این روزها واژه «فینتک» تبدیل به واژه رایجی در حوزه فناوریهای مالی شده است. «فینتک» (FinTech) سرواژهای است که از ترکیب دو واژه Financial (امور مالی) و Technology (فناوری) ساخته شده است. اگر بخواهیم واژه «فینتک» را به زبان فارسی ترجمه کنیم، میتوانیم آن را «فناوری مالی» بنامیم. در این مقاله در مورد این شاخه جذاب و جدید صنعت مالی توضیحاتی ارائه خواهیم کرد.
فینتک یا فناوری مالی چیست؟
در یک تعریف کلی فینتکها، نوعی از استارتآپهای فناوریمحور هستند که با بهکارگیری فناوریهای پیشرفته در حوزههای مختلف صنعت مالی از بانکداری گرفته تا پرداخت و از بورس گرفته تا بیمه، میکوشند خدمات مالی را به صورتی ارزشمندتر، باکیفیتتر، ارزانتر و فراگیرتر در اختیار مشتریان صنعت مالی (اعم از مشتریان فردی و مشتریان سازمانی) قرار دهند. تفاوت محصولات و خدمات این استارتآپها در استفاده از فناوری برای نوآوری و شالودهشکنی در سنتهای صنعت مالی و خلق ارزشهای جدید در مقایسه با فعالان سنتی این بازار مانند بانکهاست.
میتوانیم بگوییم در یک نگاه کلانمحور، اصطلاح فناوری مالی میتواند به هر نوع نوآوری در مورد شیوه تعامل مردم با ابزارهای مالی از تراکنشهای پول نقد گرفته تا سرمایهگذاری، بیمه و غیره اطلاق شود. فینتکها دنبال این هستند تا با نوآوری در مدلهای کسبوکار، ارزشهای کسبوکار، فرایندهای کسبوکار، فناوری و کانالهای ارائه خدمت در صنعت مالی، پاسخگویی بهتری در مقایسه با رقبای سنتی نسبت به نیازهای مردم و کسبوکارها داشته باشند. آنها ممکن است خدمتی اختصاصی و سفارشیسازیشده برای گروه کوچکی از مشتریان عرضه کنند، در حالی که برای یک کسبوکار سنتی مالی مانند بانک، درک نیازهای آن بخش از بازار بسیار سخت است و حتی اگر این ادراک هم وجود داشته باشد، لزوماً از نظر اقتصادی برای آن نهاد مالی (مثلاً بانک) توجیهپذیر نیست که محصولی اختصاصی را برای آن بخش کوچک بازار ارائه دهد. برای یک فینتک، آن بخش کوچک از بازار، یک نقطه بسیار ایدهآل برای ورود به بازار است!
بدین ترتیب فینتکها نقشی بسیار جدی در فراگیری مالی (دسترسی همه مردم و کسبوکارها به تمامی محصولات و خدمات مالی بدون وجود هیچگونه تبعیض ناشی از محدودیتهای زمانی، مکانی، وجه نقد، دارایی و سرمایه، طبقه اجتماعی و غیره) ایفا میکنند و این نقشآفرینی اثرگذار هم مدیون عصر اطلاعات و اینترنت است. در واقع اگرچه صنعت مالی همواره یک صنعت پیشتاز در زمینه فناوریمحور بودن است، اما عامل کلیدی در رشد انفجارآمیز فینتکها در طول یک دهه گذشته، گسترش دسترسی عموم مردم به اینترنت در کنار استفاده گسترده از دستگاههای هوشمند به ویژه گوشیهای هوشمند و تبلتها بوده است.
انواع فینتکها و مثالهایی از آنها
امروزه تمامی حوزههای صنعت مالی توجه استارتآپهای فینتک را جلب کرده و آنها تقریباً در تمامی حوزههای این صنعت عظیم، در حال تحولآفرینی از طریق خلق محصولات و خدمات نوآورانه هستند. برای فینتکها دستهبندیهای مختلفی ارائه شده، اما در یک نگاه کلینگر آنها را در هفت حوزه اصلی زیر تقسیمبندی میکنند:
- فناوری بانکداری (BankTech): واژه BankTech از ترکیب دو واژه Banking (بانکداری) و Technology (فناوری) ساخته شده و منظور از آن، بهکارگیری فناوری در حوزه بانکداری برای ارائه بهترین محصولات و خدمات بانکداری به مشتریان با حفظ امنیت، قابلیت اطمینان و مقرونبهصرفه بودن عملیات بانکداری است. این حوزه را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: بانکهای تمامدیجیتالی مانند روولوت (Revolut) و N26 و پلتفرمهای زیرساختی بانکداری دیجیتالی که از جمله آنها میتوانیم به استارتآپهایی چون فیسرو (Fiserv) اشاره کنیم.
