skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

پلاس

حسین عزیزی

حسین عزیزی نویسنده میهمان

معرفی چهره‌های تاثیرگذار (۱۱):پیتر تیل، مدافع ریسک و آزادی

حسین عزیزی
حسین عزیزی
نویسنده میهمان

۱۱ فروردین ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۹ دقیقه

ابزار الکترونیکی که هر روزه  استفاده می‌کنیم متشکل از موادی است که از طبیعت به دست آمده‌اند و این مواد یا اجزایشان از میلیون‌ها سال پیش در طبیعت وجود داشته‌اند. چیزی که از این مواد ابزار جدید مثل ساخته است، ترکیب جدید آنها است که توسط انسان‌ها صورت می‌گیرد. طبیعت پر از پتانسیل است و انسان توانا، و افراد زیادی در طول تاریخ بشر تلاش کردند با ترکیب جدید اجزای طبیعت مانعی از سر راه حیات بشری بردارند. البته این توانایی انسان، همیشه به نفع خودش و طبیعت نبوده است، اما مسئله‌ای که وجود دارد این است که اگر شرارت انسان تکنولوژی را به بیراهه می‌کشاند باید انسان را سرزنش یا اصلاح کرد یا تکنولوژی را.

در این جستار، با زندگی و فعالیت شخصی آشنا می‌شویم که علاقه‌ای به سرزنش تکنولوژی ندارد، و باور دارد بسیاری از پتانسیل‌های طبیعت هنوز شناسایی نشدند. پیتر تیل، از مشهورترین کارآفرینان و سرمایه‌گذاران سیلیکون ولی است که گسترۀ فعالیت‌های او از راه‌اندازی سرویس آنلاین انتقال پول تا قابل سکونت کردن دریا را شامل می‌شود.

کودکی و نواجوانی

پیتر تیل در سال ۱۹۶۷ در آلمان غربی به دنیا آمد. خانواده او سال بعد از تولدش به آمریکا مهاجرت کردند. پدر پیتر مهندش شیمی بود و شغل‌های مختلفی در شرکت‌های معدن به دست می‌آورد و مدام در حال سفر بود. در یک مقطع در کودکی پیتر، او با خانواده‌اش به آفریقای جنوبی رفتند، جایی که همکار و دوست آیندۀ پیتر، ایلان ماسک، در حال سپری کردن دوران کودکی پر حادثۀ خود بود. پیتر در آفریقای جنوبی در یک مدرسه تحصیل کرد که قوانین سخت‌گیرانه‌ای داشت و دانش‌آموزان را تنبیه بدنی می‌کرد. او بعدها گفت تجربۀ تلخ این مدرسه بود که بعدها او را به سمت فردگرایی و لیبرتارینیسم سوق داد و ارزش آزادی را برای او پررنگ کرد. او با خانواده‌اش در سال ۱۹۷۷ در کالیفرنیا ساکن شدند. نویسنده‌های مورد علاقۀ پیتر در دوران دبیرستان تالکین (نویسنده ارباب حلقه‌ها) و آین رند (نویسنده و فیلسوفِ لیبرتارین) بودند.

تحصیلات و اولین تجربیات شغلی

پیتر لیسانس را در رشتۀ فلسفه و فوق لیسانس و دکترایش در را رشتۀ حقوق به اتمام رساند. او در سال ۱۹۸۵ وارد دانشگاه شد و در تمام این مقاطع دانشجوی دانشگاه استنفورد بود. در دهۀ ۱۹۸۰، مجادلات سیاسی پر تب‌ و‌ تابی در دانشگاه‌های آمریکا در جریان بود. جریان‌های چپ‌گرا چندفرهنگ‌گرایی و برابری‌ را محور شعارهای خود قرار داده بودند. در مقابل جناح راست متمرکز بر ارزش‌های جهان‌شمول و توانایی علم برای حل مسائل بود. پیتر تیل، در دستۀ دوم قرار داشت. او در سال ۱۹۸۷ روزنامۀ استنفورد ریویو را در دانشگاه تاسیس کرد تا ایرادت گفتمان جناح مقابل را آشکار کند. او بعد از این کارش ابراز پشیمانی کرد و گفت :«وارد مجادله شدن فایدۀ زیادی ندارد. باید عمل کرد».

پیتر در سال ۱۹۹۲ مدرک دکترایش را گرفت و بلافاصلۀ دستیار یک قاضی در یکی از دادگاه‌های عالی آمریکا شد. او دربارۀ این شغل می‌گوید :«افراد بیرون از آن آرزو داشتند آن شغل را به دست بیاورند، افراد درون آن آرزو داشتند از آن فرار کنند». او هفت و سه روز دوام آورد، سپس استعفا داد. پس از آن مدتی به عنوان نویسندۀ سخنرانی‌های ویلیام بنت، وزیر آموزشِ سابق آمریکا، مشغول به کار شد. هیچ کدام از کارهایی که تا کنون کرده بود از نظرش معنادار نبودند. او دنبال این بود که تغییر ایجاد کند، گامی در جهت افزایش آزادی و کیفیت زندگی مردم بردارد. زمانی در سال ۱۹۹۶ وارد بی اِریای کالیفرنیا (که سیلیکون ولی در آن واقع شده است) شد، امیدی جدید برایش ایجاد شد. او پتانسیل اینترنت و کامپیوترها برای تغییر جهان را به سرعت دریافته بود.

