۴۰ دستگاه حیاتی در رزمایش پایش امنیت سایبری ارزیابی شدند
رزمایش پایش امنیت سایبری با محوریت ارزیابی آمادگی نهادهای حیاتی کشور و بهمنظور افزایش هماهنگی…
۱۷ آبان ۱۴۰۴

رویداد ملی صنایع خلاق، امسال به صحنهای برای بیان صریحترین نقدها به ساختار تأمین مالی کشور تبدیل شد؛ جایی که مدیران صندوقها و فعالان استارتآپی، یکصدا از بنبست قوانین بانکی، بیاعتنایی به داراییهای نامشهود و قفلشدن ذهن سیاستگذاران بر الگوی «فولاد و پتروشیمی» گفتند. پیام اصلی روشن بود اینکه اقتصاد خلاق با قواعد صنعتیِ امروز ایران رشد نمیکند؛ اگر ابزارهای مالی این صنایع متناسبسازی نشود، نه انیمیشن میماند، نه گیم، نه نوآوری.
رویداد ملی صنایع خلاق، در روزهای چهاردهم و پانزدهم آبانماه، به همت مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر و با همکاری جمعی از فعالان صنایع فرهنگی، پژوهشی و بخش خصوصی در تهران برگزار شد.
این رویداد دو روزه با هدف تبیین جایگاه اقتصاد خلاق در توسعه ملی و ایجاد گفتوگویی میان دولت، مجلس، دانشگاه و فعالان اقتصادی، میزبان هشت پنل تخصصی در محورهایی چون اقتصاد خلاق، تأمین مالی نوآورانه، حکمرانی و مالکیت فکری، فناوریهای نوین، هنر الگوریتمی و نوآوری اجتماعی بود.
سیدصادق پژمان، مدیرعامل مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر در ابتدای رویداد از ضرورت تحول نگاه کلان به صنایع خلاق سخن گفت و تأکید کرد که این حوزه، «محرک اصلی اقتصاد دانشبنیان» در آینده ایران خواهد بود. او توضیح داد:«اقتصاد ایران هنوز بر مدار فولاد، سیمان و پتروشیمی تنظیم شده است؛ یعنی بر پایه سرمایهبرترین مدلهای صنعتی. در حالی که جهان به سمت اقتصاد انسانپایه و ایدهپایه حرکت کرده است. ما منابع طبیعیمان را مصرف کردهایم، اما هنوز یاد نگرفتهایم از خلاقیت انسان ایرانی بهره ببریم.»
در ادامه رویداد صنایع خلاق، تامین مالی نوآورانه؛ افق های جدید برای آینده با مدیریت سید مهدی سادات حیاتشاهی، مدیرعامل صندوق پژوهش صنایع خلاق، و با حضور مهدی مومنی (مدیرعامل ازکی وام) و مصطفی اکوان (مدیرعامل صندوق پژوهش و فناوری سپهر) برگزار شد؛ گفتوگویی تحلیلی که از نقد ساختارهای بانکی آغاز شد و تا ایدههای خلاقانهای چون توکنایز داراییهای معنوی ادامه یافت.
مهدی مومنی، در ابتدای بحث، تصویری روشن از بنبستهای تأمین مالی در فضای فرهنگی و هنری کشور ارائه کرد. او با اشاره به اینکه «صنایع خلاق بدون سرمایه رشد نمیکنند»، گفت مشکل اصلی، نبود زیرساختهای حقوقی و درک ناکافی از ارزش داراییهای نامشهود است.
به گفته او، قوانین مالیاتی و بانکی هنوز «دارایی فکری» را به رسمیت نمیشناسند؛ بنابراین نه میتوان از آن بهعنوان وثیقه استفاده کرد و نه در ترازنامه شرکتها سرمایهگذاری محسوب میشود. این وضعیت باعث شده بسیاری از فعالان این حوزه حتی در مرحله جذب سرمایه اولیه، از دایره رسمی اقتصاد حذف شوند.
مومنی توضیح داد که بخش عمده سرمایهگذاران ایرانی همچنان با ذهنیت صنعتی به بازار نگاه میکنند: «در بورس، در بانکها، در هلدینگهای بزرگ، هنوز ذهنها روی فولاد و پتروشیمی قفل است. حوزه خدمات و خلاقیت اساساً درک نشده است.ما هنوز برای یک استودیو انیمیشن یا یک تیم بازیسازی همان مقرراتی را داریم که برای کارخانه سیمان داریم. نتیجهاش این است که سرمایهگذار بهجای ریسکپذیری، دنبال ضمانتنامه بانکی میگردد.»
