شاید هنوز برای خیلیها این فرض که سالها درس بخوانی، دانشگاه بروی، شغلی پیدا کنی و سالهای طولانیتری را در یک سازمان، در یک شهر و در یک کشور زندگی کنی، فرضی مقبول و قابل دفاع باشد. بیشک هم این سبک زندگی مزایای جذابی دارد. اما از سوی دیگر سبک زندگی متفاوتی هم به ویژه در سالهای اخیر با توسعه زیرساختها و تکنولوژهای ارتباطی جدیتر شده است (و از قضا همهگیری کرونا در دو سال اخیر اثر مضاعفی بر رواج آن داشته) که در آن افراد به عنوان کوچنشینهای دیجیتالی (Digital Nomad) با استفاده از اینترنت بیسیم، تلفن هوشمند و لپتاپ، از راه دور کار یا تحصیل میکنند و دیگر مهم نیست که در کجای دنیا حضور داشته باشند. در ادامه بیشتر از آنکه بخواهم از چیستی و چرایی و چگونگی کوچنشینی دیجیتالی بگویم تلاش میکنم چند نکتهی مهم در مورد تجربههای شخصیام از این سبک زندگی در دو سال گذشته روایت کنم: ۱. وصل بودن دیجیتالی به دیگران: پولی که خرج اینترنت یا دستگاههای هوشمند یا پلتفرمهای آنلاین کردهام، حتی اگر هدر هم داده باشم، ارزشش را داشته است. ۲. سبکبار بودن: هنوز هم میتوان کل زندگی را در چندتایی چمدان جا داد و چند هزار کیلومتر جابهجا شد. سخت است، خیلی هم سخت است اما نشدنی نیست. فقط باید یاد بگیریم کمی بیخیال چیزهایی شویم که ما را پابند میکنند یا با توجه به کیفیت زندگیمان، رهایی ما را سلب میکنند؛ مثلاً از یک سو بهتر است تا حد ممکن چیزی نخریم مگر آنکه ضروری باشد و از سوی دیگر از حذف کردن، بخشیدن، فروختن یا دور ریختن وسایل اضافی نباید بترسیم. برای زندگی کردن و شادی اصیل، اصولاً چیز زیادی لازم نداریم. ۳. پول برای خرج کردن است اما نه لزوماً برای خریدن و انباشتن چیزها! برای تجربههای نو اما، حتی باید کمی دست و دلباز باشیم....
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
خیلی خوب بود خلاصه و مفید
هرچند آقای نجفی توی پیج بیست تا سی بار ها در این باره صحبت کرده بود
https://www.instagram.com/20ta30/