طبقه ۱۲ ساختمانی که روزی «بیسیم» خوانده میشد، بیش از یک دهه است که میزبان رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی است. رئیس رگولاتوری، قائم مقام وزیر ارتباطات است و پس از جدایی شرکت مخابرات ایران، عملاً به مهمترین رکن وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تبدیل شده است. حالا همه موضوعات در انتها به رگولاتوری میرسند. از فیبر نوری و 5G گرفته تا تعرفه و فرکانس و… حمید فتاحی، رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، را عصر یک روز گرم مرداد ماه ملاقات کردیم. در حالی که شماره اخیر پیوست در مراحل نهایی ارسال به چاپخانه بود. فتاحی میداند چه بگوید و چطور بگوید که به اصطلاح، نه سیخ بسوزد و نه کباب. او به همه سوالها پاسخ میدهد؛ اما شاید اندکی پوشیدهتر، کمی کلیتر و مقداری با احتیاطتر از آنچه انتظار دارید. با این حال از او درباره تعرفه، نسل ۵ تلفن همراه، فیبر نوری و کیفیت پرسیدیم. حاصل حدود ۴۵ دقیقه گفتوگو با رئیس رگولاتوری را در ادامه میخوانید.
موضوع افزایش تعرفه اینترنت همواره مطرح است و اخیراً هم شنیده میشود که طرح جدیدی در این زمینه تهیه شده. چه اتفاقی قرار است بیفتد؟
اپراتورهای تلفن همراه دائماً درخواست افزایش تعرفه دارند و این درخواست را در هر فرصتی به صورت شفاهی و کتبی به وزارتخانه ارائه میکنند. مستنداتی که عرضه کردهاند نیز مبتنی بر افزایش هزینههای این اپراتورهاست. مصوبهای از سال ۱۳۹۵ وجود دارد که سقف و کف تعرفه را مشخص کرده است.
همچنین در این مصوبه آمده است، اپراتورها با تدابیری میتوانند در فضای رقابتی در این سقف و کف تعرفه خود را مشخص کنند. بعد از آن نیز مقررات مربوط به SMP (قدرت مسلط بازار) وضع شد که بر اساس آن تعریف بستهها از سوی قدرت مسلط بازار، الزاماتی پیدا کرد. از طرف دیگر، سیاستهای سلیقهای هم در وزارتخانه وضع شد که هرگونه تغییر قیمت در بستهها را منوط به هماهنگی و دریافت مجوز از وزارتخانه میکرد. بخشی که بعضاً به عنوان سیاستهای سرکوب از آن یاد میشود.
در حال حاضر طبق مستندات ارائهشده از سوی اپراتورها، تقریباً ۶۵ درصد هزینههای آنها ارزی است. قیمت ارز از سال ۱۴۰۲- که تعرفههای اینترنت افزایش ۳۴ درصدی پیدا کرد- تا همین امروز تقریباً صد درصد افزایش یافته است. از سوی دیگر هزینههای نیروی انسانی و… نیز وجود دارد. بنابراین اپراتورها در جلسات درخواست افزایش ۷۵ درصدی تعرفه داشتند. این خواسته را ما در سازمان تنظیم مقررات از چند نظر بررسی کردیم. در ابتدا مساله رضایت مردم از خدمات ارتباطی است که آقای وزیر هم در جلسه با خبرنگاران صراحتاً از کیفیت اینترنت انتقاد کردند. عوامل گوناگونی بر کیفیت اینترنت تاثیر میگذارند و یکی از آنها سرمایهگذاری بهنگام است. در سال ۱۳۹۶ اپراتورهای ما برای توسعه نسل چهارم تقریباً بیش از ۲.۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری کردند. پیرو این اتفاق بود که شبکه توسعه یافت و زیرساخت خوبی آماده شد و توسعه و پیشرفت اقتصاد دیجیتال به وقوع پیوست.
