نشان: بهجای انتساب دستاوردهای بخش خصوصی به فیلترینگ دلایل واقعی محدودیتها را بگویید
نشان در بیانیهای نسبت به صحبتهای رسول جلیلی عضو شورای عالی فضای مجازی که رشد…
۳۰ آبان ۱۴۰۳
۳۰ تیر ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۶ دقیقه
استارتآپها و پلتفرمهای مرتبط با مدیومهای هنری مثل عکاسی، موسیقی، سینما و غیره گرچه در ارتقای سرمایه فرهنگی و هویت بخشی نقش پررنگی دارند اما به دلیل سودی که شاید در کوتاه مدت بهدست نیاورند، چندان مورد توجه سرمایهگذاران قرار نمیگیرند و به سختی فعالیتهای خود را دنبال میکنند. نیروی محرکه این پلتفرمها بیشتر آن عشق و علاقه و انگیزه اولیهای است که بیانگذاران آنها سعی میکنند در ادامه مسیر هم به آن وفادار بمانند. «عکسآنلاین» هم یکی از این بسترهاست که با رویای تبدیل شدن به یک آژانس عکس حرفهای اقدام به جمعآوری و دستهبندی عکسهای ایران کرده است.
به گزارش پیوست، روشن نوروزی، بنیانگذار عکسآنلاین، کسبوکار خود را به عنوان پلتفرمی به ما معرفی کرد که رابطی بین خریدار و فروشنده عکس است. او ادامه داد: ما پلتفرمی ایجاد کردیم که در آن عکاسان بتوانند عکسهای خود را برای فروش عرضه کنند و اردیبهشت ۹۵ پلتفرم عکسآنلاین از اولین نسخه سایت خود رونمایی کرد. سال ۱۴۰۱ هم سرمایهگذاریای برای راهاندازی یک نرمافزار اختصاصی آژانس عکس انجام دادیم و در ادامه این پلتفرم را به یک نرمافزار آرشیو عکس سازمانی هم تبدیل کردیم. سازمانهای ما آرشیو تصویریای از تاریخچه خود ندارند و مجموعه عظیم آرشیو عکسهای سازمانها پخش و پلاست. پلتفرم آرشیو ما امکانی فراهم میکند که این عکسها مرتب شوند و سر و سامانی پیدا کنند.
در حال حاضر ۳۰ هزار فریم عکس با اطلاعات کامل فارسی و انگلیسی روی پلتفرم عکسآنلاین منتشر شده است که در سایزها و لایسنسهای مختلف برای فروش عرضه میشوند. بیش از ۲۰۰ عکاس به عنوان مشارکتکننده در سایت اکانت فعال دارند و علاوه بر این مطابق تفاهمنامه با خبرگزاری برنا، این رسانه نیز عکسهای خود را برای فروش روی پلتفرم عکسآنلاین منتشر میکند.
کاری که ما در گردآوری اسناد تصویری ایران انجام میدهیم در واقع وظیفه دولت است. خواست ما، درک اهمیت و اعتبار بخشیدن به عکس و دسترسیپذیری آن برای پژوهشگران و رسانههاست. ما میخواهیم ضرورت کپیرایت را جا بیندازیم تا خود عکاسان خبری هم بتوانند به راحتی آرشیو خود را در اختیار ما قرار دهند. ما برای خودمان یک دغدغه و تعهد اجتماعی تعریف کردهایم و بر اساس آن پیش میرویم، نمیگویم مسئولیت اجتماعی؛ چون این کلمه تعابیر مختلفی در فضای کسبوکاری پیدا کرده است. ما نمیخواهیم به ما اعانه پرداخت شود.
نوروزی گفت یکی از جدیترین موانع کار آنها، درک نشدن اهمیت آرشیوهای آنلاین و در دسترس از سمت نهادها و بخش خصوصی است. او اضافه کرد: ما سعی کردیم فرهنگ خرید و فروش عکس را به عنوان یک سند تصویری جا بیندازیم. پلتفرم نرمافزاری خود را به خبرگزاریها هم ارائه کردیم اما ضرورت و اهمیت آن را درک نکردند. رسانههای دولتی انگیزهای برای خرید و فروش عکس ندارند؛ چون فروش عکس در ردیف درآمدهای یک خبرگزاری دولتی قرار میگیرد و به تبع آن، دریافت بودجه کمتری را درپی دارد. صاحبان رسانههای خصوصی هم به بهانه پول نداشتن، از خرید عکس سرباز میزنند. استارتآپهایی مثل ما صرفا برای زنده ماندن میجنگند. الان یک فریم عکس در آژانس عکس گتیایمیجز به اندازه کل درآمد این سالهای ما قیمتگذاری شده است و نکته جالب اینجاست که آن عکس را ما با واسطه در گتیایمیجز منتشر کردهایم.
