۱۹ اسفند ۱۴۰۳
رئیس سازمان ملی هوش مصنوعی: سرعت پیشرفت هوش مصنوعی کمتر از حد انتظار است

با محمدسعید سرافراز، رئیس سازمان ملی هوش مصنوعی، درباره وظایف این سازمان صحبت کردیم. او بیش از آنکه ریشه اجرایی داشته باشد چهرهای علمی است و در هیاتعلمی دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه تهران نیز عضویت دارد. جایگاه کنونی سرافراز در ریاست سازمان ملی هوش مصنوعی حساسیت فوقالعادهای دارد و اقدامات او وضعیت ایران در رقابت هوش مصنوعی را برای سالهای آینده ترسیم میکند. سرافراز معتقد است باید منابع پراکنده را متمرکز کرد و با ایجاد فرصت برای کسبوکارهای جدید، اکوسیستم هوش مصنوعی را شکل داد.
سازمان ملی هوش مصنوعی چه ماموریتهایی دارد و برای چه هدفی این ساختار تشکیل شده است؟ضرورت توسعه هوش مصنوعی در کشور ناشی از توجه گستردهای است که در سطح بینالمللی به این حوزه میشود. تمامی کشورها سرمایهگذاریهای کلانی در این فناوری انجام میدهند و بازارهای گستردهای برای آینده آن پیشبینی شده است.
یکی از چالشهای اساسی این حوزه در کشور، پیشرفتنکردن آن با سرعت مورد انتظار است. اگرچه نهادهای مختلفی در این زمینه فعالیت دارند، اما توسعه هوش مصنوعی برخلاف فناوریهایی مانند انرژی هستهای، به یک سازمان خاص محدود نمیشود. بلکه به دلیل کاربرد گسترده این فناوری در حوزههای مختلف، نهادهای مختلفی در بهرهبرداری از آن درگیر میشوند. بنابراین، این حوزه نیازمند یک هماهنگی و سیاستگذاری جامع در سطح ملی است تا از ظرفیتهای آن به صورت بهینه بهرهبرداری شود. از این رو تصمیم گرفته شده سازمانی برای برنامهریزی، نظارت، هماهنگی و نظمبخشی این حوزه در کشور تاسیس شود.
یعنی نقش محوری سازمان هوش مصنوعی را بیشتر نظارتی و رگولاتوری میدانید؟لازم است که تقدم و تأخر در توسعه و استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی بهدرستی تنظیم و تسهیل شود. در وضعیت کنونی کشور توسعه و کاربردپذیری فناوری هوش مصنوعی بر هرگونه تنظیمگری اولویت دارد. هدف اصلی سازمان ملی هوش مصنوعی نهتنها توسعه این فناوری بلکه بهرهبرداری هوشمندانه از آن در بخشهای مختلف صنعتی، اقتصادی و اجتماعی است. همچنین، سازمان تلاش میکند با فراهم کردن بسترهای مناسب، از جمله تدوین مقررات، حمایت از پژوهشها و همکاری با بخش خصوصی، ایران را به یکی از بازیگران مهم در این حوزه در سطح بینالمللی تبدیل کند.
در مجموع، سازمان ملی هوش مصنوعی به عنوان یک نهاد راهبردی، سیاستگذار و تسهیلگر، ماموریت دارد که کشور را در مسیر توسعه پایدار و مبتنی بر هوش مصنوعی هدایت کند. به نحوی که این فناوری بتواند به شکلی متوازن و هماهنگ در بخشهای مختلف جامعه به کار گرفته شود و مزایای آن در اختیار همه شهروندان قرار بگیرد.
آیا تعدد مراکز و متولیان حوزه هوش مصنوعی باعث پراکندگی و موازیکاری آنها نمیشود؟سرعت پیشرفت این حوزه در کشور کمتر از حد انتظار است، یکی از دلایل آن تعدد نهادها و متولیان مختلف در این زمینه و پراکندگی وظایف است. با وجود این، لازم است تاکید کنم هوش مصنوعی موضوعی نیست که منحصر به یک نهاد یا سازمان خاص باشد. بنابراین هماهنگی و همکاری بین بخشهای مختلف برای پیشبرد این فناوری ضروری است. هدف از تاسیس این سازمان، ایجاد تمرکز، برنامهریزی منسجم و همافزایی در حوزه هوش مصنوعی است. با توجه به محدودیت منابع مالی کشور، استفاده از این منابع از اهمیت بسزایی برخوردار است.
محدودیت منابع مالی لزوم همافزایی و استفاده بهینه از منابع موجود را ثابت میکند. اگرچه در حال حاضر نقدینگی مناسبی همچنان در کشور برقرار است، اما در مقایسه با سرمایهگذاریهای جهانی در حوزه هوش مصنوعی، منابع مالی در دسترس کشور برای این حوزه محدود است.
