سایه بخش سنتی اقتصاد روی توسعه و تنظیمگری حوزه رمزداراییها و اقتصاد دیجیتال یکی از…
۱۹ اسفند ۱۴۰۳
۱۹ اسفند ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
یوتیوب، بزرگترین پلفترم اشتراکگذاری محتوای ویدیویی، امسال ۲۰ ساله شد. این پلتفرم که در ابتدا فعالیت خود را به عنوان بستری برای انتشار ویدیوهای آماتوری آغاز کرد، اکنون به جایی رسیده که خود را «هالیوود نوین» مینامد و بزرگترین سرویس استریم تلویزیونی در جهان محسوب میشود. کاربران یوتیوب روزانه میلیاردها ساعت در آن وقت میگذرانند و نه تنها فعالانی ثروتمند از این پلتفرم سر برآوردهاند، بلکه برخی از آنها از استودیوهای بزرگ فیلمسازی نیز پیشرفتهتر فعالیت میکنند. برای درک محبوبیت این پلتفرم و فعالانش کافی است بدانید که در سال ۲۰۲۴، در تمام ایالات متحده و کانادا حدود ۸۲۳ میلیون بلیت سینما فروخته شده است، اما تنها یکی از پربینندهترین ویدیوهای مستربیست، یوتیوبر معروف، به ۷۶۲ میلیون بازدید داشته است.
اما گزارشی از بیبیسی به نقل از پژوهشگران دانشگاه ماساچوست میگوید، در کنار این دنیای حرفهای و پرزرقوبرق یوتیوب که استریمرهای محبوب با میلیونها بازدید و درآمد میلیون دلاری را در خود جای داده است، این پلتفرم نیمه دیگری هم دارد؛ بخشی پنهان در زیر سایهی الگوریتم که بیشتر کاربران هرگز آن را نمیبینند. این بخش، شامل میلیاردها محتوای ویدیویی است که تقریبا هیچگاه دیده نشدهاند.
محققان دانشگاه ماساچوست، ابزاری ساختهاند که ویدیوهای یوتیوب را بهصورت تصادفی نمایش میدهد. آنها پس از آزمایش ۱۸ تریلیون لینک، به نتایج جالبی دست یافتند. میانگین تعداد بازدید ویدیوها تنها ۴۱ بار است و ویدیوهایی که بیش از ۱۳۰ بازدید دارند، در یکسوم محتوای برتر یوتیوب قرار میگیرند. این بدان معناست که بیشتر ویدیوهای یوتیوب تقریبا نامرئی و دیده نشده هستند.
بیشتر این ویدیوها مخاطبان عام را هدف نمیگیرند، بلکه بهعنوان آرشیوی دیجیتالی برای ذخیره خاطرات عمل میکنند. این فضای در سایه، آزاد از فشار کلیک و الگوریتمها، در بر گیرنده ویدیوهایی است که به دنبال عملکرد خوب نیستند.
با این حال در این میان، ویدیوهای جذاب و غیرمعمولی نیز دیده میشوند: مردانی که به شوخی به هم سیلی میزنند، بررسیهای عجیب محصولات (مثلا فردی که کیفیت یک برند کالباس را تحلیل میکند) و حتی بچهای که درباره سیاره نپتون رپ میخواند. اما در کنار این لحظات بامزه، ویدیوهای احساسی نیز پیدا میشوند؛ مانند مردی سالخوردهای که در خودرویی در یک مزرعه زندگی میکند و در ازای کار سخت، اجازه اقامت میگیرد.
رایان مکگرادی، محقق ارشد در «ابتکار زیرساخت عمومی دیجیتال» در دانشگاه ماساچوست، معتقد است که ما گفتمان بسیار محدودی درمورد یوتیوب داریم و بیشتر روی محتوای محبوب تمرکز میکنیم. اما او میگوید یوتیوب چیزی بیش از یک ابزار سرگرمی است؛ این پلتفرم، بازوی ویدیویی اینترنت محسوب میشود و نقشی حیاتی در ارتباطات انسانی ایفا میکند.
