سند ساماندهی رمزارزها مصوب مرکز ملی فضای مجازی با عنوان «نظامنامه رمزارز اعم از ایجاد…
۱۰ بهمن ۱۴۰۳
نیمه دوم دهه ۷۰، تعداد نشریات چاپی و شمارگان آنها به طرز چشمگیری افزایش یافت. همان زمان برخورد قضایی و توقیف مطبوعات هم شدت گرفت که در نهایت به توقیف فلهای مطبوعات و پایان دورهای انجامید که به بهار مطبوعات شهره است.
همان روزها که این برخوردها صورت میگرفت، فعالان مطبوعاتی بارها تذکر دادند که خاموش کردن صدای رسانههای داخلی، مرجعیت رسانه را به خارج از کشور منتقل میکند زیرا در نهایت مخاطب دنبال اخبار است و این نیاز را فراموش نمیکند؛ اما متاسفانه گوش شنوایی وجود نداشت.
به فاصله کوتاهی پس از توقیف مطبوعات و ناامیدی مطلق از کار رسانهای در ایران، بسیاری از روزنامهنگاران بیکارشده به خارج از کشور مهاجرت کردند و سیل سایتهای اینترنتی خبری و تحلیلی به راه افتاد. اما سیاستگذاران داخلی تنها به فیلتر کردن سایتهای خارجی و ممنوعیت ارتباط با آنها بسنده کردند. در ادامه ماجرا، تولیدات سرگرمی نیز دچار محدودیت بیشتر شدند و در نهایت، شد آنچه نباید میشد. تلویزیونهای ماهوارهای یکی پس از دیگری شروع به کار کردند و انواع و اقسام محتواهای متنوع برای مخاطب ایرانی تهیه کردند و کار به جایی رسید که داشتن آنتن ماهواره یک امر معمول در اکثر خانهها شد.
اینجا دیگر نهتنها بر محتوای سیاسی تولیدشده نظارتی نبود، بلکه سخیفترین محتواهای فرهنگی بهسادگی در دسترس نوجوانان و کودکان قرار گرفتند و رسانههای داخلی تنها توانستند یک کپی بیکیفیت از برنامههای ماهوارهای تولید کنند.
روند فیلترینگ سایتهای اینترنتی و پلتفرمهای پرکاربرد از اوایل دهه ۸۰ تا امروز را همه میدانیم و دیگر نیازی به تکرار نیست. پرونده شماره ۱۳۰ پیوست نیز نمایی کلی از این روند به دست داده است. این روند تا آنجا پیش رفته است که در کمتر گوشی تلفن همراهی یک فیلترشکن موجود نیست. در حقیقت نیاز روزانه مردم به اخبار، سرگرمی و ارتباطات آنها را بر آن داشت تا از موانع موجود بگذرند و البته کمکم بسیاری از افراد حاضر شدند بابت این عبور، هزینه پرداخت کنند.
حالا بیش از ۸۰ درصد کاربران اینترنت در ایران (بر اساس آماری که بارها منابع رسمی اعلام کردهاند) هم پول اینترنت میپردازند و هم پول امکان استفاده از آن را! در حقیقت ما پول چیزی را میپردازیم که نمیتوانیم آزادانه از آن استفاده کنیم. مثل اینکه یک نفر با پرداخت پول، خودرو بخرد و هر بار که خواست از آن استفاده کند نیز مجبور به پرداخت هزینه جداگانه باشد.
در طول دو سال گذشته مردم ناچار این کار را انجام دادهاند؛ اما خیلی واضح است که این روند ادامهدار نخواهد بود. جدیدترین گزارش انجمن تجارت الکترونیک از وضعیت اینترنت کشور به رشد نمایی تعداد کاربران اینترنت ماهوارهای اشاره کرده است. این اتصال، امروز گران است؛ اما باید از زاویهدید کاربران به آن نگاه کرد. کاربر ایرانی، امروز برای اینترنت بیکیفیت و فیلترشده هزینه میپردازد و بعد هم پول فیلترشکن میدهد و در نهایت بابت کندی سرعت و مشکلات دسترسی کلافه میشود؛ اما کمکم مجموع این هزینهها با هزینه استفاده از اینترنت سریع و بدون فیلتر ماهوارهای برابری میکند و آنوقت است که شاهد تصویب قانون ممنوعیت استفاده از اینترنت ماهوارهای و تلاش برای جمعآوری تجهیزات آن خواهیم بود و پس از مدتی نیز شکست، پذیرفته میشود.
چنین روزی که چندان هم دور نیست، تمام نقشهها برای حکمرانی فضای مجازی و حاکمیت بر اینترنت و… نقش بر آب میشوند و اپراتورهای ثابت و همراه، مانند تولیدکنندگان برنامههای تلویزیونی، ورشکسته خواهند شد.
آن روز چه کسی پاسخگو خواهد بود؟