برای این هماهنگسازی و همافزایی چه برنامهای تدارک دیدهاید؟برنامهریزی برای پیشبرد هوش مصنوعی در کشور در چهار دسته کلی باید صورت بگیرد. نخست، توانمندسازی زیرساختها، دادهها و نیروی انسانی که پایههای اصلی توسعه این فناوری هستند. دوم، برنامهریزی برای نفوذ به لایههای عمیقتر این حوزه و تثبیت جایگاه کشور به عنوان یک کشور پیشرو. در این موضوع باید در کشور تصمیم بگیریم که میخواهیم صرفاً بهرهبردار باشیم یا توسعهدهنده فناوری هوش مصنوعی. در زمینه لایههای عمیقتر حتماً باید حمایتهای دولتی صورت پذیرد زیرا ریسکهای فنی و اقتصادی آن برای بخش خصوصی بسیار بالاست. از سویی، برای اثربخشی منابع در این حوزه نیز باید نقاط درست را شناسایی کنیم و با توجه به مسائل فنی اساسیتر از پراکندگی منابع جلوگیری و سرمایهگذاری را روی همین نقاط متمرکز کنیم. دسته سوم، برنامهریزی برای توسعه کاربردهای هوش مصنوعی در صنایع مختلف است.
باید دقت کنیم که این فناوری با ارائه راهکارهای جدید، بهینهسازی جدیای در بسیاری از حوزههای اجتماعی و اقتصادی به همراه دارد و باید طوری برنامهریزی کرد که بخش خصوصی بتواند هرچه سریعتر زمینه استفاده بخشهای مختلف کشور از مواهب این فناوری را آماده کند. مورد چهارم، ورود به بازار بینالمللی در کنار مشارکت در معاهدات جهانی است، چراکه توسعه پایدار در این حوزه بدون حضور در عرصه جهانی معنا ندارد.
همانطور که گفتم، یکی از چهار دسته اقداماتی که باید انجام شود، حوزههای توانمندساز است. سه مؤلفه اصلی در این حوزه یعنی داده، زیرساختهای پردازشی و نیروی انسانی نیاز به حمایت و توانمندسازی دارند. زیرساختها برای هرگونه حرکت در حوزه هوش مصنوعی قدم اولیه تلقی میشود. در حال حاضر، در کشور با چالش زیرساختهای پردازشی مواجهایم و توسعه این بخش بسیار حداقلی و پراکنده صورت میگیرد.
توزیع GPUها بین نهادها و شرکتهای مختلف، بسیار غیربهینه است و انحصار آنها در تعدادی سازمان مانع از بهرهبرداری بهینه و افزایش بهرهوری میشود. راهکار حل این مشکل تجمیع و عرضه این زیرساختها به شکل ابری است. به عنوان مثال اگر GPUهای موجود در کشور با وجود قیمت بالای این نوع زیرساختها در فضای ابری ارائه شود، خدمات گستردهتر و ارزانتر برای مراکز پژوهشی، سازمانها و شرکتها میتواند در دسترس باشد.
در حوزه داده، دسترسی شرکتها و دانشگاهها به دادههای مورد نیازشان باید تسهیل شود. دادهها در کشور به دو دسته دولتی و خصوصی تقسیم میشوند. دادههای دولتی، بهرغم وجود برخی قوانین مناسب، هنوز به صورت مفید در اختیار توسعه قرار نگرفته است. از سویی دیگر، نبود تنظیمگری و چارچوب کسبوکاری برای اشتراکگذاری مجموعه دادهها به منظور توسعه مدلهای هوش مصنوعی، مانع تولید و بهاشتراکگذاری دادهها شده است.
باتوجه به وضعیت کنونی دادهها، لازم است سازوکاری طراحی شود که شرکتهایی که اطلاعات و داده در موضوع خاصی دارند، دادههای خود را در حوزههای مختلف جمعآوری کنند و به اشتراک بگذارند. باید این توجیه صورت بگیرد که این دادهها با حفظ فرایند گمنامسازی و رعایت حریم شخصی کاربران، میتوانند در اختیار شرکتهایی قرار بگیرند که از آنها برای توسعه مدلهای هوش مصنوعی استفاده میکنند و برای تولیدکننده داده نیز این امر منفعت اقتصادی دارد. یکی از موضوعاتی که برای تسهیل این کار باید انجام پذیرد شکلگیری شرکتهای کسبوکار داده است. این شرکتها موظفاند برای شکلگیری اکوسیستم کلانداده در کشور، کسبوکارهایی برای یکپارچهسازی و پاکسازی دادهها راهاندازی کنند.
