کمتر از ۵ درصد کاربران «میلی» طلاهای خریداری شده را تحویل میگیرند
پلتفرم طلای آنلاین میلیگلد اعلام کرد از ۲ میلیون کاربری که در این پلتفرم ثبت…
۱۹ آذر ۱۴۰۳
۳ آذر ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
ابزارهای عبور از محدودیتهای اینترنتی، یک اکوسیستم اقتصادی ایجاد کردهاند که با همکاری فیلترینگ و تحریمها و با رشد تصاعدی هر روز گسترش بیشتری پیدا میکنند. این ابزارها همنشین زیست مجازی ایرانیان شدهاند و به نظر میرسد علاوهبر آنچه به عنوان مافیای فیلترینگ نام برده میشود، فیلترشکنها حاصل همکاری دهها هزار جزیره مستقل با مشتریان محدود هستند. در این بازار مکاره نبود دادهها باعث شده تا تصمیمگیری هم دشوار شود.
به گزارش پیوست، روشهای خلاقانه عبور از فیلتر مانند تونل میان سرورهای داخلی و خارجی، جعل ترافیک وب و مواردی از این دست، اگر چه رونق فوقالعادهای برای شرکتهای میزبانی وب و فروش دامنه به همراه داشت اما دستاورد مهم آن توسعه دانش فنی میان کاربران اینترنت بود که حالا مجبور بودند بهدنبال روشهای جدید، پیچیده و مؤثری برای استفاده از دنیای آزاد باشند. این روشها حتی منجر به شکلگیری اجتماعی از کاربران ایرانی و چینی شد که در گروهها و کانالهای خود تجربیات مقابله با سانسور را به اشتراک میگذاشتند. استفاده از سرورهای متعدد v2ray با نشانیهای متنوع، بهکارگیری ورکرها در سرویس رایانش ابری کلادفلر، دسترسی با روشهای غیرمعمول مانند SSH تنها گوشهای از ابتکارات کاربران برای مقابله با روشهای محدودسازی بود که تأثیر جدی روی افزایش هزینه کاربران داشت. عمده این سرورها در سیستمهای خارج از ایران مانند هتزنر قرار دارند که تحت تأثیر مستقیم قیمت دلار است.
از سوی دیگر مقابله با فیلترشکنها نیز بهطور بسیار جدی توسط نهادهای مختلف پیگیری شد. به همین دلیل در کنار روشهای قدیمی مانند فیلتر DNS، کلمهکلیدی یا IP اکنون بررسی SNI و تضعیف یا مسدودسازی پروتکلهای امن نیز در دستور کار قرار دارد. این روشها اگرچه میتوانند آسیبپذیری شبکه را افزایش دهند اما در مقابل امکان تحلیل ترافیک با استفاده از روشهایی مانند بازرسی عمیق بستهها (DPI) را فراهم میکنند.
به همین دلیل است که نسبت ترافیک HTTP/3 و توزیع پروتکل QUIC از سهم ۳۶ درصدی در زمستان سال گذشته اکنون به ۱۶ درصد رسیده است.
این نبرد فنی دو معنا دارد اول اینکه هر دو طرف مجبور به صرف هزینه جدی برای اهداف خود شدهاند و دوم اینکه علاوه بر وجود مافیای فیلترینگ، بهای عبور از محدودیتها میان میلیونها کاربر و دهها هزار ارائهدهنده خدمات توزیع شده است.
سایه وزارت ارتباطات بر سر دادههای مرتبط با فناوری اطلاعات در ایران بسیار سنگین است. این وزارتخانه و سازمانهای متبوعش طی سالهای اخیر کمترین داده را از اینترنت ایران منتشر کردهاند. یکی از این دادهها ترافیک داخلی و بینالمللی کشور است که امکان دسترسی به آن فراهم نیست. به عنوان مثال اگر وارد صفحه وضعیت شبکه در شرکت ارتباطات زیرساخت شوید درخواست شما برای مشاهده دادهها نتیجهای نخواهد داشت. حتی اگر از طریق سامانه ملی انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات اقدام کنید با عبارتی مواجه خواهید شد که میگوید « بدلیل محرمانگی نیازمند مجوز مراجع ذیصلاح میباشد» این در حالی است که همین دادههای بهظاهر محرمانه را وزیر ارتباطات بهراحتی از تریبونهای رسمی بیان میکند یا اگر سالنامههای آماری وزارت فاوا را مشاهده کنید به برخی اعداد کلی خواهید رسید. پایگاه شفافیت وزارت ارتباطات نیز وضعیت بهتری ندارد و حتی سایتهای مراکز تبادل کشور مانند IXP تهران و تبریز و مشهد که در زمان اختلالات اینترنتی یکی از مراجع رسانهها بودند مدتها است که از دسترس خارج شدهاند.
