ظرفیت حمایت آروانکلاد از استارتآپها حدود ۶ برابر افزایش یافت
آروانکلاد ظرفیت بستههای حمایتی از استارتآپها را در دور جدید حدود ۶ برابر افزایش داد.…
۱۳ آبان ۱۴۰۳
۱ آبان ۱۴۰۰
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۱ فروردین ۱۴۰۱
پاندمی کرونا با تمام مشکلاتش، استفاده مردم از پلتفرمهای آنلاین را افزایش داد؛ حالا در دنیایی که پلتفرمهای آنلاین فروش و ارائه خدمات بیش از قبل محبوب مردم شدهاند، اصطلاحات اکوسیستم استارتآپی بیشتر به گوش مردم میرسد. اگر تا دو سال پیش واژهای مانند «شتابدهنده» به گوش قالب مردم بیگانه بود، حالا آنها مایلند بدانند شتابدهنده استارتآپ چیست و چه نقشی را در به ثمر رساندن یک پلتفرم آنلاین نوپا ایفا میکند.
اولین بار در سال ۲۰۰۵ در بریتانیا مفهومی به نام «شتابدهنده استارتآپ» متولد شد. این شتابدهنده که Y Combinator نام دارد، در این سالها محل شکوفایی پلتفرمهایی مانند Airbnb، Dropbox و Twitchبوده است. اما این مجموعه و شتابدهندههای دیگر چطور توانستهاند ایدههای درخشان را تبدیل به پلتفرمهایی موفق کنند؟
شتاب دهندهها را میتوان بستری برای رشد و پخته شدن ایدههای اولیه دانست. این مجموعهها به وجود آمدهاند تا از یک سو، تیمها ایدههای خود را آزمایش کنند و درصورت ناموفق بودن آن، از اتلاف هزینه و زمان جلوگیری کنند؛ از سوی دیگر به تیمهایی که ایده آنها پتانسیل تبدیل شدن به یک استارتآپ موفق را داشته باشد، کمک میکنند که خود را پرورش داده، افراد متخصص جذب کنند، ایرادات و نواقص کار خود را بیابند و آن را رفع کنند و در نهایت مشتریان اصلی خود را پیدا کرده و سرمایه جذب کنند.
خیلی از افراد ممکن است شتابدهندهها را با مراکز رشد یا انکوباتور (Incubator) اشتباه بگیرند یا فرق آنها را به درستی ندانند. انکوباتور در لغت به معنای دستگاهی است که محیطی طبیعی را برای رشد یک موجود زنده فراهم میکند.
درست مانند دستگاهی که نوزادان زودتر از موعد به دنیا آمده را در آن قرار میدهند؛ مراکز رشد هم طراحی شدهاند تا چالشهایی را که کسبوکارها در اولین مراحل تشکیل خود دارند، حل و به ایجاد و توسعه کسبوکار کمک کنند.
تا اینجای کار، هردو این مجموعهها وظیفه دارند به پیشرفت و رونق استارتآپهای نوپا کمک کرده و راهنمایی، مشاوره و امکاناتی را در اختیار آنها قرار بدهند. اما تفاوت شتابدهنده و مراکز رشد در چیست؟
شاید بتوان گفت مراکز رشد یک مرحله قبل از شتابدهندهها هستند؛ درواقع شتابدهنده مجموعههایی را جذب میکنند که مدل کسبوکاری و محصول مشخصی دارند و به بلوغ نسبی رسیدهاند اما پیش از این، اگر یک استارتآپ نوپا ایدهای داشته باشد که در مرحله ایده مانده و تبدیل به محصول نشده باشد، مراکز رشد وارد گود شده و به کسبوکار کمک میکنند.
زمان استقرار یک مجموعه در شتابدهنده چیزی در حدود ۳ تا ۶ ماه است اما تیمهای استارتآپی میتوانند بین یک تا پنج سال در مراکز رشد بمانند.
