رئیس مرکز تنظیمگری بانک مرکزی: بانک مرکزی در سه ماه آینده مجوز نئوبانک میدهد
در سه ماه آینده برخی از بانکهایی که توانستهاند الزامات بانکمرکزی را رعایت کنند، مجوز…
۸ اسفند ۱۴۰۳
۱۱ اسفند ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
بیشترین موضوعی که در بیست و یکمین رویداد فیناپ مطرح شد نقش محدود کننده رگولاتوری بود، حاضران در پنلهای مختلف این رویداد به این موضوع پرداختند که رگولاتور چندین قدم از فناوری روز عقبتر است و تنها با روند دستوری آشناست و تصور میکند اگر دستور دهد همه چیز انجام خواهد شد.
به گزارش پیوست؛ پنل سواد مالی بلیت طلایی برای دنیای دیجیتال بیست و یکمین رویداد فیناپ، در حالی برگزار شد که از ابتدا بنا بر این بود که مخاطب اصلی آن مردم و بازشناسی اهمیت سواد مالی برای ورود به بازار باشد. در روند پیش رفتن پنلهای پیشین که به طور مداوم به نقش کمرنگ شده سواد مالی در سایه اقتصاد دستوری و تورم اشاره میشد، میشد انتظار داشت که روی اصلی این نشست نیز به سوی نهادهای حاکمیتی و رگولاتورها باشد.
رسول قنبری که به عنوان میزبان و پرسشگر در میزگرد حاضر بود صحبتهای خود را با اشاره به دوری تهدیدآمیز جامعه از سواد مالی و اقتصادی آغاز کرد. او محور اصلی جلسه را : بررسی تخصصی مسئولیت سواد مالی در سه سطح دولت، کسبوکارها و فرد بیان کرد و به عنوان نخستین میهمان به سراغ علی سعدوندی رفت و پرسش خود را در مورد نقش تقلیلیافته فعالان و کارشناسان اقتصادی در جامعه امروز ایران مطرح کرد.
علی سعدوندی، مؤسس کلینیک اقتصاد، که محوریت سخنان خود را بر نقص نظام آموزشی در ارائه اصول سواد مالی به افراد قرار داده بود، بارها و بارها این نکته را متذکر شد که مفاهیم بسیار ساده و پیش پا افتاده اقتصادی را که در کشورهای توسعهیافته از سنین پایین و در قالب کتب درسی به افراد آموزش میدهند، در کشور ما حتی برای بالاترین مراتب اقتصادی و تصمیمگیری دولتی نیز ناآشنا هستند. او صحبتهای خود را با این گفته آغاز کرد که: مباحث مربوط به سواد مالی در کشور ما کاملا مغفول است. به زعم من بزرگترین نقصان دانشی ایرانیان داخل و خارج از کشور در زمینه اقتصاد و سواد مالی است. در ادامه سخنان خود این نکته را یادآور شد که سواد مالی جزو آن دست از دانشهایی نیست که بتوان با تجربه کسب کرد و نیازمند آموزش است.
پرسشی که از میهمان بعدی مطرح شد، به موضوع بسته شدن درگاههای پرداخت پلتفرمهای رمز ارزی اشاره کرد واز همواره عقب بودن رگولاتور در ایران گفت. قنبری پرسش خود را اینگونه مطرح کرد که: آیا کسبوکارهای رمزارزی پیشقدم آموزش سواد مالی به رگولاتور شدهاند و اصلا تلاشی برای انجام گفتگو با رگولاتور داشتهاند؟ رگولاتور در قبال گفتگو از خود انعطافی نشان داده است؟
امیرحسین راد، مدیرعامل نوبیتکس از تلاشهایی گفت که از زمان تأسیس این پلتفرم برای ایجاد فهم درستی از این موضوع انجام دادهاند. او در ادامه گفت: ما از آن دوران به امروزی رسیدهایم که در قوانین از واژه رمز ارز استفاده میشود. او با تکرار این واقعیت که سرعت پیشرفت فناوری در حوزه رمزارزها و بلاکچین بسیار بالاست و در پارادایمی کاملا متفاوت از اقتصاد سنتی و رگولاتوری معمولی قرار دارد، گفت: در فضای رقابت و در بازار امروزی ما تنها ارائهدهندگان سرویس نیستیم و کاربر ایرانی این حق انتخاب و آزادی را دارد که بسیاری از سرویسهای خدمات رمزارزی را از رقبای خارج از ایران دریافت کند که اساسا قابل تنظیمگری و کنترل توسط حاکمیت ما نیست. راد نتیجه این تنظیمگریهای غیر اصولی را حذف اکوسیستم و بازیگر داخلی و ایجاد بازاری غیرقابل مشاهده و تنظیمگری دانست.
رسول قنبری با اشاره به این موضوع که تنظیمگری همواره مانع نیست، این پرسش را مطرح کرد که آیا تنظیمگر در چنین فضایی باید کنار بکشد یا به اصلاح آن کمک کنیم؟
امیرحسین مردانی، همبنیانگذار بیتپین با اشاره به این موضوع که این رسته از کسبوکارها تا کنون هم تنظیمگری نداشتهاند، سواد مالی را مهمترین عامل در ایجاد تنظیمگری در این حوزه دانست که تاکنون به چیزی در حدود ۲۰ میلیون کاربر رسیده است.
او در اینباره گفت: کسبوکارهای رمز ارزی بسیار سعی کردهاند تا سواد مالی را در یک حوزه خاص برای کاربران خود آموزش دهند. او در ادامه این موضوع را مطرح کرد که کاربران این حوزه در طول سالیان و با مطالعه ضوابط مختلف این بازار با سواد خوبی از این بازار رسیدهاند و نقش تنظیمگر را در فضایی که دانش کاربر و کسبوکارها بالاتر است، نقشی محدودکننده عنوان کرد.
