یا دانشگاه، در خانه و محفلهای دوستانه و در نهایت روی گوشیهای همراه و شبکههای اجتماعی نمایش میدهند. اگر بخواهم خلاصه کنم، قرنی که گذشت برای همه جهان و همینطور جامعه ایرانی قرن انقلاب ارتباطات بود، که در آن کیفیت «ارتباطات نزدیک» جای خود را به کمیت «ارتباطات دور» داده است. در این...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.