دادههای پلتفرمها میتواند در اختیار دولت قرار بگیرد
طبق گفته معاون حقوقی و امور مجلس مرکز ملی فضای مجازی، دادههایی که میتواند به…
۸ خرداد ۱۴۰۴
در رویداد «آینده در آیینه قصه» مطرح شد:
۷ خرداد ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۶ دقیقه
قصه در جهان پرهیاهوی دیجیتال، پناهگاه امن کودک برای حفظ تمرکز، هویت و انسانیت است؛ ابزاری که نهتنها تخیل و تفکر خلاق را پرورش میدهد، بلکه ریشهای محکم در برابر توفان اطلاعات و روابط سطحی مجازی میسازد.
به گزارش پیوست، پوریا عالمی، بنیانگذار «آیقصه»، در رویداد «آینده در آیینه قصه»، با تأکید بر اهمیت سرمایهگذاری روی کودکان، به اینکه شانس دسترسی به کتاب و قصه در کودکی نقش مهمی در مسیر حرفهای او داشته، اشاره کرد و گفت: «اینکه آدمها برای رشد نیاز به شانس داشته باشند، نشانه ناکارآمدی ساختارها است. ما باید خوب بودن را به DNA سرزمینمان تبدیل کنیم.»
عالمی از شکاف عمیق میان مصرف محتوای ترجمهای و ضعف تولید محتوای بومی در ایران گفت و ادامه داد:« تولید محتوا به زبان مادری کم است چون بازار ندارد. مخاطب محتوای ترجمهای را ترجیح میدهد چون جذابتر و بر اساس سرگرمیسازی است. سرگرمیسازی در ایران تبدیل به صنعت نمیشود چون بازار ندارد. در نهایت بازار ندارد، چون به لحاظ کیفیت قابل رقابت با محتوای ترجمهای نیست. استمرار کیفیت را به وجود میآورد و در تکرار است که صنعت خلق میشود.»
در ادامه، او به تجربه راهاندازی «آیقصه» و اهمیت قصه به عنوان زبان توسعه کودکان پرداخت:«پلتفرمی ویژه کودک و نوجوان در کشور وجود نداشت و بسیاری از مشاوران و سرمایهگذارها به ما میگفتند محتوای خود با تمام آن انرژی و هزینه در یوتیوب قرار دهید تا بتوانید کسب درآمد کنید. قصه تنها ابزاری برای سرگرمی نیست، بلکه زبان تمدن و بستر پرورش تفکر خلاق و پرسشگر در کودکان است.»
به گفته بنیانگذاری «آی قصه» امروزه قصه امکان خلق آینده را در اختیار کودک قرار میدهد. برای خلق آینده نیز کودکان باید به زبان مادری خود قصه بیآموزند. «آینده اگر تنها یک لهجه داشته باشد، جهان تبدیل به قوطی کنسرو میشود. شنیدن قصه به زبان مادری کمک میکند که هر کودک روش مخصوص خود را برای حل مساله به کار گیرد.»
شهیندخت خوارزمی، روانشناس و عضو انجمن آیندهنگری جهان، قصه را فراتر از ابزاری برای خواباندن کودک دانست و آن را دریچهای به شناخت خود، تخیل و رشد ذهنی معرفی کرد و گفت:«کودکانی که با قصه بزرگ میشوند در نوآوری و حل مسأله تواناتر هستند. قصه به کودک امکان تجربه احساسها و شخصیتهای متنوع را میدهند و درنهایت آن را به خودآگاهی میرساند.»
او با تاکید بر اینکه نسل امروز کودکان، نسلی با ذهن دیجیتال و حافظه شبکهای است که در جهانی مملو از اطلاعات و تکنولوژی رشد میکند، ادامه داد:«در این فضا، کودکان کمتر اطلاعات را حفظ میکنند و بیشتر درگیر تحلیل و دریافت آنی اطلاعات هستند. این ویژگیها اگرچه میتوانند تفکر تحلیلی را تقویت کنند، اما در مقابل، حافظه عمیق، تمرکز و ارتباط واقعی را تهدید میکنند. روابط اجتماعی این نسل عمدتا در بستر مجازی شکل میگیرد، و این مساله میتواند به ضعف در همدلی و هویتیهای چندگانه منجر شود. هویتی که در واقعیت یکی است اما در جهان دیجیتال ابعاد مختلفی پیدا میکند.»