اتان زاکرمن، مدیر این تحقیقات، یوتیوب را زیرساختی حیاتی برای زندگی دیجیتال مدرن میداند. او میگوید برخلاف تصور رایج، همه به دنبال تاثیرگذاری و جذب مخاطب نیستند. بسیاری از مردم از یوتیوب بهعنوان یک دفترچه خاطرات ویدئویی استفاده میکنند و این پلتفرم از نگاه آنها راهکاری برای ثبت لحظات و ارتباط با عزیزان است.
بهعنوان مثال، در جنوب آسیا، بسیاری از مردم که توانایی خواندن و نوشتن ندارند، از یوتیوب بهعنوان ابزاری برای انتقال پیام به صورت ویدئویی استفاده میکنند و به طور کلی بیش از ۷۰ درصد از محتوای یوتیوب به زبانهایی غیر از انگلیسی منتشر میشود.
با توجه به ویدیوهای دیده نشده میتوان گفت که بخش عمدهی یوتیوب لحظات عادی زندگی را شامل میشود. زاکرمن این نوع محتوا را ویدیوهایی برای دوستان و خانواده تعریف میکند؛ ویدیوهایی که تنها نزدیکان فرد آن را تماشا میکنند. برای مثال در میان این ویدیوها ماهیگیری را داریم که در قایقش برای خانوادهاش دست تکان میدهد یا دو کارگر ساختمانی که به زبان هندی درباره دلتنگیشان برای خانه صحبت میکنند.
یکی از نمونههای جالبی که در میان این ویدیوهای ناشناخته کشف شد، ویدیوهای «بیل هلمان» است. هلمان ۵۸ ساله که به «WoofDriver» معروف است، عاشق سگهای هاسکی خود است و محتوایی را از ماجراجوییهایش در کنار آنها منتشر میکند و جالب است که بدانید هلمان ۱۴ سال است که به انتشار چنین محتوایی ادامه داده است. او برای چهار سگ هاسکیاش ۵۰ وسیله نقلیهی سفارشی ساخته تا آنها را در مسافتهای به همراه خود ببرد. این ویدیوها معمولا بازدیدهای کمی دارند، اما برای هلمان مهم نیست.
هلمان میگوید: «من بیشتر مواقع مخاطب زیادی ندارم، اما این اذیتم نمیکند. من فقط آنقدر عاشق خوشحالی سگها بودم که بالاخره با خودم گفتم من باید این را به اشتراک بگذارم. شاید کسی را مجاب کنم از سگهایش بهتر مراقبت کند اما در واقع من از یوتیوب شبیه به یک فضای ابری استفاده میکنم، تا جایی برای ثبت ماجراجوییهایم داشته باشم.»
تحقیقات انجام گرفته درمورد سوگیری الگوریتم یوتیوب و پیشنهادات این پلتفرم اشاره میکنند که الگوریتم یوتیوب محتوای منفی را تقویت میکند، کلیشهها را ترویج میدهد و اختیارات کمی درمورد محتوای پیش روی کاربران در اختیار آنها قرار میدهد. پلتفرم تحت مالکیت گوگل در طول سالهای گذشته با انتقادات مختلفی در زمینه نفرتپراکنی، ترویج افراط سیاسی و اطلاعات وارون روبرو شده است. این پلتفرم نیز همانند دیگر شبکههای اجتماعی توسط تبهکاران مختلف از جمله قاچاقچیان مواد مخدر و حتی تروریستها برای نفرگیری و تبلیغ استفاده میشود.
اما یوتیوب میگوید از همان اولین روزهای فعالیتش دستورالعملهای اجتماعی را برای محتوای مجاز مشخص کرده است. این پلتفرم مدعی است که برای مسئولیتپذیری بیشتر، تلاش خود را دوچندان کدره است. یکی از روشهای ارزیابی این مساله از نگاه گوگل «نرخ نمایش ناقض سیاستها» است. در سال ۲۰۱۷، از میان هر ۱۰ هزار بازدید از ویدیو، ۶۳ تا ۷۲ بازدید مربوط به محتواهایی بود که سیاستهای یوتیوب را نقض میکردند اما به گفته شرکت در حال حاضر این نرخ به هشت تا ۹ بازدید کاهش یافته است.
