۱۲۰ همت کالاهای اساسی در سامانه رهتاب با امکان نظارت هوشمند توزیع شده است
حدود ۱۲۰ همت کالاهای اساسی در بستر سامانه رهتاب با امکان نظارت هوشمند توزیع شده…
۳۰ آبان ۱۴۰۳
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
زمان مطالعه : ۱۲ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۲ فروردین ۱۴۰۱
برای خیلیهایشان دوره کرونا زمان خداحافظی با کتابهای کاغذی و ابزارهای سنتی ارتباطات بود. صدای خشخش کاغذ، ورق زدن کتاب، تلفنهای داخلی، جلسات حضوری و سفرهای کاری حالا دیگر جایش را به سروکله زدن جدی با دنیای مجازی، قلم، تخته دیجیتال و دانلود کردن و انتقال داده و جلسات مجازی داده بود. زنانی که در دوره همهگیری تجربه متفاوتی داشته و به قول خودشان دورکاری به آنها فرصتهای جدیدی داد برای برخی باعث شد تا ترسشان از تکنولوژی بریزد. برای تعدادی هم فرصت یادگیری شیوههای جدید را فراهم کرد؛ هرچند سختیها و چالشهای مخصوص خودش را هم به همراه داشت.
به گزارش پیوست، دورکاری که ابتدا به دلیل الزام فاصلهگذاری اجتماعی و قرنطینههای سراسری در کشور اجرایی شد، حال با واکسیناسیون سراسری تقریبا از دستور کار خارج شده است اما اجرای این طرح در همین دوره نیز در بخشهای مختلف کشور علیالخصوص روی زنان تاثیر گذار بوده است؛ مدیریت همزمان خانه و کار و مدیریت کودکان در دورههای دورکاری و قرنطینه یکی از دغدغههای اصلی زنان شاغل دورکار بود حال با پایان یافتن این دوره بسیاری از آنان با وجود شناسایی چالشهایی که در این دوره با آن مواجه شدهاند، این تجربه را ارزشمند میدانند.
شیوا معلم یک موسسه تدریس زبان انگلیسی بود وقتی کرونا آمد به قول خودش زندگیاش زیرو رو شد و فهمید دیگر نمیتواند مثل قبل شاگردانش را آموزش دهد. هرچند کار کردنش با موسسه خیلی هم طول نکشید: «مشکل بزرگی که داشتیم اینکه موسسه نرمافزار ادبی کانکت را برای کار انتخاب کرد و یک آموزش یک ساعت و نیمه برای ما برگزار کردند با اینترنتی که بدون پشتیبانی فنی دائم قطع وصل میشد.»
قطع و وصل دائم اینترنت، معلمان و دانشجویان ناآشنا به پلتفرمهای جدید آنلاین همه اینها فشار زیادی را به کسانی که حالا وارد دنیای جدیدی شده بودند وارد میکرد: «گاهی شاگرد ما را نمیدید و گاهی ما شاگرد را نمی دیدیم و شاگردها نمی توانستند وارد کلاس شوند. پشتیبانی هم نبود که ما را راهنمایی کند و اینها فشارعصبی زیادی به معلم ها وارد می کرد درنتیجه موسسه تعداد زیادی از شاگردانش را از دست داد.من آن موقع فهمیدم اگربه خودم نجنبم ممکن است خیلی عقب بیفتم و بسیاری از موقعیت های شغلی ام را از دست می دهم.»
