شبکه مویرگی پرداخت در ۲۰ سال گذشته آنچنان جای خود را میان مردم و دولت…
۱۰ خرداد ۱۴۰۴
در علم اقتصاد، اصطلاحی با عنوان «تله فقر» رواج دارد که به هرگونه مکانیسم خودتقویتکنی که باعث میشود فقر ادامه پیدا کند گفته میشود. کودکی که در خانوادهای فقیر به دنیا میآید، احتمالاً فرصت رشد کمتری دارد و همین موضوع سبب میشود در آینده، فقیر باشد. فقر او، این چرخه را برای نسلهای بعدی تکرار میکند. وقتی جامعهای اسیر تله فقر شود، رهایی از آن بسیار دشوار است.
از نگاه یک ناظر که حدود دو دهه است به صورت مستمر صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات را رصد میکند، میتوانم بگویم اینترنت در ایران فاصله چندانی با «تله کیفیت» ندارد.
ماجرا از این قرار است که همه میدانیم کیفیت سرویسی که اپراتورهای همراه به مشترکان میدهد در حال افت است. اپراتور میگوید با توجه به درآمدهای ریالی و هزینههای دلاری و ثابت ماندن تعرفهها، هر سال توانش برای سرمایهگذاری و توسعه کمتر میشود و لازم است تعرفهها افزایش یابند تا کیفیت افت نکند؛ اما در مقابل، مشترکان راضی نمیشوند بابت خدمات بیکیفیتی که دریافت میکنند پول بیشتری بپردازند. قطعی طولانی برق و خاموشی سایتها نیز گره دیگری به این کلاف سردرگم افزوده و در همین حال رئیسجمهوری در موضوع رفع فیلتر تاکنون خلف وعده کرده و به قولی که داده بود، عمل نکرده است و فقط هر ماه سخنگوی دولت، سخنانی مبهم و کلی در این زمینه میگوید.
قطعاً بهتر بود از اساس کشور در چنین تلهای گرفتار نشود و در چند سال آخر دهه ۹۰ با تعریف سازوکاری شفاف، تعرفه اینترنت متناسبسازی شود؛ اما متاسفانه فرصت آن سالها صرف نمایشهای رسانهای و جدالهای بیحاصل شد.
اما حالا که در این وضعیت هستیم، راه برونرفت چیست؟ اجازه بدهید اندکی به عقب برگردیم.
اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ خورشیدی، تقاضا برای سیمکارت تلفن همراه بسیار بالا بود و تنها اپراتور موجود هم نمیتوانست به تمامی انتظارات پاسخ دهد. کار داشت به جاهای باریک کشیده میشد و اخباری میرسید که آدمها برای داشتن یک سیمکارت به چه کارهایی دست میزنند که اپراتور دوم با سرمایهگذاری خارجی وارد کشور شد و صف تقاضا از بین رفت.
اوایل دهه ۹۰ همین وضعیت برای اینترنت پیش آمد. اپراتور سوم در برآورده کردن انتظارات ناتوان بود و اینترنت ثابت به سد نافهمی نهادهای ناظر خورده بود. در این شرایط، پروانه دو اپراتور همراه ارتقا یافت و آنها در مدت کوتاهی توانستند اینترنت پرسرعت را به بیشتر نقاط کشور برسانند.
در مورد اول، سرمایهگذار خارجی وارد کشور شد و در مورد دوم، اپراتورها از فرصت ثبات نسبی نرخ ارز استفاده کردند. اما اکنون نه سرمایهگذار خارجی وجود دارد و نه نرخ دلار در وضعیتی است که سرمایهگذاری داخلی را مقرونبهصرفه کند. شاید راه نجات از این وضعیت، توجه به اینترنت ثابت باشد؛ اما دو مشکل بزرگ دارد: اول اینکه زمانبر است و بهسرعت نتیجه نمیدهد. دوم اینکه متاسفانه در میان انبوه مشکلات و مسائل کشور، از اهمیت چندانی در میان مدیران ارشد برخوردار نیست.
از بررسی شرایط چنین استنتاج میشود که در آخرین سالهای پیش از ورود به عصر ناترازی اینترنت قرار داریم و اگر در همین فرصت کم، فکری اساسی نشود، جیرهبندی اینترنت را شاهد خواهیم بود یا شاید ناگهان دیشهای استارلینک پشت بامها را تسخیر کنند.