یوتیوب همچنین در پاسخ به انتقاد عدم کنترل کاربران نیز میگوید راهکارهای مختلفی را برای مدیریت پیشنهادات و نتایج جستجو از جمله پاکسازی تاریخچه تماشا ارائه کرده است.
مکگرادی میگوید: «اگر دنبال محتوای خاصی بگردید، آن را پیدا میکنید.» بنابراین اینطور که نیست که پلتفرم محتوایی را از شما پنهان کند اما به هرحال سیستم نظارتی این پلتفرم بیینقص نیست و محتوای ناقض سیاستها را نیز میتوان با جستجوی مشخص پیدا کرد. با این حال از نگاه مکگرادی در مقایسه با تمام ویدیوهای موجود در یوتیوب، محتوای ناقض سیاستها کمیاب محسوب میشوند.
اما به گفته مکگرادی، اگر یک ودیوی آسیبزا مقدار زیادی بازدید داشته باشد، کمیاب بودن آن دیگر اهمیت چندانی ندارد و محتوای خطرناک همچنان یکی از مشکلات این پلتفرم است.
گوگل در سالهای اخیر هدف نقد بسیاری از سیاستگذاران قرار گرفته است و قوانین جدید و مقررات پیشنهاداتی بسیاری را در این زمینه شاهد هستیم و در سوی دیگر گوگل با پروندههای ضدانحصار نیز دست و پنجه نرم میکند. اما مکگرادی میگوید وقتی صحبت از قانونگذاری است، تقریبا همیشه روی ویدیوهای وایرال شده تمرکز میشود. از نگاه او جهان اینترتن امروز با مشکلات زیادی همراه است و نمیتوان نقش شرکتهای فناوری را در تشدید این مشکلات نادیده گرفت اما نگاه به بخش وایرال نشده ویدیوها، بررسی «نحوه واقعی استفاده مردم از اینترنت» امیدوار کننده است زیرا احساس اولین روزهای اینترنت را منتقل میکند: «نحوه بیان، ارتباط و اتصال. در واقع، [اینترنت] جایی است که مردم دائم خودشان را به اشتراک میگذارند و کارهای فوقالعاده ای انجام میدهند.»
این پژوهش نشان میدهد که یوتیوب فراتر از ویدیوهای وایرال و بحثبرانگیز است. در عمق این پلتفرم، دنیایی از محتواهای شخصی، احساسی و روزمره نهفته است که بیشتر آنها را تنها نزدیکان فرد مشاهده میکنند.
در دنیایی که محتوا اغلب برای بازدید بیشتر ساخته میشود، کشف این ویدیوهای ناشناخته مانند یافتن بخشی فراموششده از اینترنت است؛ یک مستند عظیم و غیرمنتظره از زندگی انسانها، پر از لحظات کوچک، خندهدار، ناراحتکننده و گاهی حیرتانگیز. این محتواها شاید هرگز به صفحهی اصلی یوتیوب راه پیدا نکنند، اما از نگاه تولیدکنندگانشان، این مساله اهمیتی ندارد. آنها یوتیوب را نه برای مشهور شدن، بلکه برای ثبت خاطرات و به اشتراک گذاشتن لحظاتشان استفاده میکنند.
در نهایت، یوتیوبی که ما میشناسیم، پلتفرمی که مملو از افراد مشهور، رسواییها و محتوای وایرال است، تنها بخشی از به حساب میآید. بیشتر محتوای آن در سکوت بارگذاری میشوند، با فیلمبرداریهای لرزان و صداهایی که برای هیچ مخاطب خاصی ضبط نشدهاند. این دنیای پنهان شاید ناشناخته بماند، اما همچنان بخشی از جوهرهی اصلی اینترنت است: ابزاری برای ارتباط، بیان احساسات و اشتراکگذاری لحظات زندگی.