مهاجرت نیروی کار متخصص و کمبود سرمایه اصلیترین موانع توسعه هوش مصنوعی در ایران است
فعالان حوزه هوش مصنوعی باور دارند نبودن سرمایهگذار پایهای و مهاجرت نیروی کار متخصص از…
۵ مهر ۱۴۰۳
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۱۹ خرداد ۱۴۰۳
شتابدهندههای اکوسیستم استارتآپی پس از گذشت ۱۰ سال و فرونشستن سروصدای فعالیتشان حال در دوره رکود به سر میبرند چرا که علاوه بر اینکه فعالیت استارتآپها کاهش پیدا کرده است تعداد تیمهایی که وارد شتابدهندهها میشوند نیز به دلایل مختلف کاهش یافته است. از سویی افت کیفیت تیمهای فعال در شتابدهندهها و نبود سرمایهگذار خطرپذیر متخصص موجب شده تا هر روز ریسک فعالیت شتابدهندهها افزایش یابد.
به گزارش پیوست؛ فیلترینگ و بیاعتمادی به کسب و کارهای آنلاین از جمله مشکلات تازه و کمتر گفته شده شتابدهندهها است که در کنار موانع سخت دیگر برای ادامه راه، موجب کمتر شدنایدهها و تغییر مسیر شتابدهندهها سمت دیگر تخصصها شده است. این موارد باعث شده نسبت به پنج سال گذشته وضعیت کلی شتابدهندهها به عنوان موتور محرک فعالیتهای استارتآپی اوضاع بدتری پیدا کند.
کیوان محیط مافی، مدیرعامل دیجینکست، درباره وضعیت فعالیت استارتآپها نسبت به پنج سال گذشته میگوید: استارتآپها از جنبههای دسترسی به استعدادها، دسترسی به منابع مالی و حتی دسترسی به نیازها و مسائل درست و معتبر وضعیت بدتری نسبت به گذشته دارند. از طرفی نیروی انسانی با استعداد، به دنبال مهاجرت کاری یا تحصیلی است و با توجه به محدودیتها و چالشهای موجود، امید کمتری به ماندن و ساختن آینده دارند و صاحبان استارتآپها، دورنمایی برای رشد و افزایش سرمایه ندارند.
محیط مافی گفت: سرمایهگذاری شتابدهندهها روی استارتآپها با توجه به شرایط انقباضی کشورحالت مطلوبی ندارد و سرمایهگذاران ترجیح میدهند منابع خود را وارد حوزههایی با ریسک پایین کنند و کمتر به سرمایهگذاری خطرپذیر تن میدهند. از طرفی دیگر انتظار میرفت قوانین جدید دانش بنیان بخصوص بحث اعتبار مالیاتی، منجر شود شرکتهای بزرگ، منابع مالی خود را وارد زیستبوم فناوری و بخصوص شتابدهندهها کنند ولی متأسفانه به دلیل جریانسازی نادرست و نبود شفافیت عملی در این زمینه، شرکتها اعتماد کافی به حصول اعتبار مالیاتی ندارند بنابراین به حوزه استارتآپی ورود نمیکنند یا خود بدون اینکه دانش و تجربه کافی در این زمینه داشته باشند مستقیماً اقدام به تأسیس صندوق خطرپذیر و مرکز نوآوری کردهاند و عملاً منابع مالی، در مسیر نوآوری و شتابدهی قرار نمیگیرد.
طبق گفته او: از زاویه تعریف مسأله، ریورسپیچها، و اعتبارسنجی و منتورشیپ، به دلیل نبود منتورهای خوب استارتآپی، باعث میشود انرژی و تمرکز استعدادها هرز رود و زمان زیادی را روی توسعه فنی محصول صرف کنند بدون آنکه به درستی بازار و نیاز مشتری را شناسایی کرده باشند. در معیارهای مختلف نظیر ورود استارتآپهای به راندهای بالاتر، اتصال استارتآپها به سرمایهگذاران یا مشتریان و خروج موفقیتآمیز شتابدهنده از استارتآپها، شتابدهنده موفق معدودی در کشور وجود دارند.
بیشتر فعالیتها محدود به برگزاری رویدادهای شبکهسازی و برندینگ فردی و سازمانی شده است و تیمهایی که برای جذب سرمایه ارائه میدهند درست غربالگری نشده است یا ایدههایی دارند که به درستی اعتبارسنجی نشدهاند.
مدیرعامل دیجینکست درباره بیشتر شدن تعداد مراکز شتابدهی گفت: به طور کلی، هم به دلیل نبود نگاه حرفهای در سرمایهگذاری دانشبنیان و عملکرد ضعیف شتابدهندهها، نه اعتمادی به شتابدهندهها وجود دارد و نه حمایت درستی از ناحیه دولت اتفاق میفتد تا این نهاد مهم، مولد استارتآپهای جدید باشد.
طبق گفته او: بعضی شرکتها تصمیم به متوقف کردن مراکز نوآوری و شتابدهی خود گرفتند ولی بطور کلی شاید بتوان گفت تعداد شتابدهندههای شرکتی (وابسته به یک شرکت بزرگ) بیشتر شده است و شخصا خبری از تعطیلی یا مهاجرت شتابدهندهها نشنیدهام.