در سالهای بعد این توسعه به تعویق افتاد، یعنی ظرفیت ثابت ماند و افزایش مصرف، منجر به افت دائمی کیفیت شد. از این رو یکی از دلایل اصلی کیفیت نامناسب امروز اینترنت، توسعهنیافتن بهموقع و سرمایهگذاری نکردن اپراتورها در این حوزه است. بنابراین با توجه به میزان رضایت مردم از خدمات ارتباطی و همچنین وضعیت اقتصادی و معیشت مردم، شدیداً با عدد اعلامشده از طرف اپراتورها مخالفت کردیم. هرچند گفتیم این مساله را در جلسات کارشناسی پیگیری میکنیم. در آخر نیز به مدلی رسیدیم که باید طی مراحلی قانونی، ستاد تنظیم بازار درباره آن نظر دهد.
هنوز مصوب نشده است؟خیر! زمانی که ابلاغ شود، اطلاعرسانی خواهد شد. مساله ما این است که امروزه حوزه اقتصاد دیجیتال کشور خیلی کوچک شده است. ما باید تدبیری بیندیشیم که این بخش از بین نرود، چراکه فقط بحث ارتباطات نیست و حیات بخش فناوری اطلاعات و هسته زیستبوم اقتصاد دیجیتال نیز به این جریان اقتصادی بستگی دارد. با تمام اینها باید وضعیت اقتصادی و معیشت مردم در نظر گرفته شود.
چند وقت پیش ایرانسل بستههای TD خود را گران کرد. هرچند برای این کار محدودیتی وجود نداشت اما با مخالفت شما مجبور شد قیمتها را به حالت قبل برگرداند.
بله. اگر از دید قانونی نگاه کنیم، اساساً تعرفه TD آزاد است و باید در فضای رقابتی تعیین شود. اما امروز درگیر شرایطی هستیم که باید ملاحظات اجتماعی و اقتصادی مردم را هم در نظر بگیریم. چراکه اینترنت کالای لوکس نیست.
اپراتورها میگویند تعرفه خدماتی مانند آب و برق، نسبت به قبل، چند برابر شده و هیچ اتفاقی هم در جامعه نیفتاده و این را دلیلی بر انتقاد از افزایش نیافتن تعرفه به شمار میآورند.
روی موضوع اینترنت حساسیت زیادی وجود دارد. البته ذهنیتی عمومی هم مرسوم است مبنی بر اینکه اپراتورها درآمد کافی دارند و از نظر اقتصادی در وضعیت مناسبی به سر میبرند. درست است که در گذشته و زمانی که قیمتگذاری انجام شد، شرایط اقتصادی بهتر بود اما از آن زمان سیاستها تغییر نکرده و افزایش تعرفهها متوقف مانده است. همین مساله باعث شده امروز شرایط برای اپراتورها چندان آسان نباشد. با این حال، باید این حساسیت اجتماعی را در بستر وضعیت اقتصادی فعلی جامعه درک کرد.
بالاخره بعد از حدود پنج سال مزایده 5G برگزار و تکلیف دو ۱۰۰ مگ مشخص شد. اما در نهایت ایرانسل برنده این مزایده نشد. در حال حاضر تکلیف ایرانسل چه میشود؟ شنیده میشود برای ۱۰۰ مگ سوم هم تصمیمگیری شده است.
بله، مزایده در ابتدا با موانعی روبهرو بود. با این حال، همکاران من کوشیدند موانع برطرف شود و در نهایت فرکانس آماده واگذاری و مزایده برگزار شد. البته در جریان مزایده، رقابتی منفی میان اپراتورها در گرفت و ارقام پیشنهادی بهمراتب بالاتر از قیمت کارشناسی و در برخی از موارد حتی به دو تا سه برابر آن رسید. هدف ما بالا بردن بیرویه قیمتها نبود، بلکه موظف بودیم مزایده را بر اساس چارچوب قانونی و قیمت کارشناسی برگزار کنیم. با این حال، از آنجا که نهایتاً تکلیف فرکانسها مشخص شد، میتوان آن را اتفاق مثبتی به حساب آورد.
