دیگر تب طلا تمام شد

  به عنوان فردی که دیتای بازار را در اختیار دارد، چقدر این برداشت را درست می‌دانید که شاهد فضای حاصلخیز یک دهه پیش در اکوسیستم استارت‌آپی نیستیم تا نسل دوم شرکت‌های استارت‌آپی شکل بگیرد. فضایی که زمینه شکل‌گیری شرکت‌های استارت‌آپی‌ای را مهیا کرد که حالا نقش قابل توجهی در اقتصاد کشور دارند. البته من خودم را کارشناس ذی‌صلاح این حوزه نمی‌دانم که بخواهم در مورد آن نظر بدهم اما به عنوان یک ناظر بیرونی، شاید به خاطر بکر بودن فضا زمانی شرکت استارت‌آپی بیشتری شکل گرفت. چیزی وجود نداشته و عده‌ای پیشگام بوده‌اند. این موضوع در دنیا هم به همین صورت بوده است، به همین دلیل در ارائه برخی سرویس‌ها می‌بینید که از دنیا عقب نیستیم. بنابراین کاملاً طبیعی است که مانند هر اتفاقی، این بخش هم یک دوران اولیه داشته باشد و مثل هر جریان رشدیافته‌ای دوره بلوغ خود را بگذراند و ممکن است به یک سطحی هم برسد. این احساس خیلی غیرطبیعی نیست که شاید فکر می‌کنیم حجم ورود اولیه کم شده است. حالا هم باید به سمت حوزه‌های جدید رفت و در همان حوزه‌های قدیمی به سمت اتصال به بخش‌هایی که امکان گسترش بازار را فراهم می‌کنند پیش رفت. شرکت‌های بزرگ استارت‌آپی که حالا در بازار نقش تعیین‌کننده‌ای دارند زمانی شکل گرفتند که در اکوسیستم سرمایه‌ای وجود نداشت؛ همین صندوق برای حمایت مالی فعالیت نمی‌کرد و ساختار حاکمیت به اهمیت این موضوع توجهی نداشت. وقتی اکنون این فضا به وجود آمده قاعدتاً باید شرایط برای نوآوری بیشتر از گذشته فراهم باشد، اما چرا در نهایت اتفاقی که باعث ایجاد تغییر و دگرگونی در بازار می‌شود رخ نمی‌دهد؟ من احساسم این است که یک سیر طبیعی در این زمینه وجود داشته که این سیر طی شده است؛ یعنی یک دوره‌ انقلابی داشته که آن را طی کرده و حالا به آرامشی رسیده که این اتفاق هم مختص...