اوپنایآی قابلیتهایی را برای تنظیم شخصیت ChatGPT عرضه میکند
اوپنایآی امکان تازهای را به چتبات ChatGPT اضافه کرده که به کاربران اجازه میدهد میزان…
۳۰ آذر ۱۴۰۴
۳۰ آذر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۶ دقیقه

گزارش سالانه «حکمرانی جهانی هوش مصنوعی ۲۰۲۵» که توسط اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU) و با مشارکت ۱۱ هزار متخصص از ۱۶۹ کشور منتشر شده، تصویری بیسابقه از آیندهای ارائه میدهد که در آن هوش مصنوعی دیگر یک ابزار نیست، بلکه یک بازیگر مستقل است. این گزارش اعلام میکند که سال ۲۰۲۵ آغاز عصر «دستیارهای هوش مصنوعی مستقل و خودکار» است؛ سامانههایی که میتوانند بدون دخالت مستقیم انسان تصمیم بگیرند، اجرا کنند و حتی در مقیاس صنعتی عمل کنند. اما بخش تکاندهنده گزارش نه فناوری، بلکه جغرافیای قدرت است: بیش از ۵۰ درصد توان محاسباتی پیشرفته جهان تنها در سه بلوک آمریکا، چین و اتحادیه اروپا متمرکز شده است و بیش از ۱۵۰ کشور هیچ مرکز پردازش هوش مصنوعی ندارند. از سوی دیگر، پیشبینی میشود مصرف برق مراکز داده AI تا سال ۲۰۳۰ به ۳۲۷ گیگاوات برسد؛ عددی که تنها با مصرف یک ایالت صنعتی پیشرفته در آمریکا مثل کالیفرنیا قابل مقایسه است.
در این معادله جهانی، خاورمیانه در حال تبدیلشدن به یکی از بازیگران تازهنفس حکمرانی هوش مصنوعی است؛ منطقهای که در گزارش ITU از آن با محوریت برنامههای امارات و عربستان یاد شده است. اگرچه در این سند، داده مستقیمی درباره ایران ثبت نشده، اما جایگاه ایران در این رقابت، مستقیماً به میزان دسترسی به توان محاسباتی، سیاستگذاری و ورود به ائتلافهای بینالمللی گره خورده است.
برخلاف بسیاری از اسناد قبلی که هوش مصنوعی را بیشتر یک پدیده فناورانه یا اقتصادی میدیدند، گزارش ITU 2025 نشان میدهد که مسئله اصلی دیگر «پیشرفت AI» نیست، بلکه «مالکیت، کنترل و هدایت AI» است. این گزارش به وضوح نشان میدهد که شکاف جهانی در حال جابهجایی از «دسترسی به اینترنت» به «دسترسی به توان محاسباتی» است؛ یعنی کشوری که GPU، دیتاسنتر و انرژی نداشته باشد، حتی اگر بهترین نیروهای انسانی را داشته باشد، در مسابقه هوش مصنوعی فقط تماشاگر است. در حالی که نسل اول هوش مصنوعی بر داده و مدلهای زبانی تمرکز داشت، نسل دوم که از سال ۲۰۲۵ شروع میشود، بر دستیارهای هوش مصنوعی مستقل، قدرت محاسباتی و زیرساخت انرژی استوار است؛ بنابراین حکمرانی هوش مصنوعی دیگر فقط موضوع «قانونگذاری» نیست، بلکه یک موضوع ژئوپلیتیکی، اقتصادی و فناورانه است.
یکی از مهمترین یافتههای این گزارش، تمرکز بیسابقه توان محاسباتی (Compute Power) در جهان است. طبق دادههای رسمی گزارش ITU: این جدول نشان میدهد که زیرساخت قدرت محاسباتی هوش مصنوعی در جهان بهشدت متمرکز است؛ بهطوریکه چند کشور و چند شرکت بزرگ تقریباً تمام ظرفیت پردازشی مورد نیاز AI را در اختیار دارند و بیش از ۱۵۰ کشور عملاً خارج از این چرخه قرار گرفتهاند.
| شاخص | مقدار |
|---|---|
| سهم آمریکا، چین و اتحادیه اروپا از مراکز محاسباتی پیشرفته جهان | بیش از ۵۰٪ |
| سهم کل کشورهای دیگر جهان | کمتر از ۵۰٪ |
| تعداد کشورهایی که هیچ دیتاسنتر ویژه هوش مصنوعی ندارند | بیش از ۱۵۰ کشور |
| سهم شرکتهای آمریکایی و چینی از مالکیت دیتاسنترهای مورد استفاده جهانی | بیش از ۹۰٪ |
این ارقام نشان میدهد که شکاف هوش مصنوعی، پیش از آنکه شکاف در کاربرد باشد، شکاف در زیرساخت است. کشوری که پردازندههای پیشرفته، اینترنت پرظرفیت، دیتاسنتر و انرژی پایدار در اختیار نداشته باشد، عملاً خارج از زنجیره تولید ارزش در AI قرار میگیرد؛ حتی اگر دانشگاههای پیشرو یا پژوهشگران برجسته داشته باشد.
