توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
در نگاه نخست میان ریودوژانیرو، ژنو و تهران ارتباط منطقی نیست. شاید در زنجیره فوتبال، جامعه اطلاعاتی و پهنای باند هم همین طور. لیکن عمیقتر که نگاه کنید حضور ما در عرصه جامجهانی، اجلاس جهانی WSIS و حتی جامعه جهانی وب همگی دارای یک خصیصه مشخص و تاریخی مشابه هستند از حضور ایران در میادین جهانی؛ حضور نمادین.
در حقیقت اگر نخواهیم تلاش فراوان و نیت نیک تیمهایی که پرچم ایران را به میادین ورزشی، راهبری یا الکترونیکی جهان میفرستند، نادیده بگیریم باز هم باید بر این حقیقت صحه بگذاریم که صرف حضور تیمهای ما در این میادین به ظاهر متفاوت برای تعالی این عرصهها کافی نیست. پس از آنچه در یک دهه اخیر بر ایران گذشته سقف آرزوهای ما بسیار کوتاه است. کمتر کسی معتقد است با رسیدن تیم کمتجربه ایران به جامجهانی جغرافیای فوتبال کشورمان در قیاس با لیگهای متمول و چندملیتی اروپا و حتی آسیا تکان خواهد خورد. یا با حضور هیات بلندپایهای از ایران در نشست اخیر جامعه جهانی، راهبری اینترنت از دست ایالات متحده و متحدانش که نبض فنی و حتی به نوعی حقوقی اینترنت را در دست دارند، خارج میشود. به همان سان صرف آنکه ما در جامعه جهانی اینترنت و بستر www حضور داشته باشیم، ما را کشوری بازیگر در عرصه مجازی نخواهد کرد و امید چندانی برای اینکه از لیگ ضعیف مصرفکنندگان محتوا و دانش الکترونیکی وارد حیطه صاحبان آن شویم، متصور نیست.
آسیبشناسی آن که چرا و اساسا تا چه حد ایران معاصر خواسته است بر این بسترهای بینالمللی از جام جهانی گرفته تا جامعه جهانی بخسبد، در فرصت و تخصص این نوشته نیست اما با چنین رویکردی جدال بر سر رسیدن ایران به جایگاهی درخور در عرصههای فراملی بیش از آنکه جدال بر سر یک توپ و تور یا بیت و بایت باشد، نبرد بر سر ایده جهانی شدن ایران بر پایههای فرهنگی، ورزشی و حتی فنی است. از این منظر مهم نیست ایرانیان در استادیوم بایکسادا در حاشیه شهر کوریتیبا باشند یا در مقر سازمان ملل در ژنو یا حتی پای دستگاههای شامل تحریمشان در تهران؛ تا زیرساخت فرهنگی، قانونی و سیاسی ایران پذیرای توسعه مفاهیم اجتماعی جهانی مانند ورزش، تعامل و فناوری نباشد تیمهای ما شانس موفقیت بالایی ندارند. هیچ کشوری بدون لیگ داغ و منظم در جامجهانی جدید صاحب شانس نیست، هیچ هیاتی بدون اینکه مفاهیم آزادی و توسعه را در درون کشورش حل کرده باشد، در مجامع بینالمللی برش ندارد و هیچ جامعه آنلاینی بدون آنکه از کیفیت و امنیت دسترسی لازم برخوردار باشد نمیتواند در جهان برخط جدید نقشی کلیدی ایفا کند. پیوست تیرماه همین مفاهیم را هدف گرفته است.
در این شماره نهتنها پرونده مبسوطی درباره مفهوم حقیقی کیفیت اینترنت برای شما عرضه شده است بلکه در عین حال درباره حضور جامجهانی در رقابتهای آنلاین و البته فرازهایی از اجلاس اخیر در ژنو خواهید خواند. در باشگاه مدیران با یکی از مدیران عرصه ملی فناوری، یکی از معدود مثالهای واقعا موفق فروشگاههای آنلاین و البته یک استارتآپ خوشآتیه صحبت شده است. در خدمت و تجارت نیز به موضوع جذاب بانکداری بر فراز شبکههای اجتماعی پرداخته شده است. دنباله بحث کیفیت اینترنت و بازتاب آن را می توان در راه حلی که بر اپلیکیشن های تلفن اینترنتی نوشته شده است که تشنه یک دسترسی واقعی به شبکه جهانی هستند و در عین حال در محصول ماه سعی شده است به این حقیقت اشاره شود که شاید دیگر تکمیل تر کردن ابزارهای همراه از آنچه اکنون هستند بسیار دشوار شده است. انقلاب بعدی را باید در محتوا و خدمات همراه جستوجو کرد و ما تا بر جای ماندن از آن فاصله چندانی نداریم.شاید بحثبرانگیزترین بخش این شماره مجموعه خواندنی مانا سرایی در نقد آثار و اقوال فرانک وبستر، نفیکننده خستگیناپذیر جامعه اطلاعاتی، باشد که بسیار قابل توجه است.
کلیت آنچه در پیوست چهاردهم پیش روی شما نهاده شده، در تلاش است اثبات کند در زمین جام اطلاعاتی نیز هر توپی گرد نیست