دولت به دنبال کنترل و نظارت سختگیرانهتر بر بازار رمزارز
بانک مرکزی ایران با تصمیمی بیسابقه، پرداختهای ریالی در صرافیهای رمزارزی را مسدود کرد؛ اقدامی…
۳۰ مهر ۱۴۰۴
۳۰ مهر ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
دو سال گذشته برای انجمن بلاکچین ایران، به نظر میرسد بیش از هر زمان دیگری، آزمونی میان بقا و بلوغ بود. از روزهایی که اختلافات درونی و فشارهای بیرونی آینده انجمن را در هالهای از ابهام فرو برده بود تا امروز که هیات مدیره جدید معتقد است این نهاد توانسته جایگاهی تثبیتشده در گفتوگوی تنظیمگرانه کشور پیدا کند، مسیر پرپیچوخمی طی شده است. دوره سوم هیات مدیره، با تمرکز بر بازسازی ساختار داخلی، دفاع از حقوق صنفی و گسترش تعامل با حاکمیت، انجمن را از مرز فروپاشی به مرحلهی اعتمادسازی و خودتنظیمگری رساند. اما آیا اکنون، در آستانه آغاز دوره چهارم، انجمن بلاکچین از یک تشکل صنفی به حلقه ارتباطی میان دولت و بخش خصوصی شناخته میشود؟
به گزارش پیوست، دورهی سوم هیات مدیره انجمن بلاکچین ایران با بحرانی آغاز شد که میتوانست پایان این تشکل باشد. اختلافات درونی، تغییر ناگهانی مدیرعامل و فضای ناامیدی میان اعضا، آینده انجمن را در وضعیتی شکننده قرار داده بود؛ وضعیتی که به گفته نوید مددی که در آن زمان عضو علیالبدل هیات مدیره بود، حتی امیدی به بازگشت انجمن باقی نگذاشته بود. اما این دوران ناپایدار، به نقطه عطفی برای بازسازی بدل شد. اعضای هیاتمدیره، با کنار گذاشتن اختلافات، مسیر بازتعریف و احیای انجمن را در پیش گرفتند. انتخاب مدیرعامل جدید، نخستین گام در این مسیر بود؛ گامی که در ادامه با ایجاد نظم اداری، انضباط مالی و شفافیت ساختاری تکمیل شد.
بازسازی درونسازمانی، شاید کمسروصداترین اما مهمترین بخش کارنامه دو سال گذشته انجمن بلاکچین باشد. پس از یک دوره بیثباتی و چنددستگی، هیات مدیره جدید تصمیم گرفت پیش از هر اقدام بیرونی، نظم را به درون برگرداند.
نیما نعیمیخواه، عضو هیات مدیره، این دوره را «فصل ساماندهی، شفافیت و امنیت اطلاعات» توصیف میکند. او میگوید نخستین گام، بازبینی و یکپارچهسازی اسناد و آرشیوهای انجمن بود؛ اقدامی که علاوه بر تضمین دسترسی ایمن به دادهها، نقطه شروع نظمدهی اداری و مالی شد. در ادامه، بایگانی مالی بازآرایی و صورت جلسات واحد برای کارگروهها تدوین شد تا روند تصمیمگیری شفافتر و قابل پیگیریتر شود.
این اصلاحات صرفا اداری نبودند؛ هدف آن، بازگرداندن اعتماد به سازوکارهای انجمن و ایجاد ساختاری پاسخگو بود. در همین راستا، شرح وظایف اعضا بازتعریف شد، قراردادهای کاری و تعهدنامههای شفافیت تنظیم شد و دسترسیها در سامانههای داخلی استانداردسازی گردید تا انضباط و مسئولیتپذیری به فرهنگ درونی انجمن تبدیل شود.
مهکامه شریفزاد، رئیس هیات مدیره، نیز از «بازسازی زیرساختهای اداری، مالی و ارتباطی» بهعنوان دستاورد این دوره یاد میکند. به گفتهی او، استقرار سامانه CRM، تدوین آییننامههای داخلی و راهاندازی دفتر مستقل، نقطهی پایان پراکندگی سالهای قبل بود. این اقدامات باعث شد انجمن از یک نهاد صرفا داوطلبانه، به سازمانی منسجم و قابل اتکا تبدیل شود؛ نهادی که حالا میتواند بهصورت حرفهای در تصمیمسازیهای ملی حضور داشته باشد. در کنار این اصلاحات، جذب نیروهای متخصص، ارتقای تجهیزات اداری و افزایش سطح امنیت دادهها، چهرهای تازه به انجمن داد.
در دو سال گذشته، انجمن بلاکچین ایران بیش از هر زمان دیگری در خط تماس میان حاکمیت و فعالان صنعت ایستاد. دورهای که همزمان با تشدید فشارها بر استخراج رمزارز، ابهام در وضعیت صرافیهای داخلی و طرحهای موازی نهادهای دولتی بود، انجمن را ناگزیر کرد تا از موضع مطالبهگری صرف، به جایگاه گفتوگو و میانجیگری قدم بردارد.
به گفته نیما نعیمیخواه، در ماههای نخست، انرژی زیادی صرف جلوگیری از «زیرزمینیشدن» صنعت ماینینگ شد؛ تلاشی که هدفش آگاه کردن نهادهای تصمیمساز از تبعات حذف این بخش از اقتصاد دیجیتال بود. او میگوید در حالی که وزارت نیرو بر سیاستهای محدودکننده پافشاری میکرد، انجمن سعی کرد دستکم نگاه کارشناسی به صنعت تبادل رمزارز را زنده نگه دارد تا سرنوشت این حوزه به سرنوشت ماینینگ دچار نشود.