شتابدهندهها روی تیمها سرمایهگذاری نمیکنند، بلکه فرآیند پیدا کردن سرمایه گذار و جذب سرمایه را برای کسبوکار آسان میکنند. در عوض هم صاحب بخشی از سهام استارتآپ میشوند اما مراکز رشد در نهایت صاحب هیچ بخشی از سهام تیم نخواهند شد و فرآیند تامین سرمایه استارتآپها را از طریق دانشگاهها و سازمانهای توسعه اقتصادی به انجام میرسانند.
درهای مجموعههای شتابدهنده به روی ایدههای درخشان باز است. روش کار شتابدهنده به این طریق است که اگر تیمی موفق شود، ایده خود را از فیلتر اولیه شتابدهندهها رد کند، چند حمایت اصلی این مجموعهها را دریافت خواهد کرد. واضح است که حمایت مالی بخش مهمی از این حمایت را شامل میشود. به طور مثال Y Combinator به عنوان اولین مجموعه شتابدهنده در صورت تایید اولیه یک تیم، ۱۲۰هزار دلار به مجموعه پرداخت میکند تا ایده خود را پیش ببرند. البته در عوض در صورت موفقیت تیم مورد نظر، بخشی از سهام مجموعه به شتابدهنده تعلق خواهد گرفت.
نداشتن فضای مشخص برای کار، از دیگر چالشهای یک تیم استارتآپی نوپاست. شتابدهندهها برای حل این چالش، فضایی برای کار اشتراکی با امکانات رفاهی در اختیار تیمها قرار میدهند. در این فضا، تیمها از مشاوره مربیان و متخصصان این حوزه بهرهمند خواهند شد تا ایده خود را بپرورانند و آن را تبدیل به محصول کنند.
این حمایتها دوره زمانی مشخصی دارد و معمولا ۳، ۶ یا ۹ ماه طول خواهد کشید و پس از پایان این دوره، تیمها موظف خواهند بود نسخهای اولیه از کار خود ارائه بدهند. در این روز که به (demo day) یا روز دمو معروف است، تیم محصول اولیه، طرح یا مدل کسبوکار خود را به سرمایه گذار ارائه میکند.
روز دمو، روز سرنوشتسازی برای صاحبان ایده و شتابدهنده است و جذب سرمایهگذار میتواند نقطه عطف بسیار مهمی برای اعضای یک تیم باشد که مدتها روی ایده خود وقت گذاشتهاند و به آن امیدوارند. سه راه متفاوت در این روز پیش پای تیمها گذاشته میشود که میتواند اتفاقات متفاوتی را برای آنها رقم بزند.
بدیهی است که جذب سرمایهگذار برای اعضای تیم بهترین سناریوی ممکن است. این به این معناست که محصول اولیه یا مدل کسبوکاری تیم، از نظر سرمایهگذار پتانسیل لازم را داشته و به پختگی نسبی رسیده است. البته جذب سرمایهگذار به معنی نقطه پایان ارتباط تیمها و مجموعه شتابدهنده نیست. هرچند که تیم درصورت موفقیت در این مرحله از شتابدهنده خارج میشود اما ارتباط شتابدهنده و استارتآپ به عنوان سهامدار ادامه خواهد داشت تا زمانی که در یکی از مراحل جذب سرمایه، سهام خود را واگذار کند.
رد شدن ایده توسط سرمایهگذاران اتفاق تلخی است که هیچ تیمی مایل به تجربه آن نیست. در این صورت تیم از شتابدهنده خارج میشود و این ارتباط پایان میپذیرد.
رد یا جذب سرمایهگذار تنها سناریوهای ممکن، نیستند و حالت سومی هم وجود دارد. در بعضی از مواقع، ایده اولیه مورد توجه سرمایهگذار قرار میگیرد اما طرح به پختگی لازم نرسیده است. در این حالت به اعضای تیم فرصت داده میشود تا دوباره با کمک شتابدهنده، ایرادات و نواقص را رفع کرده و پس از یک بازه زمانی دوباره آن را ارائه کنند.
حمایت از ایدههای جدید، برای مجموعههای شتابدهنده فعالیت خیریه و عامالمنفعه نیست. بدیهی است که در دنیای سرمایه و تجارت، وجود یک نفع مالی است که انجام فعالیتها را منطقی میکند.