در این میان، ایرانسل موفق نشد برنده هیچکدام از دو باند فرکانسی شود. از آنجا که حذف کامل ایرانسل از عرصه 5G امکانپذیر نیست، چند راهحل برای این موضوع مطرح شد. یکی واگذاری فرکانس ۳۸۰۰ مگاهرتز بود. هرچند این باند هنوز بلوغ کامل را برای 5G پیدا نکرده است، اما در برخی از کشورها به کار گرفته میشود. یکی دیگر از راهحلهای مطرحشده اشتراکگذاری فرکانس میان ایرانسل و یکی دو اپراتور دیگر است که در مزایده برنده شدهاند. راهحل دیگر، ریفارم باند فرکانسی ۳۵۰۰ مگاهرتز است که به هر حال ایرانسل در این باند حدود ۶۰ مگ را در اختیار دارد. در مجموع این مدلها روی میز هستند که یکی از آنها به نتیجه خواهد رسید و در نهایت ایرانسل در عرصه 5G باقی میماند.
بعد از برنده شدن دو اپراتور، کار رسمی از کِی آغاز میشود؟اپراتورها طبق پروانهای که دریافت میکنند تعهد دارند فرکانس را بر اساس زمانبندی مشخص توسعه دهند. در این برنامه دقیقاً تعیین شده که هر سال چه درصدی از پوشش شبکه باید به 5G ارتقا یابد تا طی یک دوره سهساله کل کشور تحت پوشش قرار گیرد.
هنوز پروانهها صادر نشده است؟ابتدا اپراتورها دو پرداخت اولیه خود را انجام میدهند و سپس پروانه صادر میشود. محاسبه سال اول هم از زمان صدور پروانه آغاز میشود.
سال اول احتمالاً از مهرماه شروع میشود؟ در حال حاضر، با توجه به اینکه پرداخت دوم انجام شده، هر سه اپراتور نیز سفارش خرید تجهیزات را ثبت کردهاند و کار بهزودی آغاز میشود.
طبق خبر منتشرشده، شهرداری قصد دارد حدود هزار دکل را از سطح شهر جمعآوری کند. دلیل این اقدام نیز به نبود مجوز اعلام شده است. اگر این تعداد دکل در تهران جمع شود، پوشش شبکه بهشدت کاهش مییابد. با این اوصاف، رگولاتوری چه موضعی خواهد گرفت؟
یکی از عوامل مهمی که در بررسی کیفیت شبکه شناسایی کردیم، توسعه بهموقع و بهنگام است که پیش از این بهخوبی صورت نگرفته بود. وقتی به سازمان تنظیم مقررات آمدم، در جلسهای با حضور وزیر، کارگروه کیفیت شبکه را تشکیل دادیم و اپراتورها را دعوت کردیم تا طرح مساله را با جزئیات بررسی کنیم. در این بررسی، هشت تا ۱۰ عامل موثر بر کیفیت شناسایی شد. این عوامل عبارت بود از: مسائل بیندستگاهی و حقوقی، موضوعات محیطزیست و انرژی اتمی و همچنین نقش شهرداریها در جمعآوری و قلعوقمع سایتها. قبلاً شهرداریها عملاً ورود و اقدام به جمعآوری دکلها میکردند. جلسهای با حضور آقای هاشمی، زاکانی و اپراتورها برگزار و تصمیمات بسیار خوبی گرفته شد. همراهی شهرداری تهران در این جلسه شایان توجه بود.
وقتی حتی یک سایت قطع شود، دسترسی و کیفیت شبکه از کاربران منطقه سلب میشود. بنابراین تلاش ما رفع موانع قانونی و عملی است. با دستورات و هماهنگیها، پیشبینی میکنیم مشکل بهزودی برطرف و دسترسی کاربران حفظ شود.
