skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

پلاس

حسین عزیزی

حسین عزیزی نویسنده میهمان

معرفی چهره‌های تاثیرگذار (۸): رید هافمن، شمِ قویِ نوآوری

حسین عزیزی
حسین عزیزی
نویسنده میهمان

۸ فروردین ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۱۰ دقیقه

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۹ اسفند ۱۴۰۲

منطقۀ بِی اریا در کالیفرنیا که سیلیکون ولی در آن واقع شده است مجموعا ۳.۵ میلیون جمعیت دارد، اما نصف درآمد حوزۀ تکنولوژی آمریکا در همین منطقه به وجود می‌آید. تنوع فعالیت‌ها، وجود رقابت، فراوانی سرمایه و انباشت تجربه، این منطقۀ کوچک را به پیشاهنگ نوآوری‌های تکنولوژیک در جهان تبدیل کرده است.

افرادی در سیلیکون ولی وجود دارند که کارآفرینان تازه‌کار در آمریکا آرزوی دیدن آن‌ها را دارند تا از سرمایه، ارتباطات و از همه مهم‌تر تجربۀ آن‌ها استفاده کنند. در این جستار با رید هافمن آشنا می‌شویم، شخصی که چم و خم سیلیکون ولی را می‌شناسد و در خلق‌ایده‌های جدید و یا تشخیص استارتاپ‌های نوآور متوقف نمی‌شود.

در رزومۀ رید هافمن نام‌ها اپل، پی‌پل، فیس‌بوک، ایر‌بی‌ان‌بی، مایکرؤسافت، اوپن‌ای‌آی و بسیاری موارد دیگر دیده می‌شود، اما بی‌شک بزرگترین موفقیت او خلق لینکدین است. در ادامه نگاهی به زندگی و فعالیت‌های متنوع رید هافمن میاندازیم.

کودکی و نوجوانی

رید هافمن در آگوست ۱۹۶۷ در پالو آلتوی کالیفرنیا به وجود آمد. پدر و مادر او در رشتۀ حقوق تحصیل کرده بودند و جزء فعالین حقوق مدنی بودند. در زمانی که رید به دنیا آمد، اعتراضات علیه جنگ ویتنام بالا گرفته بود و او که نوزادی بیش نبود، به همراه والدینش در رویداد‌های تاریخی اعتراض به ویتنام در اواخر دهۀ ۱۹۶۰ شرکت داشته است.

خودش می‌گوید اولین آموزه‌های عدالت اجتماعی را در این اعتراضات در آغوش مادرش کسب کرده است. او از کودکی با والدینی سر و کله میزد که در حرفۀ وکالت اشتغال داشتند، در نتیجه برای شیوۀ مباحثه و متقاعد کردن را آموخته بود. پیش از دبیرستان، مدتی در شرکت چاسیوم که پخش‌کنندۀ بوردگیم بود مشغول به کار شد و با مفهوم استراتژی شد.

او برای تحصیل دبیرستان مدرسه‌ای شبانه‌روزی در ایالت ورمانت را انتخاب کرده بود که در شرق آمریکا است و از کالفرنیا فاصلۀ زیادی دارد، ولی به لطف مهارت‌هایی که از والدینش کسب کرده بود توانست همان‌ها را متقاعد کند. دوران دبیرستان برای رید تجربه‌های خوبی برای مواجه با تنوع شیوۀ زندگی انسان‌ها فراهم کرد و مهارت ارتباط با افراد گوناگون را ازینجا به دست آورد.

فرار از مدرسه

او برای تحصیل در رشتۀ علوم شناختی در دانشگاه استنفورد به کالیفرنیا برگشت و در ۱۹۹۰ موفق به دریافت مدرک لیسانس شد. او در استنفورد با نرم‌افزار و کارآفرینی آشنا شد و فعالیت استارتاپ‌های حوزۀ تکنولوژی را از نزدیک مشاهده کرد. همچنین در این دوران با پیتر تیل آشنا شد، شخصی که بعد‌ها پای رید هافمن را به پی‌پل باز کرد. سپس برای ادامۀ تحصیل، رشتۀ فلسفه را انتخاب کرد و با دانشگاه آکسفورد رفت. او در این زمان آرزو داشت که یک فیلسوف شود و با‌ایده‌هایش زندگی مردم را تغییر دهد.