ایدهی شتابدهندهها برای کسب درآمد و سود مالی، بستن قرارداد با صاحبان ایدهها و دریافت بخشی از سهام آنهاست. درست است که همه تیمها موفق به جذب سرمایه و راه انداختن شرکتی سودده نمیشوند اما ایدههای موفق محل جبران این ضرر برای شتابدهندهها هستند.
شتابدهندهها انواع مختلفی دارند و براساس حوزه فعالیت استارتآپهایی که جذب میکنند، دستهبندی میشوند.
این دسته از شتابدهندهها محدودیت خاصی در خصوص حیطه فعالیت تیمها ندارند و صرفا هر استارتآپی که شرایط لازم جذب را داشته باشد را میپذیرند. معمولا اولین شتابدهندهها در هر منطقه، شتابدهندههای عمومی هستند. آواتک (Avatech) اولین مجموعهای بود که در ایران به عنوان شتابدهنده عمومی فعالیت خود را آغاز کرد. بعد از آواتک، دیموند و تریگآپ و سامسونگ امیرکبیر را میتوان از معروفترین شتابدهندههای عمومی دانست هرچند که درحال حاضر دهها شتابدهنده عمومی در تهران و سایر استانها مشغول به فعالیت هستند. که در مقالهای دیگر به آن میپردازیم.
با پیشرفت اکوسیستم استارتآپی در یک کشور یا منطقه، کمکم پای شتابدهندههای تخصصی به ماجرا باز میشود.
شتابدهندههای تخصصی یا Vertical همانطور که از اسمشان مشخص است، تنها پذیرای تیمهایی هستند که در حوزه خاصی فعالیت دارند. همانطور که پیشتر اشاره شد، تعداد این شتابدهندهها با رشد اکوسیستم استارتآپی در یک کشور ارتباط مستقیم دارند.
نگاهی ساده به لیست شتابدهندههای ایرانی نشان میدهد که اکوسیستم استارتآپی در سالهای اخیر پیشرفت خوبی در کشور داشته است. حوزه فینتک، انرژی، هوش مصنوعی، سختافزار، اینترنت اشیا، فناوری اطلاعات و… همه از حوزههای تخصصی هستند که در ایران شتابدهندههای مخصوص خود را دارند.
اما در میان شتابدهندههای تخصصی، حوزه فینتک با اقبال بیشتری روبهرو بوده و بیشترین تعداد شتابدهنده را به خود اختصاص داده است.
فینووا، فارابی، نوینتگ و… از مطرحترین شتابدهندههای حوزه فینتک در ایران هستند.
شتاب دهنده ها واقعا نقش مهمی توی رشد استارتاپ ها دارن
تو ایران هم شتابدهنده های خوبی داریم مثل پیدایش و…
البته زیاد بهشون پرداخته نمیشه متاسفانه
دقیقا من درمورد شتابدهنده پیدایش خیلی چیزای خوبی میشنوم اما نمیدونم چرا اسمشو بین بهترین ها نمیارن
من با شتابدهنده ها در مقاله از سایت پیدایش آشنا شدم که به خوبی این موسسه ها که استارتاپ ها رو حمایت می کنند، تعریف کرده بود
من نمیدونستم شتابدهنده ها چی هستن دقیقا و فقط اسم پیدایش رو از بین شتابدهنده ها میشنیدم همیشه
ممنون از شما که به خوبی توضیح دادید
تو ایران شتابدهنده های زیادی راه اندازی شدند که در حوزه های مختلف هستن مثل پیدایش ، دیموند و…
چه جالب
پس شتابدهنده ها با مرکز رشد فرق دارن
من تا حالا فکر میکردم پیدایش یه مرکز رشد هست ولی با این تعاریف پیداش ، آی تک و… همشون شتابدهنده هستند
نحوه کار شتاب دهنده ها چجوریه؟ تو پیدایش یسری مقاله خوندم خیلی مفید بود به شماهم پیشنهاد میکنم