نیروی انسانی سومین عاملی است که به عنوان توانمندساز باید در نظر گرفته شود. در این حوزه بر تربیت دانشجویان در گرایشهای مربوط تاکید کردیم تا با تخصیص سرمایه در دانشگاههای مناسب و بدون پراکندگی منابع، ظرفیت آموزش این نیروها را افزایش دهیم. از طرفی تعداد متخصص و فعالان این حوزه باید افزایش یابد و ارتقای مهارتهای آنها، متناسب با خلأهای کشور و زمینههای ضروری برای ورود به هوش مصنوعی صورت پذیرد. آموزش مهارتها به پژوهشگران و متخصصان سایر رشتهها هم ضروری است.
ما برای توسعه منابع انسانی و ایجاد رغبت در افراد پیشرو و نخبگان این حوزه وظیفه داریم برای ماندن این افراد در کشور و فراهم کردن فرصت راهاندازی کسبوکار برای آنها تلاش کنیم. البته وجود ایرانیان خارج از کشور، فرصتی برای توسعه هوش مصنوعی در ایران محسوب میشود. همانند چین که پیشرفت در این فناوری را مدیون افراد متخصص خود است که پس از تحصیل در آمریکا و اروپا به کشورشان بازگشتند.
به نظر شما در موقعیت فعلی میتوان فاصله را با کشورهای دیگر کم کرد؟در شاخصهای مختلف، سهم کشور از این سرمایهگذاریها یک درصد دنیاست، با این پیشفرض، با توجه به سرمایهگذاری بالای ۴۰۰ میلیارد دلاری در حوزه هوش مصنوعی در دنیا، باید سالانه سه تا چهار میلیارد دلار در کشور سرمایهگذاری صورت بگیرد. به نظر میرسد با توجه به شرایط کشور، این رقم دور از دسترس باشد و این موضوع نگرانیهایی ایجاد کند. سرمایهگذاری چندده میلیارد دلاری کشورهای همسایه هم هرچند بخشی از آن صرف پوشش ریسک توسعه فناوری آمریکاییها میشود، اما بالا بودن این رقم، نگرانیهایی در این زمینه در داخل کشور به وجود آورده است.
باید سالانه سه تا چهار میلیارد دلار در کشور سرمایهگذاری صورت بگیرد. به نظر میرسد با توجه به شرایط کشور، این رقم دور از دسترس باشد و این موضوع نگرانیهایی ایجاد کند
اما این فاصله منابع نباید ما را ناامید کند و باید نقاط امیدواری این داستان را هم جدی گرفت و نباید نبود این سرمایه را به معنای پذیرش شکست تلقی کرد، چراکه الگوریتمهای هوش مصنوعی بعضاً میتوانند این فضای سرمایهگذاری هنگفت، دسترسی و هزینههای بالای تجهیزات را تا حدی جبران کنند. مانند کاری که شرکتهای چینی از جمله دیپسیک انجام دادند. به نظر میرسد با توجه به تثبیت نشدن توسعه نهایی این فناوری، بخشهایی از این توسعه فناوری اتفاق افتاده که در صورت سرمایهگذاری صحیح و متمرکز میتواند نهتنها فاصله ایران را با کشورهای دیگر کم کند، بلکه ایران را به یک بازیگر کلیدی در این حوزه تبدیل کند. به همین دلیل است که در بخش قبلی صحبت گفتم که لازم است در کشور روی توسعه فناوریها و اکتفا نکردن به بهرهبرداری از هوش مصنوعی متمرکز شویم.
سازمان هوش مصنوعی میتواند در متمرکزسازی منابع نقش ایفا کند؟درست است که منابع در دسترس در کشور خیلی بالا نیست اما باید با ایجاد چارچوب مناسب برای جذب سرمایهگذاریها در کشور برنامههای جامعی تهیه کنیم. ما در سازمان ملی هوش مصنوعی همین قصد را داریم که با تعیین چنین چارچوبی از موازیکاری و هدر رفتن منابع جلوگیری کنیم. همچنین باید تدبیری اندیشید تا محصولات ایرانی، از ابتدا به بازارهای جهانی فکر کنند و دسترسی داشته باشند و اتفاقی که در دوره اقتصاد دیجیتالی افتاد و نتوانستیم ارزآوری داشته باشیم در این حوزه تکرار نشود.
علاوه بر این، یکی از چالشهای کشور را دنبال کردن نقشههای جامع و تمرکزنکردن بر نقاط خاص میدانم. حقیقتاً گاهی باید تصمیم بگیریم که در برخی از حوزهها فعالیت نکنیم و منابع خود را در نقاطی که میتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم متمرکز کنیم. گاهی نیاز به برنامههای مانع داریم تا ما را به تمرکز بر نقاط قوت خودمان ملزم کند. یعنی در برخی موارد، “مانع بودن” و نرفتن به سراغ برخی حوزهها، میتواند بسیار خوب باشد.
به نظر شما باید به تشکیل کنسرسیومهای بینالمللی فکر کنیم؟برای توسعه فناوری در لایههای عمیقتر و نفوذ به بهرهوری اقتصادی، باید به به بازارهای بزرگتر از ۸۰ میلیون نفری کشور فکر کنیم. در نتیجه، شکلدهی کنسرسیومهای بینالمللی و دسترسی به دادههای کشورهای دیگر برای یادگیری مدلها لازم است. باید تلاش کنیم تا سرویسهای مبتنی بر فناوری خود را نهتنها در داخل کشور بلکه در کشورهای دیگر نیز ارائه دهیم.
بنابراین برای طی کردن این مسیر، به دو جنبه مهم باید توجه کرد؛ جنبه اول توسعه لایههای کاربردی هوش مصنوعی است. جنبه دوم سرمایهگذاری در فناوریهایی است که در رقابت جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند.
به نظر میرسد در ساختار اجرایی کشور خدمات هوش مصنوعی هنوز جدی گرفته نمیشود.هوش مصنوعی و تاثیر آن بر افزایش بهرهوری و دسترسی همگانی در برخی از خدمات تنها گزینه حل برخی از مشکلات است. این فناوری میتواند در کاهش برخی از ناترازیها مانند منابع انسانی مورد نیاز آموزش یا بهداشت نقش مهمی ایفا کند. همچنین باید دقت کرد در نسبت هوش مصنوعی و مسائلی که راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی جزو راهکارهای کماهمیتتر برای حل آنها هستند، نباید اصرار بیجا به استفاده از هوش مصنوعی داشته باشیم. شناسایی همین موارد و پرهیز از ورود هوش مصنوعی در موراد غیرضروری قدمهای مهمی است که سازمان باید اولویتبندی کند. بدین صورت دولت راحتتر برای تخصیص بودجه و منابع متقاعد میشود و دیگر به خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی، برچسب لوکس بودن اطلاق نمیشود.
نظر شما در مورد سند ملی هوش مصنوعی چیست؟ فکر میکنید این سند بتواند به عنوان نقشه راه استفاده شود؟سند ملی هوش مصنوعی نسبت به بسیاری از سندهای دیگر نگارششده در کشور سند بهتری است، قاعدتاً مانند هر اقدامی، میتوان با نگاه کارشناسانه ایرادهایی نیز بر آن وارد کرد. این سند را میتوان سندی مناسب برای شروع فعالیت در کشور تلقی کرد و با توجه به پویایی حوزه هوش مصنوعی و تغییر مداوم نقشه راه فناوری آن، در کنار انجام اقدامات عملی، در قالب نقشهراه به صورت منظم آن را بهروزرسانی کنیم.
آزمایشگاه ملی هوش مصنوعی قرار است چه کاری انجام دهد؟این فضا برای توسعه پروژههایی ایجاد شده است که بخش خصوصی در آن حوزهها انگیزه کمتری برای سرمایهگذاری دارد. در این نهاد بناست با استفاده از منابع دولتی و بهرهگیری از ظرفیتهای پژوهشی دانشگاهها فعالیتها صورت پذیرد. در دنیای امروز غیر از مراکز تحقیقاتی دانشگاهی، موسسات غیرآکادمیک پژوهشی هم در حال ایجاد و توسعه هستند. برای مثال، دیپمایند (DeepMind) که نمونه خیلی خوبی است در شرکتی کاملاً خصوصی شکل گرفت و اکنون به گوگل تعلق دارد. خالق آن امسال توانست نوبل شیمی بگیرد در حالی که شیمیدان هم نبوده است.
یعنی نشان میدهد یک پارادایم شیفت در دانش در حال تحقق است که با هوش مصنوعی به وقوع پیوسته است. توسعه مدلهای بزرگ تصویری، مدلهای پیشبین، مدلهای متناظر با اکتشافات علمی، تمرکز روی نسلهای نوین هوش مصنوعی مانند هوش مصنوعی اجتماعی، یا موضوع تعامل انسان و ماشین از جمله مواردی است که در این آزمایشگاه به آن توجه خواهد شد. این مجموعه قصد دارد با رفع محدودیتهای پژوهشی دانشگاهها، با استفاده از ظرفیت دانشگاهها و مراکز پژوهشی مختلف کشور، به توسعه لایههای آیندهدارتر و عمیقتر این فناوری بپردازد.