در ادامه بحث، مصطفی اکوان از زاویهای نهادیتر به مسئله نگاه کرد. او توضیح داد: «صندوقهای پژوهش و فناوری مثل بانکها عمل نمیکنند، اما منابعشان محدود است و قوانین بالادستی اجازه نمیدهد متناسب با ویژگی صنایع خلاق عمل کنند.»
اکوان با اشاره به اینکه صندوق سپهر تاکنون چند ابزار تأمین مالی را بومیسازی کرده، افزود: «ما پلتفرم تأمین مالی جمعی سپینو را طراحی کردیم، مجوز صندوق جسورانه گرفتیم، اما واقعیت این است که اقتصاد کلان ما با قواعد این ابزارها سازگار نیست.»
به گفته او، در جهان چهار مدل اصلی تأمین مالی جمعی وجود دارد: مبتنی بر اهدا، پاداش، سهام و بدهی. اما در ایران فقط نوع بدهی فعال است، آنهم با نرخهای سنگین ۴۰ تا ۶۰ درصدی. اکوان توضیح داد: «هیچ فیلمساز یا طراح بازی نمیتواند با وام ۵۰ درصدی پروژه خلاقانه بسازد. این پول برای او سم است، نه سرمایه.»
اکوان معتقد است صنایع خلاق همانقدر که در محتوا نوآورند، در ابزارهای مالی نیز باید خلاق باشند. او گفت: «ما سعی میکنیم ابزارهایی را که برای صنایع دانشبنیان طراحی شده، بدون تغییر برای حوزه خلاق استفاده کنیم. نتیجهاش میشود تناقض. مثلاً میخواهیم انیمیشن را با همان شاخصهایی بسنجیم که نانوتکنولوژی را میسنجیم. نمیشود.»
او پیشنهاد کرد برای هر زیربخش، از جمله انیمیشن، گیم و اسباببازی، مدل تأمین مالی اختصاصی طراحی شود. نمونهای که او ذکر کرد، ایجاد «صندوق مجازی انیمیشن» است که با عاملیت صندوق سپهر، از استودیوهای کوچک حمایت کند و سرمایهگذاران را مستقیم به تولیدکنندگان متصل سازد.
اکوان افزود: «هدف ما در این صندوق کسب سود فوری نیست؛ هدف، ساخت اکوسیستم است. اگر بتوانیم استودیوهای شهرستانی را به کمپانیهای پخش وصل کنیم، خودبهخود گردش سرمایه ایجاد میشود.»
در ادامه، مومنی به تفاوت بنیادی صنایع خلاق با سایر حوزهها اشاره کرد: «مخاطب صنایع خلاق مردماند، نه بازارهای صنعتی. وقتی مردم با انیمیشن، موسیقی، بازی و مد زندگی میکنند، چرا نباید بتوانند با سرمایههای خردشان در آن شریک شوند؟»
او تأکید کرد که ساختار فعلی قوانین، چنین امکانی را نمیدهد. رگولاتور در همه موارد با «ذهنیت پدرسالارانه» وارد میشود و گمان میکند مردم صلاح خود را نمیدانند. «در حالیکه منِ شهروند باید بتوانم انتخاب کنم پولم را در یک پروژه هنری سرمایهگذاری کنم، حتی اگر بدانم ممکن است ضرر کنم. این همان آزادی مالی است که اقتصاد خلاق میخواهد.»
اکوان در ادامه همین بحث گفت: «وقتی فردی میخواهد با دو میلیون تومان در تولید انیمیشن مشارکت کند، چرا باید ضمانتنامه بانکی بیاورد؟ چرا باید همان قوانین بانک برایش اعمال شود؟»
او افزود که نگاه بیمهای دولت به سرمایهگذاری، ریشه بسیاری از ناکارآمدیهاست: «در سود شریک نیست، در زیان بیمه میکند. این پارادوکس باعث شده بازار همیشه ناقص بماند و سرمایهگذار واقعی میدان نداشته باشد.»
مومنی نیز با تأیید این سخن گفت: «وقتی در اقتصاد، سود تضمینی میدهیم ولی زیان را از جیب مردم جبران میکنیم، عملاً مفهوم بازار را از بین میبریم. این نگاه حتی از نظر فقهی هم ایراد دارد.»