اما در دوران تحصیلش متوجه برای هدفش وسیلۀ غلطی را انتخاب کرده است. با اینکه در سال ۱۹۹۳ فوق لیسانس فلسفه را دریافت کرد، تصمیم گرفت فعالیت خود را در حوزۀ تکنولوژی ادامه دهد و رویای زندگی آکادمیک را برای همیشه ر‌ها کند. او اکنون‌ایده‌های زیادی برای ساخت ابزار‌های داشت که در صورت ساخته شدن زندگی مردم را تغییر می‌دادند. اما برای عملی کردن‌ایده‌هایش، باید تجربه میاندوخت.

از اپل تا پی‌پل

او در سال ۱۹۹۴ عضو گروه سرویس آنلاین شرکت اپل شد. این گروه مسئولیت این را داشت که فعالیت اپل فعالیت شرکت اپل در فضای وب را گسترش دهد. سرویسی که این گروه ساخته بود‌ای‌ورلد نام داشت و در ژوئن ۱۹۹۴ منتشر شد. ‌ای‌ورلد فضای در وب بود که صاحبان کامپیوتر‌های شخصی مک می‌توانند وارد آن شوند و پیام دهند و اخبار را دنبال کنند.

پیش از‌ای‌ورلد سرویس‌های مشابه توسط شرکت‌های بزرگی مثل AOL و CompuServe ساخته شده و محبوبیت زیادی کسب کرده بودند. در نتیجه‌ای‌ورلد در برابر رقبایش موفق از کار نیامد و دو سال بعد منحل شد. اکثر گروه سرویس آنلاین اپل از جمله هافمن هم از اپل جدا شدند.

در سال ۱۹۹۷ هافمن اولین تلاشش برای ساختن شرکت خودش را انجام داد. او استارتاپی با نام سوشال‌نت را راه‌اندازی کرد که هدفش این بود که به مردم کمک کند افرادی با علایقی مثل خودشان پیدا کنند. در واقع سوشال‌نت یک سایت دوست‌یابی به معنای عام آن بود. این پلتفرم قبل از فیسبوک و مای‌اسپیس ایدۀ امتداد دوستی در فضای وب را مطرح کرده بود.

هافمن مشغول فعالیت در این استارتاپ بود که دوست دوران دانشگاهش، پیتر تیل با او تماس گرفت.

تیل و دو تا از همکارانش چند سالی بود که دنبال این بودند که شیوۀ تبادل پول را دچار انقلاب کنند. آن‌ها در شرکتی که بعد‌ها پی‌پل نام گرفت دنبال این بودند که با استفاده از اینترنت شیوۀ انتقال پول را ممکن کنند و نیاز به رجوع فیزیکی به بانک برای تبادل را از بین ببرند. پیتر تیل از ۱۹۹۸  این‌ایده را دنبال می‌کرد و چند بار با شکست مواجه شده بود.

اما در سال ۲۰۰۰ موفقیت پل‌پل شروع شد. رید هافمن به عنوان مدیر ارشد عملیات استخدام شد تا در رسیدن به مقیاس به پی‌پل کمک کند. در اینجا به داستان جذاب رشد پی‌پل نمی‌پردازیم و فقط اشاره‌ای به مافیای پی‌پل می‌کنیم.

مافیای پی‌پل، نامی است که بعد‌ها با گروهی که در پی‌پل فعالیت می‌کردند اطلاق شد. پی‌پل در سال ۲۰۰۲ به‌ای‌بی فروخته شد و تحت مدیریت این شرکت در آمد، اما تا پیش از آن گروهی از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های استنفورد و ایلینوی به رهبری پیتر تیل مسئول رشد این پلتفرم بودند.

این افراد بعد از جدایی از پی‌پل، هر کدام کسب و کار بزرگی برای خود دست و پا کردند و از تجربیات پی‌پل نهایت استفاده را بردند. در گروه مافیای پی‌پل، نام‌هایی از قبیل ایلان ماسک، رید هافمن، جاوید کریم و چاد هرلی و استیو چن (مؤسسان یوتوب)، راسل سیمونز (مؤسس یِلپ) و دیوید سَکز (مؤسس یَمر) به چشم می‌خورد. رید هافمن، دوستی با اعصای این گروه از جمله ایلان ماسک و پیتر تیل را ادامه داد.

خلق لینکدین

اینک باید از بزرگ‌ترین کار هافمن، یعنی خلق لینکدین بپردازیم. ایدۀ اصلی لینکدین به همان سوشال‌نت باز می‌گشت، با این تفاوت که در این پلفترم جدید هافمن دنبال متصل کردن افراد بر مبنای حرفه بود.

هافمن این‌ایده را مدتی در سر پرورانده بود که با استفاده از اینترنت، می‌شود فرایند شغل‌یابی و استخدام را کوتاه کرد. او در دسامبر ۲۰۰۲ به همراه دو تا از همکارانش لینکدین را راه انداخت تا در آن صاحبان کسب و کار و افرادی که در جستجوی شغل هستند بتوانند با همدیگر ارتباط پیدا کنند. اگر شخصی در تگزاس زندگی می‌کند و مهارتی دارد که اکنون در سیاتل مورد نیاز است، او می‌تواند با استفاده از لینکدین راحت این فرصت شغلی را دریابد. همچنین، کارفرما برای استخدام نیروی مورد نیاز خود لازم نیست به عنوان مثال ۱۰۰ نفر را برای مصاحبه دعوت کند.

او در پروفایل لینکدین متقاضایان، روزمه و نمونه کار‌های آن‌ها را می‌بیند و گزینه‌های که به کارش نمی‌آید را حذف می‌کند. در نهایت از ۱۰۰ متقاضی ۱۰ نفر را برای مصاحبۀ حضوری دعوت می‌کند. بنابراین با لینکدین فرایند شغل‌یابی بسیار آسان‌تر و بهینه‌تر می‌شود. او در مصاحبه‌ای می‌گوید از زمان هجرتش از فلسفه به حوزۀ تکنولوژی و کارآفرینی دغدغۀ این را داشته است که چیزی بسازد که مانعی از سر راه مردم بردارد. ارزش عدالت اجتماعی که از خانواده‌اش کسب کرده بود به او انگیزه می‌داد که فضایی فراهم کند که فرصت شغل‌یابی برای همۀ مردم ممکن و برابر شود.

در انتهای سال ۲۰۰۳ لینکدین تنها ۲۴۵ کاربر کسب کرده بود و سرمایه‌گذاران علاقه‌ای به آن نشان نمی‌دادند. اما آشنایی هافمن با پیتر تیل در اینجا به او کمک کرد. تیل در لینکدین سرمایه‌گذاری کرد و هافمن و همکارانش هم با ایجاد همکاری با دانشگاه‌ها و شرکت‌ها توانستند پلتفرم خود را بشناسانند و کاربر جذب کنند. تعداد کاربران در سال ۲۰۰۵ به ۱ میلیون و در سال بعد به ۱۰ میلیون رسید.

ویژگی‌ای که لینکدین داشت به کار بردن استراتژی‌های جدید برای افزایش و حفظ کاربران بود. به عنوان مثال جدای از حساب‌های شخصی، حساب‌هایی با امکانات افزوده برای شرکت‌ها و مؤسسات معین شد و اجتماعاتی برای افراد مرتبط تشکیل داده شد، همچنین در می‌۲۰۰۷ امکانی اضافه شد که به کاربران نشان می‌داد چه کسانی از صفحۀ او بازدید کرده‌اند و رزومۀ او را دیده‌اند. در سال ۲۰۰۸ نسخۀ موبایل لینکدین عرضه شد. تا سال ۲۰۰۷ هافمن مدیر عامل لینکدین بود.

در این سال تعداد کاربران این پلتفرم به ۳۰ میلیون رسیده بود و به سوددهی خوبی رسیده بود. هافمن تصمیم گرفت از مدیر عاملی کناره‌گیری و تمرکزش را روی سرمایه‌گذاری قرار دهد، هرچند هنوز به عنوان در امور شرکت دخیل بود و از به مدیرعامل بعدی مشورت می‌داد.

لینکدین در سال ۲۰۱۱ به بازار سهام عرضه شد و ۱. ۵ میلیارد دلار ارزش‌گذاری شد. ارزش شرکت مدام در حال افزایش بود و امکانات جدید به آن اضافه می‌شد. در سال ۲۰۱۶ به دلیل رقبای قابل توجهی که مخصوصاً در اروپا (مثل ژینگ) برای لینکدین پیدا شده بود، رشد کاربران با سرعت کمتری نسبت به سال قبل انجام شد، و این سهام‌داران را نگران کرد. در این سال سهام لینکدین ۴۳ درصد سقوط کرد.