رهبر مافیای پی‌پل

بسیاری وجوه زندگی انسان‌های کرۀ زمین متاثر از افرادی که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ در پی‌پل کار کرده‌اند و بعد از کسب تجربیات در این شرکت، کسب و کارهای خود را تاسیس کرده‌اند. این افراد شامل خالقان تسلا و اسپیس‌اکس، لیندکین، یوتوب و یلپ می‌شود و تمام اینها تحت رهبری پیتر تیل فعالیت می‌کردند. این گروه بعدها به مافیای پی‌پل ملقب شد.

ماجرا به سال ۱۹۹۸ بر می‌گردد. در این سال پیتر با پول‌هایی که از ۲ سال پیش قرض کرده بود توانسته بود که یک شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر نسبتاً موفق سر هم کند. در سال ۱۹۹۸، پیتر با مکس لوچین آشنا شد، مهاجری از شوروی کمونیست که در سال ۱۹۹۰ به آمریکا مهاجرت بود و در علوم کامپیوتر تحصیل کرده بود. مکس این ایده را داشت که با استفاده از اینترنت، انتقال پول ممکن شود. در آن زمان تنها راه انجام این کار، پول نقد، چک و حضور فیزیکی در بانک برای انتقال پول بود. کارت‌های اعتباری هم کم‌کم داشتند وارد جامعه می‌شدند، اما در آن زمان تنها شرکت‌های تجاری و توان استفاده از آنها را داشتند و برای عموم مردم غیر قابل دسترس بود.

پیتر از ایدۀ مکس استقبال کرد. او باور داشت با چنین سیستم انتقال پولی، از بانک‌ها تمرکززدایی می‌شود و تبادل پول بسیار آسان‌تر می‌شود. او این سیستم را گامی مهم در جهت افزایش آزادی فردی انسان‌ها می‌دانست. پیتر و مکس به همراه یکی دیگر از دوستان پیتر به نام لوک نوزک در سال ۱۹۹۸ شرکت کانفینیتی را تاسیس کردند. در آن زمان ابزاری که نیای تلفن همراه محسوب می‌شود به نام دستیار دیجیتال شخصی (Personal Digital Assistant) وارد بازار شده بود. شرکت کانفینیتی در ابتدا تلاش کرد از این ابزار برای انتقال پول استفاده استفاده کند که با توفیق زیادی همراه نشد. سپس کانفینتی پلفترمی به نام پی‌پل ایجاد کرد تا مردم از طریق ایمیل بتوانند پول‌شان را منتقل کنند. در همین زمان شرکت دیگری به رهبری ایلان ماسک به نام X.com مشغول پیشبرد ایدۀ مشابه کانفینیتی بود. رقابت این دو شرکت بسیار بالا گرفت، و تصمیم مدیران این دو شرکت این شد که قوایشان را متحد کنند و آیندۀ نظام بانکی جهان را تغییر دهند. در سال ۲۰۰۰ از کانفینتی و X.com ادغام شدند و تحت نام پی‌پل به فعالیت خود ادامه دادند.

کارکرد پی‌پل بدین شکل بود: کاربران در ابتدا باید یک حساب در پی‌پل ایجاد می‌کردند و اطلاعات بانکی خود را در آن قرار می‌دادند. آنها برای یک خرید اینترنتی، وارد پی‌پل می‌شدند، مقدار پولی که می‌خواستند جا به جا کنند وارد می‌کردند و ایمیل شخصی که می‌خواستند پول به حسابش وارد شود را درج می‌کردند. بدین ترتیب بدون اینکه نیاز باشد برای انتقال پول فرد به بانک برود، پی‌پل با اطلاعات حسابش این کار را برای او انجام می‌داد. البته کارکنان پی‌پل مجبور نبودند برای هر معامله به صورت فیزیکی در بانک‌ها حاضر شوند، بلکه با ارتباطی که با بانک‌ها داشتند عملیات انتقال پول را انجام می‌دادند. بدین ترتیب، انتقال پول برای کاربر راحت و کوتاه می‌شد، و مقداری از شلوغی بانک‌ها هم کاسته می‌شد.