فقر دادهها برای ارزیابی هزینههای فیلترینگ به حدی است که نشان میدهد در تصمیمگیری برای فیلترینگ به سنجههای اقتصادی و فنی، کوچکترین توجهی نشده است.
سادهترین داده در مورد فیلترینگ، اطلاع از تعداد کاربران اینترنت در ایران است. آخرین دادهای که وزارت ارتباطات در این مورد منتشر کرده عدد ۷۸.۶ درصد است که در سالنامه آمار سال ۱۴۰۲ نوشته شده است اما همین آمار ساده نیز مربوط به سال ۱۴۰۰ است.
اقتصاد فیلترینگ عدد دقیقی ندارد و بیشتر مبتنی بر برآوردهای مختلف بر اساس شاخصهای متفاوت است. به عنوان مثال اخیراً محمود واعظی وزیر اسبق ارتباطات اعلام کرد کاسبان فیلترینگ دارای گردش مالی ۲۰ هزار میلیارد تومانی هستند البته این عدد را گزارش یکتانت با عنوان بازاریابی دیجیتال ایران در سال ۱۴۰۱ نیز تائید میکند با این توضیح که در سال ۱۴۰۱ قیمت دلار در ابتدای سال ۲۶ هزار و ۳۰۰ تومان و بعد از نوسانات مختلف که تا ۶۰ هزار تومان هم افزایش یافت در پایان سال به ۴۲ هزار و ۶۰۰ تومان عقبنشینی کرد. بنابراین به نظر میرسد دادههای محمود واعظی اگر با دلار امروز محاسبه شود باید عددی در حدود ۲۸ هزار میلیارد تومان را نشان دهد.
روزنامه اعتماد در پایان دولت سیزدهم گردش مالی فیلترشکنها را حدود ۵ همت اعلام کرد اما جلال رشیدی کوچی نماینده سابق مجلس برآوردی معادل با ۱۰ برابر این رقم کرد و گردش مالی فیلترینگ را ۴۰ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان پیشبینی کرد. این عدد یکبار دیگر نیز در یک اظهرنظر جنجالی توسط حسن آصفری، عضو کمیسیون امور داخلی کشور نیز مطرح شد با این تفاوت که او اشارهای هم به نفوذ کاسبان فیلترینگ در بدنه تصمیمگیر رسمی داشت.
این اظهارنظرها در یک برنامه تلویزیونی به اوج خود رسید. جواد نیکبین، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس یازدهم با بیان اینکه «نویسندگان برنامه فیلترینگ همانهایی هستند که برنامه ویپیانها را مینویسند» آتش خشم وزارت ارتباطات را شعلهور کرد و در نهایت عیسی زارعپور از قوهقضائیه و هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان خواست این ادعا را بررسی کنند. همچنین او مانند بسیاری موارد دیگر توپ را از زمین خود خارج کرد و بار مسئولیت فیلترینگ را بر عهده مجلس دانست که باید با قانونگذاری زمینه برخورد را فراهم کند.
مدیرعامل ایرانسل از دیگر افرادی است که در مورد اقتصاد فیلترینگ اعلام کرد که در دو سال اخیر محدودیتهای اینترنتی ۲۰ هزار میلیارد تومان به این اپراتور ضررزده است.
انجمن تجارت الکترونیکی تهران نیز از هزینه ماهانه بیش از چهار هزار میلیارد تومان خبر داد و گفت هزینه مالی استفاده از فیلترشکن برای مردم حدود ۴۸ تا ۶۰ هزار میلیارد تومان در سال است.
وزیر ارتباطات دولت دوازدهم محمد جواد جهرمی که بااتهام قضایی فیلترنکردن اینستاگرام متهم شده بود بر اساس گزارشی از روزنامه فرهیختگان در کانال تلگرامی خود نوشت اگر هزینه اشتراک ماهانه فیلترشکن پولی را به طور متوسط ۱۲۰ هزار تومان و تعداد کاربران اینترنت در کشور را ۶۰ میلیون نفر در نظر بگیریم، به طور تقریبی به عدد حیرتانگیز ۱۶ هزار میلیارد تومان در سال میرسیم.