او گفت: در چنین فضایی که تنظیمگر با هشت سال تأخیر وارد بازار شده است؛ سوادش از کاربر و کسبوکار پایینتر است، پس تنها کاری که میتواند بکند اعمال محدودیت است تا بلکه بتواند به بازار برسد.
او در رابطه با تفاوت ایران با سایر جهان گفت: شکل تنظیمگری که در ایران وجود دارد را شما در هیچکجای دنیا مشاهده نمیکنید. شما در هیچکجای دنیا نمیبینید که بانک مرکزی به عنوان بازوی تنظیمگری وارد بازار بشود. این نشان از مشکل مبنایی تنظیمگر در این اکوسیستم است.
قنبری در ادامه پرسش خود این موضوع را مطرح کرد که اصولا چه نهادی باید به اقتصاددانها و فعالیتهایی اقتصادی ناظر باشد و اصلا لزومی به وجود چنین نهادی هست؟
احمد جانجان، کارشناس اقتصادی سیاسی، صحبتهای خود را با گوشزد کردن مسئولیت اجتماعی هر شخص و بسط مسئله تحزب و آزادی آغاز کرد. او اضافه کرد که شمایی که در فضای فینتک به هر شکلی فعال هستید، حتی اگر قصدی برای مهاجرت هم داشته باشید، نباید نسبت به انتخاب سرنوشت بیتفاوت باشید.
او با بیان اینکه با فضای به وجود آمده در کسبوکار ایران، هرکس به دنبال منفعت خود است گفت: باید دقت کنیم که مشکلات ما به هم گره خورده است. او منشأ این شرایط که رگولاتور امروزه میتواند یک کسبوکار را از هستی ساقط کند این است که شما یک روزی از حق انتخاب خود گذشتهاید و کسانی را وارد عرصه سیاستگذاری در کشور کردهاید که کیفیت تصمیمگیریاشان پایین است. لذا کسی که سواد اقتصادی درست و حسابی ندارد ممکن است وزیر شود، یا نماینده مجلس شده و قوانینی را برای شما تصویب کند که اصلا اجرایی نیست.
او در ادامه گفت: کسی که از دانشگاه فارغالتحصیل شده، مستقیما وارد فضای حکمرانی میشود در حالی که هیچ فعالیت اقتصادیای نداشته، همبنیانگزار هیچ کسبوکاری نبوده، در نتیجه هم درکی از شرایط و وضعیت بازار و کسب و کار نداشته و ناگهان اعلام میکند که درگاهها را ببندید. وای به حال شرایطی که در آن، این شخص یک سبقه قضایی هم داشته باشد. چرا که قضایی بودن بدین شکل است که یک نفر حکم میکند فلانی را دستگیر کنید، چند ضابط قضایی وجود دارد که حکم را اجرا میکنند. ببینید چنین شخصیتی هنگامی که در ساختار حکمرانی، تصمیمگیری و تدوین آییننامهها قرار میگیرد، فکر میکند که مدیریت در اقتصاد، تولید و صنعت بدین شکل است که به صورت دستوری بتوان تورم را پایین آورد، چرا که همیشه ضابطی بوده که احکام را اجرا میکردهاست.
او در نهایت هم سخنان خود را اینطور به پایان برد که: اگر گمان کردهاید که میتوانید نسبت به کل شرایط بیتفاوت بوده و تنها تمرکز خود را بدون در نظرگیری شرایط و جوانب روی سهمی که میخواهید به آن برسید قرار دهید، باید گفت در چنین سیاستی که همه چیز میتواند با یک بخشنامه از بین رود ممکن نیست.
در ادامه این پنل نیز، حاضرین به بسط و شرح دیدگاههای خود پرداختند.
سعدوندی لازمه آغاز یک کسبوکار را سواد و آموختن علم اقتصاد دانست و نا آگاهی سیاستگذار به این دانشها را علت اصلی این واقعیت عنوان کرد که: آیا کارکرد رگولاتو در کشورهای دیگر این است که به خون کسبوکار تشنه باشند و به راحتی آنرا ببندند؟
راد هم بازار رمز ارز را برخلاف بانکها بازاری قلمداد کرد که اساسا سود در آگاهی هرچه بیشتر کاربر با سازوکار آن است.
مردانی هم انحصار را منشأ سواستفاده سیستمها دانست و در این زمینه به بانکها و بیمهها اشاره کرد. او اعتقاد داشت که آزادی کاربر و تنوع بسیار زیادی که در بازار رمز ارز وجود دارد عملا امکان چنین انحصاری را از بین میبرد. او گفت: با توجه به انحصاری نبودن این بازار اساسا روشی که ما برای رقابت با پلتفرمهای خارجی و داخلی داریم ایجاد شفافیت است.
مردانی با اشاره به حمله سایبری هفته گذشته به صرافی بایبیت، پوشش رسانهای بلافاصله آن و شبهههایی که به وجود آمده بود گفت: فضایی که وجود آمده به طوری است که یک حرکت فریبکارانه یا کلاهبرداری بسیار سریعتر از آنچه فکرش را بکنید افشا میشود.
در انتها هم جانجان به لزوم آگاهی کاربران به قوانین جهانی و FATF اشاره کرد و هشدار داد که با شرایطی که ممکن است در آینده رخ دهد نمیتوان بدون آگاهی یه این قوانین دست به ریسک بزرگی زد.