البته موانع بر سر راه پی‌پل کم نبود. جلب اعتماد مردم به یک پلفترم بی‌نام و نشان برای عملیات حساس انتقال پول در سال ۲۰۰۰ کار سختی بود. به همین دلیل پی‌پل از یک استراتژی جالب پیروی کرد. آنها به هر کاربر برای باز کردن حساب در پی‌پل ۲۰ دلار هدیه می‌دادند، و اگر شخضی دیگر را هم به پی‌پل دعوت می‌کرد ۱۰ دلار دیگر به او هدیه می‌دادند. این اقدام حساب‌های ایجاد شده را افزایش داد. همچنین تعهدات پی‌پل به کاربران برای امنیت پول‌شان و شرح دقیق مسئولیت‌پذیری پی‌پل، باعث شد مردم از این سرویس استفاده کنند. این پلتفرم سال ۲۰۰۰ را با ۱۲ هزار کاربر آغاز کرد بود و با ۳ میلیون کاربر به اتمام رساند. در سال بعد این عدد به ۱۳ میلیون کاربر فعال نزدیک شد. مانع دیگر بر سر راه این پلتفرم، تنظیم‌گران بودند که به کار پی‌پل مشکوک بودند و چنین چیزی تا به حال ندیده بودند. رید هافمن که مدیر ارشد عملیات پی‌پل بود (و در آینده لینکدین را ساخت) مسئول آگاه کردن تنظیم‌گران از مزایای پی‌پل برای مردم و بانک‌ها بود.

پیتر سمَت مدیر عاملی پی‌پل را برعهده داشت و تیم را رهبری می‌کرد. پی‌پل در نهایت در سال ۲۰۰۲، توسط ای‌بی به ارزش ۱.۵ میلیارد دلار خریداری شد (هرچند در سال ۲۰۱۴ از ای‌بی جدا شد و دوباره به صورت مستقل فعالیت خود را ادامه داد). در حال حاضر پی‌پل به عنوان بزرگ‌ترین پلفترم انتقال پول، ۴۲۰ میلیون کاربر دارد و انتقال پول با ۲۵ واحد پولی را ممکن می‌سازد.

باقی فعالیت‌ها

کارنامۀ پیتر تیل بسیار گسترده‌تر از آنی است که بتوانیم اینجا همۀ آنها را برشماریم. درون‌مایۀ مشترک تمام کارهای که او کرده است، استفاده از تکنولوژی برای عقب راندن محدودیت‌هاست. همانطور که اسپیس‌اکسِ ایلان ماسک دنبال این است که زندگی تک‌سیاره‌ای انسان‌ها را به اتمام برساند و مریخ را قابل سکونت کند، پیتر تیل هم دنبال این است که دریاها را قابل سکونت کند. بیش از ۷۰ درصد سطح کرۀ زمین را آب‌ها تشکیل داده‌اند و قابل سکونت نیستند. تیل به دنبال تغییر این موضوع است. او در سال ۲۰۰۸ به همراه پاتری فریدمن (نوۀ میلتون فریدمن) شرکت Seasteading Institue را بنیان نهاد.

کار  اصلی پیتر تیل سرمایه‎‌گذاری ریسک‌پذیر است. او روی لیندکین، ایربی‌ان‌بی، اسپیس‌اکس، اسپاتیفای و اوپن‌ای‌آی سرمایه‌گذاری کرده است. بزرگ‌ترین موفقیت او در سرمایه‌گذاری فیسبوک بود. او اولین سرمایه‌گذاری جدی فیسبوک در ۲۰۰۴ بود و از آن زمان تا سال ۲۰۲۲ عضو هیات مدیرۀ فیسبوک بود. زاکربرگ می‌گوید:« برای هر مشکلی که سمت تیل رفتم دست خالی برنگشتم.»

پیتر تیل در انتقال تجربۀ خود به استارتاپ‌ها و دانشجوها بسیار بخشنده است. او در سال ۲۰۱۲ دوره‌ای برای دانشجوهای استنفورد برگزار کرد که در آن دربارۀ راه‌اندازی استارتاپ‌ها توضیح می‌داد. درس‌گفتارهای او با مطالبی که بعدها به آنها اضافه کرد در سال ۲۰۱۴ تحت عنوان صفر به یک به چاپ رسید. در حال مطالعۀ این کتاب در سیلیکون ولی برای همۀ افراد از ضروریات اولیه است. صفر به یک تا کنون به زبان فارسی با بیش از ۱۰ ترجمه منتشر شده است.

حمایت تیل از ترامپ در سال ۲۰۱۶، باعث شد برخی از همکارانش ارتباطشان را با او قطع کنند (هرچند او بعدها از تصمیم خود ناامید شد و در سال ۲۰۱۳ گفت دیگر از ترامپ حمایت نمی‌کند). به عنوان مثال شرکت سرمایه‌گذاری وای کامبینیتر ارتباط خود را با تیل قطع کرد. اما او خود چند شرکت سرمایه‌گذاری دارد و از اثرگذارترین سرمایه‌گذارهای سیلیکون ولی محسوب می‌شود.

جمع‌بندی

پیتر تیل در دوران میان سالی خود تصمیم گرفت مجادلات را کنار بگذارد و در عرصۀ عمل باورهایش را تجسم ببخشد. هرچند این به این معنا نیست که مجادلات به کلی بی‌فایده هستند (چنانکه تیل هم چنین ادعایی ندارد)، اما سخن به تنهایی که زندگی‌ها را تغییر نمی‌دهد. پیتر تیل همانند دوست و همکارش رید هافمن که تصمیم گرفت فلسفه را رها کند و خدمت به مردم جهان ارائه دهد، تصمیم دارد جهت نوآوری‌ها را تا جای ممکن به سمت بهبود زندگی روزمرۀ انسان‌ها کج کند.

https://pvst.ir/hly

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو