موج تاسیس دوباره استارتآپها در سیلیکونولی: بازتاسیس با محوریت هوش مصنوعی
در حالی که تاسیس یک استارتآپ همیشه در فرهنگ سیلیکونولی نماد اعتبار و جاهطلبی بوده…
۱۷ آذر ۱۴۰۴
۱۹ آذر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۷ دقیقه

به گزارش پیوست، فعالان حوزه لجستیک، افزایش قیمت سوخت را نه فقط یک فشار هزینهای، بلکه موتور محرک یک تحول ساختاری در لجستیک ایران میدانند. تحولی که میتواند الگوی تحویل کالا را از درِ خانه به نقاط تحویل مشترک تغییر دهد.
پرهام کاظمی، مدیرعامل گنجه دلیل استقبال کاربران از سرویس دریافت حضوری از نقاط تحویل را اختلاف هزینه لجستیکی و حساسیت بیشتر مردم نسبت به هزینه ارسال عنوان میکند و میگوید: «حساسیت مردم به قیمتها پس از جنگ بیشتر هم شده است و مردم رغبت بیشتری به استفاده از این سرویسها دارند اما توسعه این شبکه با موانعی نیز روبهروست. یکی از مهمترین موانع بحث اعتماد و تضامین است.»

به گفته او، در هر نقطه ممکن است روزانه دهها مرسوله با ارزشهای بسیار متفاوت، از کالاهای عادی تا آیفون و طلا، تحویل داده شود و به همین دلیل، فرآیند احراز هویت و دریافت تضامین گنجدارها باید بهصورت دقیق و مرحلهبهمرحله انجام شود. او در این باره توضیح میدهد: «ابتدا مدارک بهصورت الکترونیکی بارگذاری میشود، بعد از تایید، چک صیادی با سقف مشخص دریافت میشود و در مراحل بعد، متناسب با عملکرد، ظرفیت هر گنجدار افزایش پیدا میکند. معیارهایی مانند میزان تعهد، خوشقولی، برخورد با مشتری و امتیاز رضایت کاربران در این ارزیابی نقش دارد.»
او مانع مهم دیگر در توسعه پودوها یا سرویس خارج از منزل را پایین بودن نرخ واقعی خدمات لجستیک در ایران میداند و اضافه میکند: «هم در بحث سوخت و هم در بحث پست، هزینه ارسال در کشور بهشدت یارانهای است. این موضوع باعث میشود مدل پودو که ذاتا باید ارزانتر از ارسال در به در باشد، حاشیه سود محدودی داشته باشد و انگیزه توسعه کاهش پیدا کند. البته من معتقدم بازار ایران ناگزیر به سمت پودوها Pickup (تحویل) و Drop-Off (دریافت) حرکت میکند. امروز نزدیک به ۲۰ درصد از سفارشهایی که امکان تحویل از طریق گنجه را دارند، از این مسیر انجام میشوند؛ در حالی که این عدد تا سه سال پیش بسیار پایینتر بود. اگر نرخهای لجستیکی واقعیتر شود و یارانهها بهتدریج اصلاح شوند، مدلهایی مثل گنجه با شتاب بیشتری رشد خواهند کرد و نقش پررنگتری در آینده لجستیک شهری ایران خواهند داشت.»
مدل پودو PUDO یا سرویس خارج از منزل به مدلی گفته میشود که کالا مستقیم به در منازل تحویل داده نمیشود بلکه کالا در مکانی دیگر گذاشته میشود و خریدار کالا را از آن مکان تحویل میگیرد.
مهرداد ملکمحمدی، مدیرعامل تاپین، اما با اشاره به آینده صنعت لجستیک و جایگاه سرویسهای تحویل خارج از منزل یا PUDO در ایران میگوید: «با وجود رشد این مدل در کشورهایی مانند چین، لهستان و امارات، زیرساختهای اقتصادی و شهری ایران هنوز امکان فراگیری این خدمات را ندارند و در شرایط فعلی، لاکرهای هوشمند در ایران عملاً به یک سرویس گران و لوکس تبدیل شدهاند. در حال حاضر هم بخش مهمی از این هزینهها بهصورت یارانه پنهان از سوی شرکتها جبران میشود و همین موضوع باعث شده واقعیت اقتصادی این سرویسها مخدوش شود. همین حالا بخشی از هزینههای این شرکتها را هلدینگهای بالاسریشان تقبل میکنند، در نتیجه قیمت واقعی این سرویسها برای مصرفکننده بهطور کامل آشکار نیست وگرنه هزینه این لاکرها بسیار بیشتر خواهد بود.»
او با مقایسه وضعیت ایران با کشورهای دیگر میگوید: «به خاطر همین هزینهها، در بسیاری از کشورها لاکرها در فضاهای عمومی مانند مترو و نقاط پرتردد شهری مستقر هستند، اما در ایران چون هنوز توافقی با دولت برای استفاده از فضاهای عمومی شکل نگرفته، این لاکرها بیشتر در پاساژها و مجتمعهای خصوصی نصب شدهاند که هزینه اجاره دارند و همین موضوع باعث افزایش قیمت نهایی سرویس شده است. علاوه بر این، بسیاری از این مراکز ساعات کاری محدودی دارند و شبها تعطیل میشوند، در حالی که ماهیت اصلی لاکر دسترسی ۲۴ ساعته است و این محدودیت عملا کارکرد آن را زیر سوال میبرد.»

مدیرعامل تاپین معتقد است برخلاف تصوری که درباره آینده لجستیک وجود دارد، مسیر صنعت در ایران بیشتر به سمت باجههای تحویل حضوری حرکت خواهد کرد تا لاکرهای هوشمند. او دلیل این موضوع را هزینه پایینتر نیروی انسانی در ایران و نیاز کمتر این مدل به زیرساختهای پیچیده فناوری میداند و میگوید: «مدلهایی که در آن سوپرمارکتها، هایپرمارکتها و مغازههای محلی بهعنوان نقطه تحویل بسته فعالیت میکنند، هم هزینه لجستیک را کاهش میدهند و هم باعث افزایش پاخور و رونق کسبوکارهای محلی میشوند.»
ملکمحمدی درباره تأثیر افزایش قیمت سوخت بر صنعت لجستیک نیز میگوید: «در سرویسهای درونشهری، افزایش نرخ سوخت بلافاصله خود را در تعرفههای حمل نشان میدهد و این موضوع اصلا زمانبر نیست و به زودی اثرات خود را نشان میدهد. از طرفی در صورتی که دولت بخواهد با یارانه هم از شرکت ملی پست حمایت کند، شکاف میان بخش دولتی و خصوصی عمیقتر میشود و این مسئله هم به رقابتپذیری ضربه میزند و هم در نهایت به زیان مصرفکننده تمام میشود. در بلندمدت این فشار هزینهای باعث میشود بازار به سمت حذف تدریجی تحویل در منزل و استفاده بیشتر از نقاط تحویل سوق پیدا کند، اما این تغییر به دلیل عادت کاربران ایرانی و نبود زیرساخت گسترده، خیلی سریع اتفاق نمیفتد. تعداد لاکرها در کشور محدود است و تعداد این تجهیزات در مقایسه با جمعیت ایران بسیار ناچیز است و نمیتوان انتظار داشت که فرهنگ تحویل غیرخانگی بر اساس چنین ظرفیتی به سرعت شکل بگیرد.»
او همچنین درباره ایدههایی که در برخی کشورها برای تحویل بسته از کنار کامیون در یک نقطه مشخص شهری مطرح شده، اضافه میکند: «این مدلها در ایران بیشتر جنبه تئوریک دارد و از نظر اجرایی با مشکلات جدی ترافیکی، عملیاتی و حتی شان اجتماعی مواجه است و امکان پیادهسازی گسترده آن وجود ندارد. اگر قرار باشد تحول واقعی در صنعت لجستیک ایران اتفاق بیفتد، این تحول از مسیر باجههای تحویل حضوری و مدلهای اقتصادیتر عبور خواهد کرد، نه از مسیر لاکرهای پرهزینه یا ایدههای غیرعملیاتی.»