بانک مرکزی در مواجهه با رمزارزها؛ مجری یا قانونگذار؟
دعوا بر سر تنظیمگری رمزارزیها با خبر قانونگذاری بانک مرکزی برای این حوزه بار دیگر…
۱۱ آذر ۱۴۰۳
۱۹ مرداد ۱۴۰۱
زمان مطالعه : ۵ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۱۹ بهمن ۱۴۰۱
چین سابقه تاریخی برای مقاومت در برابر پولی که آزادی و مالکیت فردی دارایی را امکانپذیر میکند، دارد. طبقه حاکم چین در طول تاریخ نشان داده همواره اشتهای سیری ناپذیری در پیش بردن خط فکریاش دارد و تحریم بیتکوین آخرین فصل از این داستان غمانگیز و مخرب است.
کشور چین با منابع طبیعی فراوان، جمعیت انبوه و دسترسی ۹ هزار مایلی از طریق خط ساحلی از پتانسیل بالایی برخوردار است. با توجه به تاریخ، مدتها قبل از انگلیس و اسپانیا، چین ناوگان کاملی از کشتیها برای پیمایش نقاط دور افتاده زمین ساخته بود. در آن زمان نخبگان حاکم (برنامهریزان مرکزی) که از حسادت، کینه و ترس در برابر طبقه بازرگان تحریک شده بودند، دستور به آتش کشیدن این ناوگان را صادر کردند.
اگر این تصمیم گرفته نمیشد جایگاه چین و آمریکا میتوانست متفاوت باشد. این اتفاق در نهایت باعث سردرگمی مردم چین شد. مردم چین توانایی خود را برای کشف دنیای خارج از دست داد و چین بین سایر کشورها منزوی و آسیبپذیر شد. بعدتر هم کشاورزان ثروتمند، صاحبان املاک، ضد انقلابیون، راستگرایان و بدعت گذاران از هر نوعی به دست گاردهای سرخ یا همان کادر حامیان متعصب مائو در سراسر چین تحت برنامهای به نام «پنج دسته سیاه» پاکسازی شدند.
ظهور اینترنت هم با محور قرار گرفتن برنامهریزان مرکزی همراه بود. همانند دیوار بزرگ چین که قرار بود از این کشور در مقابل هرگونه نفوذ بالقوه فاسد خارجی محافظت کند و جمعیت این کشور را اسیر و مطیع نگه دارد، برای اینترنت هم فایروال دیجیتالی طراحی شد تا گفتارهای ناخواسته سانسور شود.
از تصمیمات بعدی میتوان به سیاست تک فرزندی اشاره کرد. به زنان دستور داده شد تا برای مصلحت عمومی بچهدار نشوند، به دلیل همین سیاست تخمین زده میشود تا سال ۲۰۵۰ جمعیت چین به نصف کاهش پیدا کند. اما این پایان ماجرا نبود. مرحله بعدی چاپ پول برای کاهش مصنوعی ارزش پول بود تا از این طریق تولید در چین ارزان شود و مردم به عنوان کارگر و برای تقویت فعالیت اقتصادی شروع به کار ارزان قیمت کنند.
پولهای نقد اضافی نیز با تخصیص اشتباه بودجه به پروژههایی مانند املاک سرازیر میشدتا خانهها، آپارتمانها و ساختمانهایی ساخته شود. ساخت و سازهایی که کسی برای استفاده و زندگی در آنها وجود ندارد.
جمعیت رو به کاهش چین، ترکیدن حباب املاک و نحوه قرنطینه کویید-۱۹، همگی از سیاستهای برنامه ریزان مرکزی دولت چین ناشی میشود و نشان میدهد چین خود را در لبه پرتگاهی به نام بحران مالی فلجکننده میبیند.
بنابراین چاپخانههای پول باید بیشتر از گذشته کار کنند و هرچه از بهرهوری مردم باقی مانده را هم با باد کردن حبابها در اقتصاد به فاجعهای ویرانگر تبدیل کند.
ممنوعیت بیتکوین، محدودیت اینترنت یا تمام فجایعی که در مورد آنها صحبت شد نتیجه تمرکزگرایی است. هرچند که برنامهریزان مرکزی این موضوع را رد میکنند و در نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد (WEF) نخست وزیر لی کچیانگ اعلام کرد: ما برای دستیابی به هدف رشد اقتصادی بالا به محرکهای شدید یا چاپ پول متوسل نخواهیم شد.
این سخنان به ۴ دلیل پوچ و بی معنی به نظر میرسد:
بنابراین، برنامهریزان مرکزی، مانند همیشه مشغول بستن تمام راههای ممکن برای فرار هستند. بیتکوین، به عنوان ابزار نهایی برای تعیین سرنوشت، از نظر این سیستم قابل تحمل نیست. دقیقا مانند دیوار بزرگ، فایروال دیجیتال یا آتش زدن ناوگان کشتی، برنامهریزان مرکزی باید قربانیان خود را منزوی کرده و آنها را از هرگونه امیدی برای نجات قطع کنند. برنامه، سرکوب از طریق تورم است. زیرا هنگامی که همه چیز اشتباه میشود، فقط مقداری دیگر چاپ کنید!