خوارزمی در ادامه، از قصه به عنوان راهحلی برای بازگرداندن معنا، تمرکز و پیوند کودک با انسانیت یاد کرد و گفت: «در دنیایی که ماشینها با ما حرف میزنند، قصه تنها چیزیست که انسانیت را زنده نگه میدارد. قصه نهتنها میتواند درک کودک از مفاهیم پیچیده متاورسی و هویت دیجیتال را تسهیل کند، بلکه با پرداختن به پرسشهای اخلاقی و فلسفی، او را برای زیستن در جهانی پرشتاب آماده میسازد.»
او قصه را «واکسن روانی» نامید؛ پادزهری در برابر اضطراب، فراموشی، و گمگشتگی معنایی. به گفته او همچنین برای کودک آینده، قصه تکوین رابطهاش با بدن، دیگران و جهان است و هر کودکی که قصه بشنود و بازی را زندگی کند، آیندهای را خواهد ساخت که در آن انسانیت معنای دوباره پیدا میکند.»
شوان صدرقاضی، پژوهشگر نوآوری و فناوری در دانشگاه سازمان ملل، با تأکید بر قدمت نوآوری اجتماعی، گفت قصهها از ابتدای شکلگیری جوامع انسانی ابزار قدرتمندی برای تغییر اجتماعی بودهاند. او با نقد رویکرد رایج به نوآوری، توضیح داد که امروزه نوآوری اغلب به فناوری تقلیل یافته و تمرکز بیش از حد بر ابزارهای فناورانه، باعث شده هدف اصلی یعنی حل مسائل اجتماعی و ارتقای رفاه عمومی فراموش شود. صدرقاضی هشدار داد که فناوری نباید به خودی خود هدف باشد، بلکه باید در خدمت جامعه و تغییرات اجتماعی معنادار به کار گرفته شود.
مریم سلطانزاده، مدیر بخش آموزش و نوجوانان یونیسف در تهران، با اشاره به چالشهایی مانند نابرابری در دسترسی، کمبود سواد والدین، نبود کتابخانه و فروشگاههای مناسب، گفت فناوری میتواند پلی برای جبران این کمبودها باشد؛ بهویژه از طریق ابزارهای مبتنی بر موبایل که محتوای باکیفیت، چندزبانه و چندفرهنگی را در اختیار خانوادهها و کودکان قرار میدهند.
او تاکید کرد طراحی درست این ابزارها باید امکان دسترسی برای کودکان دارای معلولیت را هم فراهم کند و به توانمندسازی والدین کمک کند تا بتوانند نقش فعالتری در یادگیری فرزندانشان داشته باشند. در نهایت، او هشدار داد که در توسعه فناوری، نباید کودک و نقش آن را از یاد برد.
رضا درمان، فعال حوزه سازمانهای مردمنهاد، گفت تجارت مؤثر از دل قصهها بیرون میآید، نه کتابهای درسی. او با انتقاد از نظام آموزشی، تأکید کرد که کودکان بیشتر بهصورت آمار، نمره یا پوستر دیده میشوند و به احساسات و هوش اجتماعیشان توجهی نمیشود. درمان گفت مدارس امروز بچهها را برای گذشته آماده میکنند، نه آینده، و باید مدرسه بازتعریف شود. او بر تعامل با استارتاپهای حوزه کودک و طراحی مدلهایی برای سنجش تأثیر اجتماعی تأکید کرد.
امیر ناظمی، پژوهشگر فناوری و آیندهنگری گفت برای حمایت مؤثر از پلتفرمهای دیجیتال باید از نگاه سطحی به فناوری فراتر رفت. او تحلیل لایهای را مطرح کرد: لایه تکنولوژی در سطح است، زیر آن سیستمها و ساختارها قرار دارند، ریشهی این ساختارها در جهانبینی و فرهنگ است و در نهایت، همه اینها به اسطورهها و استعارههای بنیادین بازمیگردند. ناظمی تأکید کرد اگر بخواهیم آینده ایران را بسازیم، باید اسطورههای نو بیافرینیم و قصه میتواند ابزار این کار باشد. او افزود رشد طبقه خلاق در جامعه، نیازمند اکوسیستمی است که خلاقیت، فناوری و پذیرش متقابل را در فضای آزاد و روادار ترکیب کند.
مجید حسینینژاد، بنیانگذار علیبابا نیز گفت: کسبوکار هم یک قصه است؛ قصهای که اگر عمیق و الهامبخش باشد، دیگران را هم با خودش همراه میکند. به باور او روایتها قدرت تحقق دارند و اگر روایت امروز ما از ایران فقط ناامیدی و مهاجرت باشد، همان هم رقم میخورد. او تأکید کرد که باید روایتهای مثبت و الهامبخش ساخت؛ هم در کسبوکار، هم در زندگی شخصی.