نوعی حس بیدفاع بودن در حوزه امنیت سایبری وجود دارد: شما در این جنگ تنها هستید. شما تنها و آخرین خط دفاع از اطلاعات و ارتباطات خود هستید. هیچ نوع مرز مورد حفاظت دولتی، گشت پلیس مرزی یا سایر حفاظتهای عمومی در فضای سایبری وجود ندارد. برای مثال، اگر مورد حمله «باجافزار» قرار بگیرید - بدافزاری که سامانه شما را تا زمان پرداخت پول به هکرها از دسترس خارج میکند - سازمان اجرای قانون توانایی کمک به شما را ندارد. پلیس فدرال ایالات متحده (افبیآی) این راهنمایی را در دستور کار قرار داده است:«صادقانه باید گفت به مردم توصیه میکنیم باج بدهند.» انتظار نداشته باشید نیروی دیجیتال به کمک شما بیاید. زندگی آنلاین با سرعت دیجیتال حرکت میکند، در حالی که سازمان اجرای قانون و واکنشهای دولتی بسیار آهستهتر از آن عمل میکنند که از حملات سایبری جلوگیری یا با آن مقابله کنند. البته کارهایی انجام میگیرد، اما به صورت آهسته و بینظم. پروندههای اصلی که بازتاب رسانهای زیادی داشتهاند هنوز حل نشدهاند، حتی اگر مقامات با صراحت بگویند که هکرها چه کسانی بودهاند. برای مثال به نفوذ در دادههای مدیریت کارکنان ایالات متحده در سال 2015 توجه کنید: پروندههای بیش از 20 میلیون کارمند فدرال به سرقت رفت، از جمله سوابق اطلاعات حساس برای غربالگری امنیتی. یا به چند پرونده مشهور دیگر توجه کنید، نظیر افشاگری هفته پیش از هک شدن نیم میلیون حساب یاهو در دو سال قبل. اغلب اوقات کسی دستگیر نمیشود، رضایت آسیبدیدگان نادیده گرفته میشود و عدالتی برای قربانیان وجود ندارد. در این فضای خالی میتوان انتظار داشت که پاسخ چنین هکهایی، هک باشد. هک کردن اشخاص مسئول هک اولیه، نوعی ضدحمله دیجیتالی علیه مهاجمان سایبری است که اهداف و روشهای مختلفی را در بر میگیرد، از جمعآوری شواهد برای شناسایی و عاملان نفوذ گرفته تا سرقت سامانهها برای حذف یا بازیابی دادهها و حتی...