مدیرعامل بهپرداخت ملت: تغییر مدل کارمزد فقط شرکتهای PSP را از ورشکستگی نجات داد
مدیرعامل بهپرداخت ملت درباره وضعیت کلی بورس گفت که این حوزه در یک سال اخیر…
۹ آذر ۱۴۰۳
۱۸ بهمن ۱۳۹۹
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
اینترنت در دنیای امروز به بخش جداناپذیر زندگی افراد تبدیل شده است. بهطور میانگین در تمامی خانوارها افراد از اینترنت برای مقاصد متنوعی از جمله، انجام تراکنشهای بانکی، تفریح و سرگرمی، دریافت اخبار، ارتباط با دوستان و آشنایان و غیره استفاده میکنند. یکی از کاربردهای اصلی اینترنت، مخصوصا در دوران شیوع ویروس کرونا، دانلود و استریمینگ فیلم و سریال است و سرویسهای صوتی و تصویری بخش عمدهای از درآمد خود را از طریق گرفتن حق اشتراک، حق ترافیک، ایجاد قابلیت دانلود فیلم و یا به طرق مختلف دیگری کسب میکنند.
از طرف دیگر ارائهدهندگان خدمات اینترنتی که خود دارای پلتفرمهای صوتی و تصویری هستند، با در اختیار داشتن قدرت کنترل ترافیک و شبکه امکان این را دارند تا برای پیشی جستن در این رقابت تنگاتنگ از اعمالی همچون پایین آوردن سرعت اینترنت، کاهش کیفیت پخش، بالا بردن قیمت اینترنت برای کاربران پلتفرمهای دیگر و اعمال اینچنینی، برای پیشی جستن در این رقابت بهره جویند. از طرف دیگر اگر این بازیگران قدرت بازار را در اختیار داشته باشند انجام چنین اعمالی میتواند منجر به شکلگیری انحصار، جلوگیری از ورود بازیگران خرد و جدید به بازار و درمواردی، پایمال شدن حق مصرف کننده شود.
از این روی ضروری است تا در اینجا با آشنایی از حوزه قدرت و اختیارات ارائهدهندگان خدمات اینترنتی در قبال پلترفرمهای صوتی و تصویری و یکی از مهمترین مفاهیم این حوزه با عنوان بیطرفی شبکه آشنا شویم.
در خصوص بحث کنترل ترافیک (Traffic management) دو رویکرد عمده وجود دارد: رویکرد اول که از منظر دیدگاه ارائهدهندگان محتوا است، اذعان دارد که اگر ISPها با آزادی تمام کنترل ترافیک را بر عهده بگیرند ممکن است مشکلاتی همچون گران کردن هزینهها برای سرویسهای خاص و تبعیض به نفع تأمینکنندگان محتوای خاصی به وجود بیاید. دسته دوم که خود ارائهدهندگان خدمات اینترنت هستند طرفدار این آزادی بوده و معتقدند از آنجایی که ارائهدهندگان محتوا خواستار این هستند تا مخاطبینشان بهآسانی و بدون مشکل ترافیک و قطعی اینترنت به محتوایشان دسترسی داشته باشند، در نتیجه حضور ISPها نیز برای کنترل ترافیک و سرعت و اطمینانیابی از دسترسی آسان مخاطب به محتوا امری ضروری است.
بر طبق تحقیقاتی که آفکام انجام داده است، بحث کنترل و مدیریت ترافیک در مواقعی لازم و ضروری است. بهطور مثال مدیریت ساعات پیک مصرف از طریق اولویتبندی انتقال ترافیک برای خدماتی خاص (مانند استریمینگ، تماسهای اینترنتی و غیره) نسبت به بقیه موارد (مانند ارسال ایمیل و گشت و گذار در اینترنت)، میتواند راهی منطقی و کارآمد برای تقسیمبندی یک پهنای باند محدود در میان کاربران باشد. با این وجود سپردن اختیارات تام به ISPها میتواند مشکلآفرین باشد. یکی از این مشکلات از بین رفتن بیطرفی شبکه (Net Neutrality) است.
بیطرفی شبکه اشاره به اصلی دارد که بر طبق آن ارائهدهندگان خدمات اینترنتی ملزم به رفتار برابر با همه بازیگران حوزه ارتباطات اینترنتی هستند. آنها بر طبق این اصل، مجاز نیستند تا بر مبنای کاربر، محتوا، وبسایت، پلتفرم، اپلیکیشن، نوع تجهیزات، روش ارتباطات و مواردی دیگر تبعیض قائل شوند. بدون بیطرفیشبکه، ارائهدهندگان خدمات اینترنتی ممکن است انواع خاصی از ترافیک را برای سرویسهای مشخصی ارائه دهند یا بالعکس، پتانسیل مسدود کردن ترافیک برای سرویسهای خاصی را خواهند داشت.
طبق قوانین اتحادیه اروپا ارائهدهندگان خدمات اینترنت باید با تمامی سرویسهای خود بهصورت یکسان برخورد کند. یکی از مصادیق این امر در بحث تبلیغات است؛ تأمینکننده اینترنت نباید ترافیک اینترنت را برای کسب برتری تبلیغاتی و تجاری استفاده کند؛ بهطور مثال ISP نباید شما را از یک وبسایت دور کرده و به وبسایت سرویسی که خود به آن مرتبط است منتقل کند و یا سرعت شما را در یک وبسایت رقیب پایین بیاورد. دسترسی به ارائهدهندگان قویتر و بهتر باعث میشود تا یک سرویس به اینترنت با سرعت و باکیفیت بالا دسترسی داشته باشد، درنتیجه بتواند تبلیغات آنلاین بهتری پخش کند که خود باعث جذب سرمایه و مخاطب میشود.
نکته مهم این است که مصرفکننده نیز باید از انتخابهای خودآگاه باشد، چراکه اگر اطلاعات کافی در خصوص هزینه ترافیک و مصرف اینترنت خود برای یک سرویس خاص آگاه نباشد دست به انتخابهای نادرست میزند.
درنهایت میتوان گفت بر طبق ادبیات موجود به نظر میرسد برای جلوگیری از مخدوش شدن اصل بیطرفی شبکه، از بین رفتن رقابت سالم و به وجود آمدن انحصار، بالا رفتن هزینهها برای یک تأمینکننده محتوا به نفع سرویسی دیگر و پایمال شدن حق مصرفکنندهها، ارائهدهندگان خدمات اینترنت نباید در مدیریت و کنترل ترافیک اختیار تام داشته باشند. از آنجایی که ممکن است ارائهدهنده به نفع سرویسی که خود وابسته به آن یا مالک آن است اقدامات انحصارگرایانه انجام دهد، پیشنهاد میشود قدرت آنها حداقلی و نقش آنها بهعنوان یک میانجی برای کنترل مصرف در ساعات پیک و موارد اینچنینی باشد.