۹ آبان ۱۴۰۳
نقش حاکمیت داده و معماری داده در سازمانها
روندهای نوین فناوریها و توسعه سریع نرمافزارهای جدید منجر به تولید جزایر دادهای آشفته و پیچیده در سازمانها شده است که خود باعث افت کیفیت داده و هزینه بالای بهاشتراکگذاری داده شده است. ضرورت تبادل داده در مقیاس بینسیستمی یا بینسازمانی خود انبوهی از چالشها و نیازمندیها را در سطوح فنی-قانونی و کسبوکاری به همراه آورده است؛ همچنین مسائل مربوط به حریم خصوصی، سطوح دسترسی و ریسکهای امنیتی نیز همگی اهمیت ساماندهی به «معماری داده» را بیش از پیش ضروری ساخته است. در حالی که تعاریف قدیمی از داده بر مفهوم بازنمایی واقعیتهای جهان تکیه داشته، در ادبیات چند دهه اخیر داده به معنای اطلاعاتی که در فرمت دیجیتال ذخیره میشود در نظر گرفته شده است (اگرچه لزومی ندارد هر دادهای در فرمت دیجیتال ثبت و ذخیره شود). طبیعتاً امروزه به دلیل قابلیتهای فناوری برای ثبت و ذخیره انبوهی از چیزها به صورت الکترونیکی، به بسیاری چیزها «داده» میگوییم- مانند اسامی، آدرسها، تاریخها و غیره- در حالی که چند دهه قبل به این چیزها عنوان داده اطلاق نمیشد. در تعاریف رسمی داده را «ماده خام اطلاعات» و اطلاعات را «داده دارای زمینه» مینامند. در این نوشته به بررسی مفاهیم حاکمیت داده و طراحی معماری داده میپردازیم و با مرور تجارب دولتها در استقرار نظام حاکمیت داده، چارچوبی مفهومی برای تبیین جوانب مختلف حاکمیت داده تدوین و ارائه خواهد شد. مروری بر مفاهیم و تعاریف بر اساس تعریف DMBOK، «مدیریت داده» دربردارنده عملیات توسعه، اجرا و نظارت بر مجموعه طرحها، خطمشیها، برنامهها و فعالیتهایی است که برای تحویل، کنترل، محافظت و ارتقای ارزش داده و داراییهای اطلاعاتی طی چرخه حیات داده انجام میشود. «حاکمیت داده» به معنای اعمال اقتدار و کنترل بر مدیریت داراییهای دادهای است. از طرف دیگر، منشاء بسیاری از هزینهها، دوبارهکاریها و ناکارآمدیها به نوعی به کیفیت نامناسب داده برمیگردد. «کیفیت داده» شامل همه اقدامات برای مدیریت کیفیت...