- خدمات پرداخت یا پیتک (PayTech): واژه PayTech از ترکیب دو واژه Payment (پرداخت) و Technology (فناوری) ساخته شده و منظور از آن، بهکارگیری فناوری در حوزه پرداختهای الکترونیکی برای پردازش پرداختهای اینترنتی و موبایلیِ فروشندگان و کسبوکارهای تجارت الکترونیکی است. به دلایل مختلفی که در حوصله این متن نمیگنجد، بیشتر فینتکهای ایرانی در این بخش متمرکز شدهاند که به آنها پرداختیار گفته میشود. بهترین مثالهای این حوزه در دنیا استارتآپهایی مانند استرایپ (Stripe) و اسکوئر (Square) هستند.
- فناوری ثروت یا ولثتک (Wealthtech): در دهه گذشته در ایران، به دلیل نرخ سود بالای بدون ریسک سپردههای بانکی، انتخاب اول و آخرِ بسیاری از مردم برای مدیریت ارزش زمانی پول خود (یعنی افزایش بدون ریسک ارزش آن در برابر تورم)، سپردهگذاری در بانکها بوده است. این در حالی است که در اغلب نقاط دنیا به دلیل سود پایین سپردهگذاری در بانکها (که ناشی از تورم پایین اقتصاد است)، بانکها گزینه جذابی برای سرمایهگذاری نیستند و حتی برای نگهداری پول مردم از آنها کارمزد طلب میکنند، پرداخت سود هم پیشکش!
میدانیم که عموم مردم، وقت و تخصص کافی برای سرمایهگذاری در بازارهایی چون بورس را ندارند. اینجاست که ولثتکها- سرواژهای برگرفته از دو واژهی Wealth (ثروت) و Technology (فناوری)- وارد میدان بازی میشوند. منظور از ولثتک، کاربرد فناوری برای ارائه خدمات سرمایهگذاری و مدیریت پول و دارایی به مشتریان است. در ایران در این حوزه استارتآپهایی شروع به فعالیت کردهاند، اما همچنان حوزه جوان و نوپایی محسوب میشود. از معروفترین استارتآپهای این حوزه در دنیا میتوان به بِتِرمنت (Betterment) و رابینهود (Robinhood) اشاره کرد.
- قرضدهی یا لِندتک (LendTech): واژه LendTech از ترکیب دو واژه Lend (قرض دادن یا وام دادن) و Technology (فناوری) ساخته شده و منظور از آن، بهکارگیری فناوری برای وامدهی است. حوزه وامدهی در واقع روی یکی از پایهایترین حوزههای بانکداری متمرکز است؛ واسطهگری بانک میان صاحب نقدینگی اضافی و افراد و کسبوکارهای نیازمند نقدینگی. میدانیم که یکی از جذابترین خدمات بانکها در ایران برای عامه مردم، وامها یا تسهیلات بانکی هستند؛ اما این خدمت، به دلایل مختلفی که به موضوع این مقاله مربوط نمیشود، به ویژه در مورد وامهای با مبالغ کم، به راحتی در دسترس عموم مردم ایران قرار نمیگیرد. استارتآپهای لندتک به دنبال حل همین مشکل هستند. آنها با استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی و کلانداده (بیگدیتا)، به جای بانک، نقش واسطهگری انتقال نقدینگی از طریق وامدهی را بر عهده میگیرند یا اینکه در کنار بانک قرار میگیرند تا به بانک برای مدیریت فرایند اعتبارسنجی و تخصیص اعتبار کمک کنند. البته لندتک فقط مربوط به وامدهی به افراد نمیشود و شامل وامدهی به کسبوکارها هم میشود. این حوزه جزو حوزههایی است که در ایران در دو سال اخیر مورد توجه قرار گرفته و استارتآپهایی هم در آن فعال شدهاند؛ هرچند هنوز از نظر قوانین و مقررات، دچار چالشهای جدی است. در این حوزه در سطح بینالمللی میتوانیم به مثالهایی چون لندینگ کلاب (LendingClub) و افرم (Affirm) اشاره کنیم.
