۹ آبان ۱۴۰۳
قسمت سیویکم
قطارها سر ساعت میرسند اما بدون مسافر*
اغلب کسانی که مثل من در کلانشهری به نام تهران زندگی میکنند همیشه رویای سفر و رفتن از این شهر پر از دود و هیاهو را در سر میپرورانند. اما در نهایت ناچارند دل خود را به یک گردش چندساعته کمی بیرون از تهران خوش کنند. اینجور وقتها به جای رفتن به سراغ مقاصد گردشگری اغلب تهرانیها یعنی اوشان-فشم که جز ویلانشینی و خیره شدن به کوهستان یا رفتن به یکی از باغچهها و رستورانها گزینه خاصی برای گردش ندارد، ترجیح میدهم با یکی از تورهای یکروزه به نقاط ناشناخته اطراف تهران بروم تا به غیر از دود و ترافیک با زوایای فراموششده و چه بسا زیباتری از تهران و اطرافش آشنا شوم. خودتان هم حتماً دیدهاید که برای جور کردن چنین برنامههایی تا دلتان بخواهد کانال تلگرامی و صفحات اینستاگرامی وجود دارد. از آنجا که امنیت سفر برایم خیلی مهم است، به جای این گزینههای نهچندان مطمئن معمولاً سعی میکنم به سراغ سرویسهای گردشگری معتبر و شناختهشده بروم. این بار هم بخش گردشگری سایت تیوال اولین و بهترین گزینهای بود که به نظرم رسید. با گشت مختصری بین پیشنهادهای مختلف بالاخره یکی از آنها چشمم را گرفت: سفر ریلی در سوادکوه و بخشهای قدیمی راهآهن تهران. برای ملحق شدن به چنین سفر هیجانانگیزی روال معمول ثبتنام را طی کردم. خوشحال از اینکه قرار است جای جدید و جالبی را ببینم هزینه نهچندان پایین تور را هم بیدرنگ و به صورت آنلاین پرداخت کردم. چون قبلاً هم چند باری در برنامههای گردشگری تیوال شرکت کرده بودم و با مشکل خاصی مواجه نشده بودم، حتی درصدی احتمال نمیدادم که قرار است به معنای واقعی تمام نقشههایم برای یک روز تعطیل جذاب نقش بر آب شود. دو روز بعد از ثبتنام مسئول تدارکات این برنامه با من تماس گرفت و گفت تاریخی که برای برنامه انتخاب کرده بودم به اشتباه در سایت...