او درباره تامین هزینههای عکسآنلاین گفت: در حال حاضر ما در استودیوی ارتباطات مُصوّر، که یک آژانس تخصصی ارتباطات و رسانه است، هزینههای عکسآنلاین را تامین میکنیم و پلتفرمهای نرمافزاری دیگری در حوزه ارتباطات و رسانه را هم تولید میکنیم. از جمله آنها پلتفرم سایتساز هنرمندان (آرتفو)، نرمافزار آژانس عکس و نرمافزار آرشیو عکس سازمانی است.
با توجه به اینکه «عکسآنلاین» پس از هشتسال فعالیت امسال برای اولینبار در نمایشگاه الکامپ شرکت کرده است، از روشن نوروزی درباره حضور این مجموعه در نمایشگاه الکامپ پرسیدیم. او درباره این تجربه به ما گفت: طیف مخاطبان نمایشگاه به حوزه ما نزدیک نبودند. قوانین حاکمیتی حامی ما نیست و بهخاطر تحریم، دسترسی به بازارهای بینالمللی هم نداریم. نگاه به عکس خبری، یک نگاه امنیتی از طرف حاکمیت است. این موارد هم چیزهایی نیست که با یکبار حضور در نمایشگاه الکامپ بتوان آن را برطرف کرد. حتی داوران الکامپپیچ هم نمیدانستند چه میگوییم. آنها دنبال بیزینس مدل ما بودند و من از یک شکست اقتصادی حرف میزدم. قطعا بیزینس مدل ما یک بیزینس مدل شکستخورده است ولی باید دید چقدر استارتآپهای اینچنینی میتواند به هویت فرهنگی و اجتماعی ما کمک کنند نه اینکه چقدر پول درمیآورند.
تنها امیدی که الکامپ به ما داد، بخش دانشآموزی تینواستارز بود؛ چون این بچهها هم از همان چیزی حرف میزدند که من چندسال است تلاش دارم بگویم مهم است؛ یعنی سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی.
او افزود: خبرگزاریهایی وجود دارند که درحال حاضر تلاش میکنند تا خرید و فروش عکس به بقیه رسانهها را انجام بدهند و در این مسیر پلتفرم نرمافزاری خودشان را تولید میکنند، بدون توجه به اینکه ما از چندسال قبل این کار را شروع کردیم و نیازی به اختراع چرخ از ابتدا نبود. اتفاقا کمیته تخصصی این رسانهها، یعنی سرویس عکس، از این پلتفرم استقبال میکنند اما بخش حقوقی آنها همچنان میخواهند از شرکتهای دولتی برای این منظور استفاده کنند و نمیبینند ما پیشتر، بستر این کار را برایشان فراهم کردهایم.
روشن نوروزی در پاسخ به سوال ما درباره اینکه بهنظر میرسد در شبکههایی مثل اینستاگرام، عکس و به ویژه عکسهای آرشیوی، حائز اهمیت شدهاند، گفت: این توجه، توجه زرد و زودگذری است. این عکسها صرفا به شکل عکسهایی جالب دیده میشوند و مخاطب به سادگی از آن عبور میکند؛ کاری که برنامه تونل زمان شبکه «من و تو» هم با عکسهای آرشیوی انجام میداد. این کار فروش نوستالژی است. مسـئله ما فروش نوستالژی نیست؛ مسئله ما دفاع از این حق شهروندی است که باید به آرشیو عکسهای مملکت خودمان دسترسی داشته باشیم و این آرشیو صرفا در انحصار یک نهاد دولتی نباشد. من آرزو میکنم یک روزی دسترسی به کتابخانه ملی مملکت خودمان از دسترسی به کتابخانه کنگره ملی آمریکا راحتتر باشد. شاید یک روزی کپیرایت درست شود، تحریمها برداشته شود و بتوانیم درگاه پرداخت دلاری داشته باشیم. اینها همه رویاهایی است که نمیدانیم محقق میشوند یا نه.
مدیر مجموعه عکسآنلاین در پایان صحبتهای خود گفت: ما وقتی این کار را شروع کردیم فکر میکردیم ۲۰ سال دیگر شرایط عوض میشود، کپیرایت درست میشود، تحریمها برداشته میشود و آن موقع ما از همه جلوتریم؛ ولی الان میبینیم پول از همه چیز جلوتر است! هلدینگهای عظیم فناوری مملکت، با تیمهای فناوری و پول و سرمایه خود میتوانند یک شبه، ره صدسالهی ما را طی کنند.
نوروزی وضعیت خودشان را به وضعیت جان استفان آکواری، دونده تانزانیایی، تشبیه کرد؛ کسی که در بازیهای المپیک ۱۹۶۸ با پای آسیبدیده به دویدن ادامه داد و بهعنوان نفر آخر به خط پایان رسید. نوروزی ادامه داد: ما در یک بیابان لمیزرع کار میکنیم و مثل جان استفان آکواری، همچنان با پاهای خونین و قامتی تکیده به کار خود ادامه میدهیم و اصلا نمیدانیم به خط پایان میرسیم یا نه و نمیدانیم چه خطرات پیشبینینشدهای در مسیر ماست. ولی همچنان ادامه میدهیم.