در جریان مزایده فرکانس 5G، رقابتی منفی میان اپراتورها در گرفت و ارقام پیشنهادی بهمراتب بالاتر از قیمت کارشناسی و در برخی به دو تا سه برابر آن رسید
عدهای میگویند اپراتورها عوارض خود را پرداخت نکردهاند و به همین دلیل قرار است این اتفاق بیفتد.هم در اپراتورها و هم از نظر قوانین و آییننامهها، تصمیمگیریهای شهرداری و شورای شهر مربوط به سالهای گذشته و بعضاً حدود ۱۰ سال قبل بوده و نیاز به بهروزرسانی دارند. برای مثال، سایتی ممکن است پیش از تاسیس مدرسهای راه افتاده باشد. بر این اساس امروز نمیتوان گفت سایت باید جمع شود، چون سایت از ابتدا وجود داشته و مدرسه بعداً ساخته شده است. این مسائل قانونی و مقرراتی در آییننامه جدید در دست اصلاح است.
با این حال این روند فعلاً متوقف شده تا با هماهنگی مناسب میان دو دستگاه بهخوبی پیش برود.
مساله توسعه فیبر نوری از ابتدای دولت گذشته در میان بود و این دولت با تغییر نگرش، تمرکزش را بر اتصال گذاشت. با توجه به اینکه به نظر نمیرسد در این پروژه همچنان به موفقتی رسیده باشیم و آمارها نیز مدتهاست بهروز نشده، آیا این پروژه واقعاً اجراپذیر است یا خیر؟
موضوع فیبر نوری از اهمیت بالایی برخوردار است و در سراسر دنیا یکی از راهکارهای کلیدی برای ارتقای کیفیت و دسترسی کاربران قلمداد میشود. از سوی دیگر توسعه نسلهای موبایل نیز کاملاً به فیبر وابسته است. ما احساس کردیم پروژه نیاز به بازطراحی دارد. هرچند اصل پروژه درست است و در کشورهایی که فناوری پیشرفته دارند نیز مشابه آن اجرا شده، اما بررسی دو سال گذشته نشان داد مردم دسترسی کافی ندارند و فیبر به عنوان یک ابزار ارتباطی به طور کامل شناخته نشده است.
ما باید شرایط را به نوعی در نظر بگیریم که این بخش از بین نرود، چراکه فقط بحث ارتباطات نیست و حیات بخش فناوری اطلاعات هم به این جریان اقتصادی بستگی دارد
با وجود تخصیص منابع و تلاش ویژه وزارتخانه و سازمان تنظیم مقررات، خروجی مورد انتظار حاصل نشده بود. به این نتیجه رسیدیم که باید تمرکز بیشتری بر اتصال داشته باشیم نه صرفاً پوشش. زیرا طی دو سال گذشته حدود ۴۰ درصد پوشش ایجاد شده است؛ اما آمار اتصال مناسب نیست. نکته دیگر این بود که مدلهای قبلی بیشتر روی شهرهای غیر مراکز استان و خارج از کلانشهرها تمرکز داشتند، در حالی که ما قصد داریم تمرکز را به شهرهای بزرگ و کلانشهرها معطوف کنیم.
در اصل درآمدی در آن وجود نداشت؟بله، پیش از این اتصال سریع امکانپذیر نبود و نرخ نفوذ (Adoption Rate) فیبر تا تبدیل پوشش به اتصال، بهویژه در مناطق دورافتاده و خارج از کلانشهرها، بسیار پایینتر از مراکز کلانشهرها بود. برای اصلاح این وضعیت، دو تغییر اصلی را هدفگذاری کردیم.
بعضی از مقررات نیاز به اصلاح داشتند و به همین دلیل حدود ۱۶ یا ۱۷ مصوبه کمیسیون با هم ادغام و در قالب ۶ مصوبه نهایی شد. از سوی دیگر یکی از مسائل مهم، تشکیل صندوق فیبر نوری بود. طبق برنامه هفتم، حساب فیبر نوری دیگر قابل استفاده نبود و باید صندوق تاسیس میشد. این صندوق علاوه بر چالشهای قانونی، در تعاریفش پارادوکسهایی داشت و روند تصویب آن از کمیسیونهای فرعی و اصلی، هیات وزیران و شورای نگهبان زمانبر بود. با پیگیری ویژه، صندوق پیش از پایان سال گذشته تشکیل و از ابتدای امسال امکان پرداخت به اپراتورها فراهم شد، چراکه بسیاری از آنها از ما طلبکار بودند.