در این زمان، مایکرؤسافت فرصت را غنمیت شمرد پیشنهاد خرید لینکدین را مطرح کرد. در نهایت با رقم خیره‌کنندۀ ۲۶. ۲ میلیارد دلار، تمام سهام لینکدین به مایکرؤسافت فروخته شد و رید هافمن عضو هیأت مدیرۀ مایکرؤسافت شد. این گران‌ترین خرید در تاریخ ماکرؤسافت بوده است. در حال حاضر، بیش از ۹۳۰ میلیون کاربر از لینکدین استفاده می‌کنند.

سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر

هافمن در زمان مدیریت لینکدین سرمایه‌گذاری را آغاز کرده بود. او در سال ۲۰۰۴ پتانسیل فیسبوک را درک کرده بود در آن سرمایه‌گذاری کرده بود. همچنین او قرار ملاقاتی بین زاکربرگ و پیتر تیل را ترتیب داد و کمک کرد تیل ۵۰۰ هزار دلار در فیسبوک سرمایه‌گذاری بکند.

بعد از واگذار کردن سمت مدیرعاملی لینکدین، هافمن به شرکت Greylock Partners پیوست که یکی از قدیمی‌ترین سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر بود. اولین معامله‌ای که هافمن به گریلاک آورد، سرمایه‌گذاری روی استارتاپ ایر بی‌ان‌بی بود که در حال حاضر بزرگ‌ترین پلتفرم حوزۀ اسکان است.

او می‌گوید در ابتدا این‌ایده که مردم عادی خانه‌های خود را اجاره دهند به نظر همکارانش مسخره به نظر می‌آمد، و مدیر گریلاک به او گفت: «هر سرمایه‌گذاری باید اشتباهات بزرگ داشته باشد تا یاد بگیرد، من اجازه می‌دهم ایر بی‌ان‌بی چنین اشتباهی برای تو باشد». اما چند سال بعد ایربی‌ان‌بی تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های سیلیکون ولی شد.

همین سنخ تجربیات باعث شد هافمن در کتاب مشهور خود رشد برق‌آسا که در سال ۲۰۱۸ چاپ شد بگوید: «اگر محصولی به بازار ارائه می‌دهد که بابت آن خجالت‌زده نمی‌شوید، یعنی آن محصول را دیر به بازار عرضه کرده‌اید». نوآوری توام با عدم قطعیت است، و شجاعت در عین عدم قطعیت باعث خلق کسب و کار‌های بزرگ شده است.

سرمایه‌گذاری بعدی او روی شرکت بازی‌سازی زینگا بود که سال ۲۰۲۲ به ارزش ۱۲. ۷ میلیارد دلار به فروش رفت. او همچنین از سرمایه‌گذاران اوپن‌ای‌آی بود و تا سال گذشته یکی از اعضای هیأت مدیرۀ آن بود. نکته‌ای که دربارۀ سرمایه‌گذاری‌های هافمن وجود دارد این است که کار او تنها یافتن‌ایده‌های نوآورانه و دادن پول به صاحب آن‌ایده‌ها نیست.

او با انتقال تجربه و خلق استراتژی‌های جدید برای حل مسأله هم با استارتاپ‌ها کمک می‌کند. خود می‌گوید علاقه یافتن استراتژی‌های جدید به زمانی باز می‌گردد که حوزۀ بوردگیم مشغول فعالیت بوده است. او این انتقال تجربه را اکنون برای عموم ممکن کرده است: او تا کنون ۴ کتاب نوشته است و در پادکست بیش از ۴۰۰ اپیزود منتشر کرده است.

جمع‌بندی

هافمن روی نزدیک به ۷۰ استارتاپ سرمایه‌گذاری کرده است که در این جستار به چند نمونه از آن‌ها اشاره شد. البته در اینجا ما اغلب به پیروزی‌های او اشاره کردیم، در حالی خود می‌گوید تعداد شکست‌هایش بیشتر است. اما چیزی که دربارۀ او می‌توان گفت این است کسب تجربیات زیاد، خلق استرتژی‌های نوآورانه و ناامید نشدنش او را به یکی از مؤثرترین افراد سیلیکون ولی تبدیل کرده است.

هافمن در حال حاضر قصد ورود به حوزۀ هوش مصنوعی را دارد و در این زمینه می‌خواهد انقلاب‌های راه بیاندازد. بعد از مرور کارنامۀ هامفن و تغییراتی که در زندگی مردم دنیا به وجود آورده است، می‌توان در این داوری با او شریک شد که فلسفه نخواندن او بسیار برای خودش و مردم دنیا فایده داشته است.

https://pvst.ir/hk4

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو