در یادداشت هفتم (بندهای ۵۲ الی ۶۰) تاملی داشتم بر اینکه آیا سخن از حقوقِ هوش مصنوعی، صرفاً باید معطوف به مساله «تکلیف» باشد یا ما در آینده شاهد ابژهها و موجوداتی خواهیم بود که میتوانند بهرهمند از «حق» باشند؟ چنانکه ما امروز «حیوان» را صرفاً در قامت ابزار نمیبینیم و میان سگ نگهبان و دزدگیر، قائل به همترازی نیستیم. گرچه ممکن است این دو برای یک مجتمع مسکونی در قامتِ «ابزار» برای تامین امنیت دیده شوند اما سگ از آن حیث که «زنده» است از حقِ حیوانیت بهرهمند خواهد بود و ما اگر شاهد آسیب زدن و رفتار نامناسب با این حیوان باشیم، صاحب را به معنای مالکِ مطلق از مسئولیت بری نمیدانیم و به او اعتراض خواهیم کرد اما همین مالک در ازای عدم تعمیر یا سرویس بهموقع دزدگیر از جانب دیگران شماتت نخواهد شد. مختصری در این سوال اندیشیدیم که «زایش صنعتی» یعنی چه؟ آیا انسان میتواند همانگونه که انسان میزاید، در روزگاری نهچندان دور، ماشین بزاید؟ آیا ماشینها میتوانند واجد حقوقی در راستای حمایت باشند؟ آیا یک ربات میتواند حقوق مالی داشته باشد و به عنوان مثال، انسانی وصیت کند که پس از وفاتش، دارایی او صرف ربات معینی شود و این ربات همانند صغیر ناممیز تحت قیمومت یک قیّم از حقوق خود بهرهمند گردد؟ ممکن است این سوالها در تابستان سال هزار و چهارصد و سه، به لطیفه و داستانهای خیالی شبیهتر باشد تا جستاری اندیشهورزانه. اما به برهان میتواند ثابت کرد که اتفاقاً خیال به عالمِ اراده (در ادبیات شوپنهاوری) تکیه دارد و میتواند بیمحاباتر به کشف و ترسیم «آینده»ای بپردازد که چهبسا این نقاشی به قلمموی تفکر، رسمکردنی به نظر نرسد. با این مقدمه و یادآوری، جستار هشتم از سلسله مباحث پژوهشی در بنیادهای حقوقی هوش مصنوعی را از بند ۶۱ آغاز میکنم و آنچه در این یادداشت مبنای واکاوی و تامل قرار...