یکی از گزارشهای مستند در مورد هزینههای فیلترینگ توسط روزنامه هممیهن منتشر شد که نشان میدهد ۸۷درصد از جمعیت بالای ۱۸ سال کشور، کاربر شبکههای اجتماعی هستند. ۱۶درصد آنان از فیلترشکن استفاده نمیکنند. ۵۴درصد از فیلترشکن رایگان استفاده میکنند. ۳۰ درصد بقیه یعنی حدود ۱۸میلیون نفر برای استفاده از فیلترشکن پول میدهند که هزینه آنان در سال گذشته ۴۵هزار میلیارد تومان تخمینزده شده است. هزینه فیلترشکن به طور میانگین، برای هر کاربر ماهانه ۶۹ هزارتومان است که نسبت به پیمایش قبلی ۴۰درصد افزایش داشته است. این گزارش اشاره کرده بود در هر دقیقه، ۸۶ میلیون تومان و در هر روز، ۱۲۳ میلیارد تومان صرف خرید فیلترشکن میشود.
مرکز آمار، جمعیت ایران در آبان ۱۴۰۳ را حدود ۸۶ میلیون نفر برآورد کرده است و طبق گزارش بانک جهانی ۸۲ درصد از جمعیت کشور، کاربر اینترنت هستند که البته این داده نیز برای سال جاری نیست. بنابراین میتوان پیشبینی کرد جمعیتی حدود ۷۰ میلیون نفر در کشور از طریق باند ثابت و سیار به اینترنت متصل میشوند.
گزارش یکتانت اعلام کرده است ۸۰ درصد از کاربران اینترنت از فیلترشکن استفاده میکنند و این آمار از سوی انجمن تجارت الکترونیکی نیز ۸۳ درصد اعلام شد. به نظر میرسد عدد ۸۳ درصد به واقعیت نزدیکتر باشد زیرا گزارش اندیشکده حکمرانی دانشگاه شریف و نظرسنجی ایسپا نیز عدد ۸۳.۶ درصد را اعلام کرده است. در نتیجه میتوان تعداد کاربران فیلترشکن در ایران را بین ۷۰ تا ۷۲ میلیوننفر برآورد کرد. به این معنی که تصمیم شاخههای مختلف حاکمیت از کمیته تعیین مصادیق تا شورای عالی فضای مجازی و شورای امنیت کشور روی زیست دیجیتالی ۷۰ میلیون نفر تأثیر منفی داشته است.
طبق گزارش آزمایشگاه داده و حکمرانی شریف دستکم ۳۰ درصد از کاربران اینترنت ایران برای دسترسی به فیلترشکن باکیفیت در ماه تا ۱۵۰ هزارتومان برای خرید یا تمدید اشتراک فیلترشکن هزینه میکنند. بر اساس نظرسنجی شهریورماه سال گذشته، ۷۵.۴ درصد کاربران اینترنت از فیلترشکن استفاده میکنند که در نظرسنجی اسفندماه این عدد به ۸۳.۶ یعنی درصد کاربران اینترنت رسیده است. طبق نظرسنجیاندیشکده حکمرانی شریف ۲۷.۵ درصد مردم معتقدند فیلترینگ با هدف جلوگیری از انتشار اطلاعات انجام میشود. در همین نظرسنجی مشخص شد بیشترین سهم یعنی ۶۷ درصد به فیلترشکنها و پروکسیهای رایگان اختصاص دارد.
در مرداد ۱۴۰۲ کمیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی نیز آماری از فیلترشکنها منتشر کرد و گفت نظرسنجیهای نشان میدهد حدود ۶۴ درصد از کاربران از ابزارهای فیلترشکن یا ویپیان استفاده میکنند و همچنین سهم پهنای باند ناشناس در شبکه بینالملل در سال گذشته کمتر از ۵ درصد بوده و اکنون به ۲۵ درصد رسیده است.
دو دهه فیلترینگ در ایران، بر اساس تصمیم اشتباه در مراجع بالادستی، تنها باعث شده تا میلیونها فرصت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از دست برود. این روش ناکارآمد که با اهداف مختلف اعمال شده به رشد کسبوکارها آسیب زده، اعتماد عمومی به دولتها را کاهش داده، باعث چالشهای امنیتی و دهها مشکل دیگر شده است. بخش ناراحتکننده اینجاست که غیر از مطالبه عمومی، تمام این مشکلات در قالب بولتنها، مطالعات و پژوهشها به اطلاع لایه تصمیمگیر میرسد اما اکنون دفاع از فیلترینگ تبدیل به ارزش شده است. فیلترینگ یک شبه اینستاگرام که منبع درآمد هزاران کسبوکار خرد بود، فیلترینگ یوتیوب که دسترسی به میلیونها ویدیوی آموزشی را محروم کرد، فیلترینگ گوگلپلی که کمترین نتیجه آن آلودگی گوشی صدها هزار کاربر ایرانی است و دهها مصداق دیگر نشاندهنده یک سلسله تصمیمات اشتباه هستند که هزینه آن را مردم میدهند.