گزارش ITU بهصراحت سال ۲۰۲۵ را «سال عاملهای هوش مصنوعی» مینامد؛ سامانههایی که برخلاف چتباتها، صرفاً پاسخ نمیدهند، بلکه وظیفه کاری موردنظر را دریافت و برای آن برنامهریزی میکنند و اجرا میکنند. این موضوع یعنی یک تغییر ساختاری در نیروی کار، امنیت اطلاعات و حتی مدلهای کسبوکار. دیگر صحبت از «کمک به انسان» نیست؛ صحبت از «کار مستقل هوش مصنوعی در کنار یا حتی بهجای انسان» است. در گزارش، این تحول بهعنوان یکی از سه تحول اصلی که نیازمند حکمرانی فعال و فوری است معرفی شده؛ زیرا در صورت نبود استاندارد، یک عامل هوش مصنوعی میتواند تصمیم بگیرد، اجرا کند و اثر بگذارد، بدون اینکه مسئولیتپذیری یا شفافیت قانونی برای آن تعریف شده باشد.
در بخش انرژی، گزارش ITU هشداری جدی میدهد: تا سال ۲۰۳۰، مراکز پردازش هوش مصنوعی در جهان به ۳۲۷ گیگاوات برق نیاز خواهند داشت. به عنوان مقایسه در یک مثال عینی، این مقدار معادل مصرف کل یک ایالت صنعتی آمریکا مانند کالیفرنیا است. اگر امروز راهبردهای انرژی پایدار نوشته نشوند، توسعه هوش مصنوعی نهتنها متوقف میشود، بلکه به یک بحران زیربنایی بدل خواهد شد. از همین رو، راهحلهایی مثل «Public Compute»، مراکز پردازش مشترک منطقهای و سیاستهای کاهش مصرف، در این گزارش بهعنوان ابزارهای مکمل حکمرانی معرفی شدهاند.
| سال | برق موردنیاز مراکز داده AI |
|---|---|
| ۲۰۲۰ | ۰٫۴ گیگاوات |
| ۲۰۲۳ | ۴٫۳ گیگاوات |
| ۲۰۲۵ | ۲۱ گیگاوات |
| ۲۰۲۷ | ۶۸ گیگاوات |
| ۲۰۳۰ | ۳۲۷ گیگاوات |
مصرف انرژی، ۳۲۷ گیگاوات تقریباً معادل کل مصرف یک ایالت صنعتی مانند کالیفرنیا است. این یعنی توسعه هوش مصنوعی بدون برنامه انرژی، نهتنها کند میشود، بلکه به یک بحران زیرساختی و حتی ژئوپلیتیکی تبدیل خواهد شد. جالبتر اینکه حتی یک پرسش ساده چتباتی میتواند بین ۰.۲ تا ۰.۳۴ واتساعت انرژی مصرف کند؛ رقمی ناچیز بهنظر میرسد، اما در مقیاس میلیاردها تعامل روزانه، تبدیل به مسئلهای جدی میشود.
اگرچه این گزارش نام کشورهای محدودی را در خاورمیانه بهطور مستقیم ذکر میکند، اما پیام آن روشن است: منطقه خاورمیانه نهتنها مصرفکننده هوش مصنوعی نیست، بلکه در حال تبدیلشدن به یکی از میزبانان زیرساختی و سیاستگذارانی است که برای گرفتن جایگاه جهانی رقابت میکنند. در این گزارش، امارات و عربستان بهعنوان کشورهایی که در «گفتوگوها و چارچوبهای حکمرانی جهانی» فعال هستند معرفی شدهاند. این حرکت، ترکیبی از سرمایهگذاری در دیتاسنترها، قانونگذاری، دیپلماسی استاندارد و جذب صنایع هوش مصنوعی است.
به طور کلی، خاورمیانه با دو چهره ظاهر میشود؛ امارات و عربستان بهعنوان کشورهای فعال در مذاکرات جهانی، توسعه مراکز محاسباتی و سرمایهگذاری دولتی در هابهای ابری شناخته میشوند.
در سوی دیگر، بیشتر کشورهای منطقه عملاً فاقد زیرساخت اختصاصی AI بوده و وابسته به پلتفرمها و دیتاسنترهای خارجی هستند. این یعنی خاورمیانه در آستانه ورود به رقابت است، اما هنوز در موقعیت تصمیمسازی قرار نگرفته، بلکه در موقعیت تصمیمپذیری است.
گزارش ITU یک پیام مرکزی دارد: «آینده حکمرانی هوش مصنوعی، نه با قانونگذاری، بلکه با زیرساخت و قدرت محاسباتی تعیین میشود.» کشورها را نه بر اساس تعداد پژوهشگران یا پذیرش دانشگاهی، بلکه بر اساس توان پردازش، ظرفیت انرژی و جایگاه در زنجیره استاندارد جهانی طبقهبندی خواهد کرد. خاورمیانه در آستانه ساختن جایگاه خود است؛ اما ایران برای اینکه در این نقشه حضور واقعی داشته باشد، باید از «ورود به گفتگو» به «ورود به داده و زیرساخت» مهاجرت کند.
بنابراین، آینده هوش مصنوعی صرفاً نتیجه سیاستها یا قوانین داخلی نخواهد بود؛ بلکه بر پایه قدرت محاسباتی، دسترسی به دادههای کلان و زیرساختهای فناوری شکل میگیرد. کشورهایی که بتوانند ظرفیت انرژی، مراکز داده و توان پردازشی خود را توسعه دهند، موقعیت راهبردی در زنجیره استاندارد جهانی پیدا خواهند کرد. خاورمیانه در حال آماده شدن برای حضور مؤثر در این عرصه است و ایران، اگر بخواهد جایگاهی واقعی و اثرگذار داشته باشد، باید از سطح گفتگو و شعار فراتر رود و با سرمایهگذاری در داده، زیرساخت و توان محاسباتی، نقش خود را در نقشه نوین حکمرانی هوش مصنوعی تثبیت کند.