در همین مسیر، فرایند خودتنظیمگری صرافیهای رمزارزی به عنوان راهحلی میانه مطرح شد؛ مدلی که در آن، انجمن بهجای تقابل با رگولاتور، نقش واسطه فنی و صنفی را بر عهده گرفت. این رویکرد به گفته مهکامه شریفزاد، سبب شد بیش از ۱۳۰ جلسه رسمی میان انجمن و نهادهای تنظیمگر برگزار شود. در این جلسات، نمایندگان انجمن نه فقط از حقوق کسبوکارها دفاع کردند، بلکه به تبیین منطق فنی و اقتصادی صنعت نیز پرداختند تا تصمیمگیریهای دولتی بر پایهی فهم متقابل شکل گیرد.
علی بابکنیا عضو هیات مدیره نیز در مرور عملکرد انجمن، این دوره را نقطه تثبیت جایگاه تاریخی آن در مسیر قانونیشدن صنعت میداند. او معتقد است انجمن در این سالها توانست «ادبیات مشترک میان فعالان و نهادهای تصمیمساز» ایجاد کند؛ ادبیاتی که زمینهساز رسمیتیافتن ماینینگ و آغاز فرآیند شناخت رمزارزها در کشور شد. با این حال، او هشدار میدهد که در حوزههایی چون توکنایز داراییها، آموزش عمومی و رگتک هنوز خلأ سیاستگذاری وجود دارد.
اما در کنار تعاملات سیاسی و اصلاحات ساختاری، یکی از مسیرهای کمتر دیدهشده اما حیاتی در دوره سوم هیات مدیره، احیای نقش آموزشی انجمن بلاکچین بود؛ نقشی که به تعبیر نوید مددی، از یک ایده جانبی به یکی از محورهای اصلی فعالیت تبدیل شد. او که عضو کمیته آموزش در این دوره بوده، میگوید تشکیل این کمیته پاسخی بود به نیاز روزافزون صنعت برای آموزش استاندارد و اعتباربخشی به مدرسان. به گفته او، در دورهای که بیاعتمادی عمومی نسبت به آموزشهای رمزارزی در فضای مجازی به اوج رسیده بود، انجمن تلاش کرد «نهاد آموزش رسمی و قابل اتکا» را جایگزین آموزشهای پراکنده و غیرحرفهای کند.
کمیته آموزش با دعوت از مدرسین باتجربه، ارزیابی صلاحیتها و طراحی چارچوبهای آموزشی جدید، توانست نخستین گامها را برای نهادینهسازی آموزش بلاکچین در ایران بردارد. مددی از همکاری با مراکز و نهادهای مختلف برای برگزاری دورههای مشترک میگوید و تاکید میکند که هدف این فعالیتها، صرفا انتقال دانش فنی نبوده، بلکه تلاش برای شکلدهی به زبان مشترک میان نسل جدید فعالان و نهادهای حاکمیتی بوده است.
اهمیت این حوزه زمانی بیشتر آشکار میشود که بدانیم آموزش، بستر شکلگیری جامعهای آگاه و قانونمدار در حوزه رمزارز است؛ جامعهای که بتواند از چرخهی شایعات و کلاهبرداریهای تکرارشونده فاصله بگیرد و در مسیر توسعهی پایدار صنعت حرکت کند.
اگر بخواهیم نقطه عطف عملکرد دو سال گذشته انجمن بلاکچین ایران را در یک واژه خلاصه کنیم، آن واژه «خودتنظیمگری» است. مفهومی که تا همین چند سال پیش در فضای سیاستگذاری ایران غریب بود، اما امروزه، به عنوان یک مسیر ممکن برای ساماندهی بازار رمزارز شناخته میشود.
مهکامه شریفزاد، رئیس هیات مدیره، در مرور این دوره تاکید میکند که هدف اصلی، تبدیل انجمن از یک نهاد علمی و مردمنهاد به «مرجع تخصصی و شریک فکری در تصمیمسازیهای ملی» بود. این هدف، در عمل، با شکلگیری شبکهای از بیش از ۱۷۰ کسبوکار عضو در نظام خودتنظیمگری انجمن تحقق یافت؛ شبکهای که اکنون گستردهترین نهاد صنفی فعال در حوزه رمزارز کشور محسوب میشود.
در این مدل، انجمن نه در مقام مجری سیاستهای دولتی بلکه در جایگاه ناظر صنفی قرار گرفت؛ نهادی که میتواند از یک سو منافع کاربران و شرکتها را نمایندگی کند و از سوی دیگر، داده و تجربه میدانی را در اختیار تنظیمگران قرار دهد.
همین نقش واسط، به گفتهی شریفزاد، باعث شد انجمن در بزنگاههای حساس مانند بحران جنگ ۱۲روزه یا تدوین ضوابط «کارگزاران رمزپول» بهجای تبدیل شدن به بازیگر جنجالی، نقشی آرامشبخش و هماهنگکننده ایفا کند.
این تحولات، به گفته علی بابکنیا، نتیجه سالها تلاش و ایستادگی داوطلبانی است که مسیر گفتوگو با حاکمیت را گشودند و زمینه قانونیشدن ماینینگ و آغاز فرآیند رسمی شناخت رمزارزها را فراهم کردند. اما او نیز مانند بسیاری از فعالان، معتقد است که مأموریت انجمن هنوز کامل نشده و باید از نهاد «مدافع» به نهاد «تسهیلگر» کل اکوسیستم اقتصاد دیجیتال تبدیل شود؛ نهادی که حافظ منافع کاربران، توسعهدهندهی زیرساختهای قانونی و همراه سیاستگذاران در مسیر آینده باشد.