سهیل عباسی عضو هیئت مدیره انجمن صنفی کارفرمایی شتابدهندههای نوآور و فناور«شکوفا» درباره از بین رفتن تدریجی شتابدهندهها گفت: در حال حاضر وضعیت شتابدهندهها را نمیتوان مطلوب دانست. از جمله دلایل این نامطلوبی این است که مدل اقتصادی شتابدهندهها که باید بر اساس کسب درآمد از فروش سهام استارتآپهایشان به سرمایهگذاران مراحل بعدی بچرخد پس از ۵ سال و به دلیل عدم تحقق اگزیت، در اغلب موارد، نتیجه مناسبی حاصل نشده است.
طبق گفته او: شتابدهندههایی که در حال حاضر زنده هستند و واقعاً کار شتابدهی انجام میدهند به منابع تزریق شده از سمت سرمایهگذارانشان یا درآمدهای جانبی از اجاره فضای کار و برگزاری دورههای آموزشی و … وابسته هستند. به همین دلیل بسیاری از آن تعداد زیاد شتابدهندهها که زمانی آمارشان به چند صد مورد میرسید از بین رفتهاند.
او درباره درد مشترک شتابدهندهها گفت: درد مشترک شتابدهندهها افت کیفیت تیمهای متقاضی شتابدهی، نبود سرمایه گذاری خطرپذیر به معنای واقعی کلمه، نداشتن ارتباط نزدیک با صنایع و همچنین مشکلات ناشی از نبود رگولاتوری و قانونگذاری به ویژه در برخی حوزهها برای فعالیت استارتآپهای نوپا است. به این موارد، مشکلاتی مانند گرفتاریهای بیمه و مالیاتی که به دلیل ناآگاهی برخی از کارشناسان و مدیران آن نهادها با مدل کسب و کار شتابدهندهها پیش میآید هم میتوان اضافه کرد.
عباسی درباره تأثیرات تغییر دولتها در شرایط عمومی شتابدهندهها گفت: میتوان گفت که پس از گذشت ۱۰ سال از شروع به فعالیت اولین شتابدهندهها در کشور، هایپ و گرد و خاکی که سالهای اول بلند شده بود اکنون بر زمین نشسته و منطق بازار بر این کسب و کار حکم فرما شده است. بسیاری از شتابدهندهها بودند که پس از تغییر دولت یا سیاستهای حمایتیاش، در بازار عرضه و تقاضای واقعی دچار مشکل جدی شدند. این لزوماً اتفاق بدی نیست و به واقعی شدن موضوع کمک میکند. و میتواند پایهای باشد برای پوستاندازی شتابدهندههای باسابقه یا شکلگیری شتابدهندههای جدید، هدفمند و تخصصی، و همچنین شتابدهندههای شرکتی که در یکی دو سال اخیر شاهد آغاز این تغییر و تحول بودهایم.
عباسی مهاجرت استعدادها برای مراکز شتابدهی را معضل بزرگی دانست و گفت: تعداد قابل توجهی از اعضای تیمهایی که مراجعه میکنند برای ورود به برنامه شتابدهی، حتی پس از پذیرش در برنامه و جذب سرمایه، نیم نگاهشان به فرصتهای کارمندی یا راهاندازی کسب و کار در خارج از کشور را ادامه میدهند. برخی میخواهند ایده اولیهشان را در اینجا پیادهسازی کنند و بعد از چکش کاری، آن را به شتابدهندههای خارجی ارایه کنند و برخی هم به عنوان پلن B، به مهاجرت فکر میکنند که البته این موضوع در میان کارکنان و مدیران شتابدهندهها هم وجود داشته و دارد.
داوود دهقان مدیر شتابدهنده استارتآپی «Trigup» اصفهان نقطه ایجاد وضعیت نامطلوب شتابدهندهها را از سال ۱۳۹۸ دانست و گفت: با توجه به اتفاقات رخ داده در حوزه «IT» و اینترنت بعد از سال ۹۸، برخی شتابدهندهها خصوصاً شتابدهندههای خصوصی از یک سو با مشکل تأمین مالی مواجه شدند و از سوی دیگر با شدت گرفتن موج مهاجرت ورودی شتابدهندهها که افراد و تیمهای استارتآپی هستند به شدت کاهش پیدا کردند.
طبق گفته او: مشکل تأمین مالی (غالبا شتابدهندههای خصوصی)، کاهش درخواستها برای شتابدهی، افزایش بیاعتمادی به فضای کسبوکار آنلاین کشور، مشکل فیلترینگ و تحریمها، کم شدن تعداد منتورهای متخصص و با تجربه و کاهش کیفیتایدهها و تیمهای درخواست دهنده از جمله دردهای مشترک شتابدهندهها است. متأسفانه با توجه به این مشکلات روند توسعه شتابدهندهها که تابعی از فضای آنلاین کشور است، نموداری رو به نزول دارد.
او افزود: البته در ۱۰ ماه اخیر شیب این نمودار نزولی اندکی کم شده است که میتوان دلیل آن را پذیرش شرایط دانست و باعث شده برخی افراد از انفعال خارج شوند و برای راهاندازی کسبوکار اقدام کنند.
دهقان درباره مهاجرت نخبگان و تیمهای استارتآپی و راه خروج از مسیر مهاجرت آنها گفت: تیمها و استارتآپها میتوانند تابآوری داشته باشند که هزینههای غیرضروری را به حداقل رسانده و مباحث مدیریت مالی را به خوبی فرا گرفته و پیاده کنند. استارتآپهایی شانس بقا و جذب سرمایه بیشتری دارند که هرچه زودتر به درآمدزایی یا همان نقطه سربهسر برسند. طبق یکی از مقالات«HBR» که اخیراً منتشر شده نیز، دوران تکشاخ بودن استارتآپها به پایان رسیده و استارتآپها باید تابآوری خود را بالا ببرند.