۹ آبان ۱۴۰۳
قسمت سی و پنجم
زندگی من قبل و بعد تلگرام
رنجنامه این شمار ه با شمارههای گذشته کمی فرق میکند . در این شماره مشکل یک کاربر عادی نیست که به دلایل مختلف نتوانسته است از سرویسهای مختلف الکترونیکی استفاده کند بلکه مشکل یک کودک ۱۲ ساله است که پس از فیلتر شدن تلگرام برخی از دوستان خودش را گم کرده است و از اینکه نمی تواند با معلمهایش صحبت کند گلهمند است. هر چند او این مسیر را بهگونهای تعریف میکند که دیگر چندان منتظر رفع فیلتر تلگرام نیست بلکه توانستهاست با فیلتر شدن آن کنار بیاید. حتی میگوید در تلگرام که خبری نیست.
دقیق یادم نمیاد چه زمانی بود که تلگرام اومد. ولی از وقتی که اومد با اینکه هنوز خیلی کوچیک بودم تلگرام رو دانلود کردم و شروع کردم به استفاده. من گیک خانواده خود هستم؛ هر کی هر سوالی داره یا میخواد برنامهای رو نصب کنه به من میگه تا براش نصب کنم. با اینکه یادم نمیاد از کی تلگرام استفاده میکردم ولی دقیق قبل از تلگرام رو یادمه که همه خانواده در وایبر بودیم و از آن استفاده میکردیم. وایبر اپلیکیشنی بود شبیه تلگرام اما با ویژگی تماس، البته خیلی از ویژگیهای تلگرام رو نداشت ولی بازم خوب بود. اما وقتی که بزرگ شدم زندگی من به تلگرام گره خورد، چون خیلی از کارهایم با آن انجام میشد. مثلاً میتوانستم به راحتی با دوستانم یا با فامیلهایی که در شهر ما نیستند ارتباط برقرار کنم. حتی میتوانستم از اخبار تکنولوژی روز دنیا باخبر شوم. به همین چند دلیل زندگی من با تلگرام گره خورده بود. البته تا زمانی که میشد از تلگرام به راحتی استفاده کرد خیلی خوب بود، اما قسمت بد ماجرا زمانی بود که تلگرام فیلتر شد. از زمانی که تلگرام فیلتر شد من هر روز به جای اینکه بعد از نوشتن تکالیفم بروم در تلگرام میرفتم و روی تختم میخوابیدم، چون نمیتوانستم از تلگرام استفاده کنم. البته میشد با فیلترشکن وارد تلگرام شد ولی در گوشیهای آیفون هیچ فیلترشکنی کار نمیکرد. من 19 تا فیلترشکن داشتم اما هیچکدام کار نمیکرد تا اینکه یکی از بستگان بهم فیلترشکنی معرفی کرد و آنجا بود که دوباره زندگیام رونق پیدا کرد. اما من بعد غیبت طولانی از تلگرامم فهمیدم دیگر چندان خبری هم نیست. هیچکس به کس دیگری پیام نمیدهد و تازه فهمیدم که بود و نبود تلگرام فرقی به حالم ندارد و بهتر است بدون تلگرام باشم. از آن موقع که این را فهمیدم دیگر ناراحت نیستم که تلگرام...