موضوع حسابها و مشوقها نیز با همان رویکرد هدفگذاری برای اتصال و ایجاد صرفه اقتصادی برای کاربر طراحی شد. به طوری که کاربر درخواست دهد و اپراتور پوشش لازم را فراهم کند. با این مدل، پیشبینی میکنیم تا پایان برنامه حدود ۹ تا ۱۰ میلیون اتصال برقرار شود. نرخ نفوذ فیبر در جهان، در مناطقی که عملکرد خوبی داشتند، بین ۳۰ تا ۳۵ درصد است و ما با این برنامهریزی سعی داریم به نتایج مشابه نزدیک شویم.
تا پایان برنامه هفتم یعنی تا انتهای سال ۱۴۰۷؟بله، هدف نهایی برنامه ما پوشش ۲۰ میلیون خانوار است. به طوری که هر خانواری که تمایل داشته باشد، ظرف یک ماه امکان اتصال برایش فراهم شود. علاوه بر این، هدف میانهای برای خود تعیین کردهایم تا حدود ۹ تا ۱۰ میلیون اتصال برقرار کنیم. اقدامات دیگری از جمله ورود جدی مخابرات ایران به این پروژه نیز صورت گرفت، چون پیشتر کمی در فرایند پروژه فیبر عقب مانده بود. تنظیم روابط میان مخابرات و سایر UNSPها نیز در دستور کار قرار گرفت. پیشرفت پروژه طبق برنامه کنترل میشود و انتظار میرود در ۶ ماه دوم سال، مشترکان کاملاً متوجه تغییرات و نتیجه این اقدامات بشوند.
در بخشی از صحبتتان به موضوع کلانشهرها نیز اشاره کردید. شهرهایی مانند تهران، اصفهان و شیراز نیز با شهرداریها دچار مشکل شدهاند.
ما در این زمینه تدبیر کردیم و در اصلاح اسناد، کوشیدیم این مسائل را به حداقل برسانیم. شهرداریها، بهویژه در کلانشهرها، مالکیت کانالها و برخی زیرساختهای زمینی را در اختیار دارند. ما مدلی طراحی کردیم تا کاربران و اپراتورها بتوانند تعامل خوبی با شهرداری برقرار کنند و مصوبات را به نفع این همکاری تغییر دهیم. همچنین قوانین و مقررات مرتبط، مانند احکام دائمی قانون، پیگیری شد تا هم پشتوانه قانونی وجود داشته باشد و هم تعامل عملی ممکن شود. وقتی شهرداری متوجه شود که هم از سرویس بهرهمند میشود و هم میتواند از منابع اقتصادی بهره ببرد، مشارکتش طبیعی خواهد بود. این رویکرد در دو سه شهر نتیجه داده و پس از سالها، مساله مخابرات در مشهد حل شد، ایرانسل در تبریز موفق شد و در شیراز نیز مراحل پیشرفت در حال انجام است.
اما تهران هنوز به جایی نرسیده است؟در تهران مخابرات وضعیت خوبی در داکت و کانال دارد.
بله اما چند روز پیش مدیرعامل مخابرات در نشست خبری خود گفتند، اگر شهرداری بیشتر همکار کند، پوشش سریعتر انجام میشود.
بله در آن نقاط نیز ما در حال کمک به آنها هستیم.
به هر حال باید از حوضچه تا مشترک اقداماتی انجام داد.