- مدیریت مالی شخصی (Personal Financial Management): استارتآپهای این حوزه که به آنها اصطلاحاً PFM هم گفته میشود، با جمعآوری دادههای مربوط به هزینهکردهای افراد (با اجازه خود فرد) و استفاده از الگوریتمهای تحلیل داده و فناوری هوش مصنوعی، تلاش میکنند تا به مردم برای مدیریت اثربخشتر نقدینگی و پول و درآمدشان از طریق ایجاد تناسب میان درآمد، هزینه و پسانداز فرد کمک کنند. در ایران این حوزه به دلیل موانع فرایندی و فناوری موجود بر سر راه آن، چندان شناختهشده نیست، هرچند استارتآپهای خوبی در این حوزه فعالیت میکنند. در سطح بینالمللی میتوانیم به مثالهایی چون کردیت کارما (Credit Karma) و سیرکل (Circle) اشاره کنیم.
- بیمه یا اینشورتک (InsurTech): سرواژهای برگرفته از دو واژه Insurance (بیمه) و Technology (فناوری) که به معنای بهکارگیری فناوری در صنعت بیمه است. اگر چه حوزه کاربرد فناوری در بیمه بسیار گسترده است اما در ایران بیشتر استارتآپهای بیمهای صرفاً روی فروش آنلاین بیمه متمرکز شدهاند. با این حال صنعت بیمه بخشهای دیگری هم دارد که استارتآپها میتوانند آنها را متحول کنند؛ از جمله فرایند ارزیابی احتمال ریسک وقوع حادثه برای فرد بیمهگذار و فرایند صحتسنجی واقعی بودن خسارت و تعیین میزان خسارت بیمهگذار دو نمونه بسیار مهم هستند. در سطح بینالمللی میتوانیم به مثالهایی چون لیموناد (Lemonade) و ژونگآن (ZhongAn) اشاره کنیم.
- فناوری قانونگذاری یا رگتک (RegTech): سرواژه RegTech ترکیب دو واژه Regulatory (قانونگذاری) و Technology (فناوری) است که منظور از آن، بهکارگیری فناوری در فرایندهای تطبیق و نظارت (Compliance) در صنعت مالی است. چه کمک به نهادهای رگولاتور و ناظر بازار مالی باشد و چه کمک به نهادهای مالی مانند بانکها برای بهبود میزان تطبیق با قوانین و مقررات مالی و کاهش هزینههای رگولاتوری آنها از طریق فناوری. این دسته از فینتکها در ایران احتمالاً بیشتر با استارتآپهای احراز هویت آنلاین شناخته میشوند. نمونههای بینالمللی آنها استارتآپهایی چون کامپلای ادونتیج (ComplyAdvantage) و آنفیدو (Onfido) هستند.
- انتقال بینالمللی پول یا رمیتنس (Remittance): استارتآپهای پیتک به انتقال وجوه در درون مرزهای کشورها میپردازند. رمیتنسها مکمل آنها هستند و انتقال پول را در فضای بینالمللی تسهیل میکنند. فارغ از محدودیتهای تحریمها که کشور ما گرفتار آن است، انتقال فرامرزی وجوه خُرد با استفاده از بانکها و صرافیها بسیار گران و کُند است و همین است که مهمترین کارکرد رمیتنسها، ارسال پول از سوی نیروهای کار شاغل در خارج کشور به وطن خود برای اعضای خانوادهشان شده است. ورود استارتآپها به این حوزه در ایران، به غیر از تحریمهای بینالمللی، به دلیل سیاستهای بانک مرکزی در حوزه ارزی امکانپذیر نبوده است. در سطح جهانی میتوانیم به نمونههایی چون ترنسفروایز (TransferWise) و رمیتلی (Remitly) اشاره کنیم.