۹ آبان ۱۴۰۳
مروری بر تحولات مد در ایران دوره مشروطیت و عصر اطلاعات
چه تلخ است این سیب
در 200 سال اخیر ما با دو موج تحول روبه رو بوده ایم: بروز مدگرایی در عصر مشروطیت و پس از آن و تحولات پوشش و مدگرایی ناشی از انقلاب فناوری اطلاعات و جهانی شدن در سال های اخیر. به اعتقاد نگارنده در برخورد با پدیده جامعه اطلاعاتی ما همان شرایطی را داریم که در عصر مشروطیت در برخورد با امر مدرن (که در ایران تجدد نامیده شد) داشتیم. فرضیه محوری این است که ما با کنار نهادن معنا، صرفا ابزار را وارد می کنیم و از یک روش و الگو صرفا تقلید می کنیم. به همین دلیل نه تنها نتوانسته ایم از منافع پررنگ ناشی از مدرنیته و فناوری اطلاعات برخوردار شویم، بلکه کشاکش میان سنت و مدرنیته (چه در ذهن فرد فرد ما ایرانیان و چه در سطح جامعه) ما را هرروز فرسوده تر کرده است. در این مطلب تحولات مدگرایی در این دو دوره تاریخی بررسی میشود.
پیش درآمد نخستین برخورد ما ایرانیان با اندیشه مدرن به عهد صفویان باز میگردد. این برخورد آغاز چالشی بود که از آن پس تاکنون جامعه ایران از درگیری با آن رهایی نیافته و منبع و منشاء بسیاری از تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده و تغییرات عظیمی در جامعه ایجاد کردهاست. نخستین برخورد ایرانیان با نمایندگان فرهنگ غرب و اندیشه تجدد (در عهد صفویه) با بیاعتنایی نخبگان و جامعه ایران مواجه شد و مدتها طول کشید تا در اواسط دوره قاجاریه مدرنیته غربی خود را بر جامعه ما تحمیل کند و نخبگان را در شوک فرو برد. برنارد لوییس اعتقاد دارد ایران به دلیل دور بودن از اروپا و وجود دو واسطه و حفاظ عثمانی و روسیه، دو مرحله مواجهه با غرب را طی کردهاست. مرحله نخست دوران صفویه است که تحولات غرب را جدی نگرفته و با آن همراه نشدهاست و مرحله دوم از اواسط دوران قاجار شروع میشود که نتایج مدرنیته منجر به فاصله گرفتن غرب از ایران میشود و ایرانیان در جنگهای ایران و روسیه با این تحولات روبه رو میشوند و در شوک فرو میروند؛ شوکی که به گفته لوییس ما هنوز از آن خارج نشدهایم. بر خلاف عثمانی که در برخورد نخست، اندیشه مدرن را جدی میگیرد، مواجهه ایرانیان با نمایندگان فرهنگ غرب در عهد صفوی به شکل سطحی است و ضربه آنی و بیدار کننده از مواجهه با اندیشه مدرن به ما وارد نشده است. بیاعتنایی جامعه ما به تغییر پارادایمی و تحولات فرهنگی غرب در عصر صفویه مانع شکلگیری عقلانیت مدرن در ایران شدهاست، عقلانیتی که پوسته و ظاهر آن عقلانیت ابزاری و جانمایه و حقیقت آن عقلانیت انتقادی است. نتیجه تاسف آور است: ما ناگهان در عصر قاجار و در نتیجه شکست در جنگهای ایران و روسیه از خواب میپریم و با جهانی دگرگون مواجه میشویم، جهانی که ما را مقهور خود...