برای آن موضوع نیز تدبیری اندیشیدهایم. در این مناطق، طراحی استفاده از ظرفیتهای توانیر را در نظر گرفتهایم. مخابرات کمترین مشکل را دارد، زیرا در Last Mile (بخش انتهایی شبکه که به کاربر نهایی میرسد) حضور دارد. یکی از مهمترین اقدامات ما در Last Mile استفاده فرکانس ۱۵۰۰ مگاهرتز و مصوب کردن FTT5G بود. از این رو، فرکانس 5G را در اختیار اپراتورها قرار دادیم که فیبر را تا (OLT (Optical Line Termination ببرند و از آنجا وایرلس اتصال را برقرار کنند.
به نظر میرسد هنوز عملیاتی نشده است.
در دست پیگیری است. این طرح اکنون در شهرهای زیر ۴۰ هزار خانوار مصوب شده است، اما احتمالاً در آینده برای کلانشهرها نیز فرکانس اختصاص داده میشود تا اتصال با سرعت و کیفیت مطلوب، سریعتر برقرار شود.
قیمتگذاری در این حوزه کماکان آزاد است؟بله فعلاً آزاد است.
این قیمتگذاری چه ضوابطی دارد؟ چون برخی از برجها یا پاساژها که درخواست سرویس فیبر نوری میکنند با هزینههای بالایی مواجه میشوند.
ضوابط اجرایی این پروژه شامل مشوقهایی مثل مشوق ۶ میلیون تومانی میشود که برای اتصال تصویب شد.
اما بعضی از کاربران میگویند اپراتورها هزینههایی در حد ۱۵ میلیون تومان طلب میکنند که اصلاً بهصرفه نیست.
این موضوع به نوع مودم و اپراتور وابسته است. آنچه در حال حاضر اجرا میشود، ارائه سرویس با استانداردهای مشخصی از مودم و دراپ است که رقم آن را ما تعیین میکنیم. مبلغ نهایی هنوز قطعی نیست، اما برای مثال حدود یک میلیون تومان را کاربر میپردازد و در صورتی که مایل به استفاده از مودم بهتری باشد، مابهالتفاوت آن را نیز پرداخت خواهد کرد. تعرفههای بعدی نیز آزاد و مبتنی بر رقابت خواهند بود.
مخابرات برنامهای برای اتصال فیبر نوری داشت که ابتدای سال جاری به سمت SWAP شبکه رفته و میگوید تا پنج سال آینده کل شبکه را از سیم مسی به فیبر نوری تبدیل میکند. آیا این برنامه امکانپذیر است؟خیر، به این سادگی امکانپذیر نیست و این نگاهی بیش از حد خوشبینانه است. تغییر تکنولوژی زمانبر است، بهویژه در حوزه SWAP و جایگزینی کابلهای مسی با فیبر نوری. این کار نقطه عطفی مهم در تحول شبکههای ارتباطی است. برخی از کشورها این پروژه را به پایان رساندهاند و برخی دیگر بیش از ۱۰ یا ۱۲ سال است که همچنان درگیر آن هستند.
اجرای SWAP الزامات جدی دارد که باید به طور کامل رعایت شود. مشغول تدوین مصوبه و مقررات آن هستیم و از نظر مخابرات و سایر ذینفعان هم استفاده میکنیم. اصل بر این است که کاربر تغییری احساس نکند و بتواند با همان شماره و همان شرکت ارائهدهنده، بدون افزایش هزینه، سرویس خود را دریافت کند. ممکن است برای کاربران عادی، قطعی حداکثر ۲۴ساعته رخ دهد، اما برای کاربران اضطراری و ارائهدهندگان خدمات عمومی هیچ قطعیای نباید اتفاق بیفتد.
این مقررات در دست تدوین است، یا در کمیسیون تنظیم مقررات نهایی خواهد شد، یا در سطح سازمان به تصویب میرسد و به اپراتورها ابلاغ میشود. در هر صورت، این یک حرکت بزرگ است و ما کاملاً از آن پشتیبانی میکنیم. SWAP مس به فیبر باید با کمترین حاشیه و حداقل اثر منفی دنبال شود.
به نظر شما انجام این پروژه چقدر زمان خواهد برد؟
به نظر من زمان لازم برای تکمیل کامل این پروژه حدود ۱۰ سال است.
با این اوصاف، بحث انحصار مخابرات ادامه پیدا نمیکند؟ چون با توجه به حضور مخابرات در کل کشور دیگر کابلکشی اپراتورهای دیگر معنی ندارد.خیر معنا دارد. همین حالا که پروژه فیبر بین اپراتورهای UNSP تقسیمبندی شده، هیچ مانعی وجود ندارد که اگر اپراتوری در جایی سرویسدهی را آغاز کند، اپراتور دیگر هم وارد آن منطقه شود. بنابراین، اگر اپراتوری در یک منطقه حضور داشته باشد، مخابرات هم میتواند سرویس ارائه دهد و بالعکس.
با این حال، منطق اقتصادی مهم است و نکته اینجاست که باید بیتاستریم و مقررات عمدهفروشی بهدرستی رعایت شوند. در واقع، ما باید مقررات SWAP و عمدهفروشی را با هم در تنظیم مقررات ترکیب کنیم. الزامات تدوینشده برای مخابرات موجب میشود هنگام SWAP، مقررات را رعایت کند و در مواردی، از منظر اقتصادی برای مخابرات بهصرفه است که با همکاری سایر اپراتورها، از فیبرهایی استفاده کند که پیشتر، از سمت اپراتورها نصب شده است.
در ADSL که هیچوقت این اتفاق به صورت عینی نیفتاد.
بله، این اتفاق نیفتاد و دلایل متعددی داشت. مهمترینش این بود که در آن بخش، زیرساخت به طور انحصاری در اختیار مخابرات بود اما اینجا چنین انحصاری وجود ندارد.
وقتی مخابرات فیبر را بهسختی در شهری بزرگ یا کوچک کشیده است، چه منطق اقتصادیای باعث میشود بگوییم سایر اپراتورها نیز باید همین مسیر را طی کنند؟
منطق اقتصادی ماجرا این است که اپراتورهای UNSP امکان ورود به بستر فیبر نوری را دارند و این مساله شرایط متفاوتی پدید میآورد.
بررسی دو سال گذشته نشان داد فیبر بهعنوان یک ابزار ارتباطی بهطور کامل شناخته نشده است. به این نتیجه رسیدیم که باید تمرکز بیشتری بر اتصال داشته باشیم
FCPها هم مجوز راهاندازی شبکه داشتند اما منطق اقتصادی نداشت.آنها امکان تاسیس مراکز مخابراتی را نداشتند.
اما در حوزه فیبر تجربه عملی دارند. نکته مثبت اجرای پروژه در دو سال اخیر این است که اکنون یک شبکه واقعی در اختیار دارند. چنین شبکهای از ایجاد انحصار جلوگیری میکند. مهمترین مساله این است که بتوانیم در زمینه بیتاستریم و عمدهفروشی درست مقرراتگذاری کنیم. این روند در حال شکلگیری و در مقررات SWAP نیز در دست بررسی است. هماهنگی این مقررات ضروری است تا جلوی شکلگیری انحصارهای خطرناک گرفته شود.
تکلیف 3G چه میشود؟ پیشنویس مصوبه خاموشی نسل چند سال پیش منتشر شد؛ اما هنوز مصوبه، نهایی نشده است.
برنامه 3G sunset (خاموشی نسل ۳ تلفن همراه) هم از سوی برخی اپراتورها آغاز شده، اما ما هنوز بهطور رسمی الزام یا مقرراتی برای آن تعیین نکردهایم. این مساله در دستور کار بررسیهای فنی و اقتصادی قرار دارد و در بسیاری از کشورها هم در حال اجراست. با این حال، به دلیل چالشهای توسعه شبکه و اینکه در برخی از نقاط همچنان 3G فعال است، هنوز عملیاتی نشده است. البته تخلیه این باند و آزادسازی فرکانسها به نفع اپراتورها خواهد بود.