شیوا که تا آن زمان با اسکایپ کار نکرده بود فهمید می تواند از قابلیت های آن برای تدریس استفاده کند.همچنین متوجه شد می تواند با اسکایپ فیلم و کتاب دانلود کند.درهمین شرایط با زوم آشنا شد و خیلی چیزهایی که از دنیای مجازی نمی دانست را آموخت.همه اینها باعث شد خیلی زود موسسه را ترک کند و برای خودش کار کند.« قدری با کامپیوتر و اینترنت آشنا بودم اما نیاز داشتم برای آموزش آنلاین پکیج کاملی را بیاموزم.همزمان ازسه دستگاه گوشی تبلت و لب تاب استفاده می کردم .آی پد را برای چت و لب تاب را برای آماده سازی فایل ها استفاده می کردم. تخته دیجیتال و مداد دیجیتال لازم داشتم وهمه اینها را دانلود کردم.من حتی تغییرات تخته هایم را روی اسکایپ انجام می دادم.برای تخته هایم عدد می گذاشتم.برای همین شاگردانم خیلی خوشحال بودند وچون زبان انگلیسی تدریس می کنم همیشه ازعکس برای تدریس استفاده می کنم و اگر لب تابم درگیر کار دیگری باشد سریع روی گوشی جستجو می کنم و فوری برای شاگردانم عکس آپلود می کنم شاگردانم از این سرعت عمل خوشحال و راضی هستند و کلاس هایم خیلی تنوع پیدا کرده.» شیوا فکر می کند دنیای کرونا توانست او را با دنیای جدید تکنولوژی آشنا کند، دنیایی که تا پیش از آن برایش ناشناخته بود و او از قابلیت هایش بی خبر.
مهناز، مهندس است و تجربیات متفاوتی از این دوره دارد:«در این دوره بیشتر با وی پی ان آشنا شدم اینکه چطورمی توانم وارد تونل شوم و از طریق لپ تابم بتوانم تبادل اطلاعات کنم درست مثل اینکه داخل شرکت هستم .این تجربه برایم نو بود. دراین دوره به ما تعدادی ابزارهای انتقال اطلاعات معرفی کردند و راهکارهایی برای انتقال اطلاعات درست کردند که ما می توانستیم فایل هایمان را ازکامپیوتر شرکت به لپ تاب شخصی مان انتقال دهیم. سیستم های اینترانتی هم داشتیم.از یک طرف دور کاری برای یک خانم مشکلاتی هم دارد چون مجبوری در خانه هم به کارها برسی وهم آشپزی بکنی و همه اینها مشکلاتی داشت اما درکل برایم تجربه جالبی بود.»
به گفته مهناز در زمان دورکاری در شرکتشان جلسات آنلاین شد و از اسکایپ برای برگزاری آنها استفاده می کردند و گاهی هفت -هشت نفرهم در آن شرکت می کردند.گاهی برای اینکه سرعت بیشتر شود جلسات را صوتی برگزار میکردند. تلفن همکاران شرکت هم که با هم ارتباط داشتند معمولا تلفن داخلی بود اما در دوره دورکاری در واتساپ به یکدیگر پیام می دادند و این اتفاق بعد از دورکاری هم ادامه پیدا کرد وارتباطات را سرعت بخشید.
مهناز می گوید: «قبل از دورکاری خیلی کارها را پکیجی یا جمعی انجام می دادیم جلسه می گذاشتیم و هماهنگی ها را انجام می دادیم اما این کار آن زمان سخت بود اطلاعات را به سختی جابه جا می کردیم یا بیرون جلسه می گذاشتیم اما بعد از دورکاری سیستم راحت انتقال اطلاعات که در شرکت راه انداری شد کارها را سریع تر کرد.هر وقت می خواستیم کار جمعی کنیم مستقیم به کامپیوتر شرکت وصل می شدیم و از اطلاعات استفاده می کردیم.این سیستم ریموت بود و همه اطلاعات و رفرنس ها را می گرفتیم و کارمان راحت می شد. برای هماهنگیهای جمعی هم از طریق اسکایپ در فضای مجازی جلسه می گذاشتیم و آنقدراین ارتباطات در فضای مجازی راحت بود که دیگر سخت مان است در فضای واقعی جلسه بگذاریم با شرکت های خارجی هم معمولا حضوری جلسه می گذاشتیم یعنی با ما به آن کشور می رفتیم یا آنها می آمدند اما بعد از دورکاری وقتی فهمیدند جلسه ها را چقدر راحت می شود مجازی برگزار کرد دیگر جلسات را این گونه برگزار کردند دیگر سفرهای خارجی لغو شدند و فقط سفرهای خیلی خیلی ضروری جلساتش حضوری برگزار می شود.»
رویا معلم است او درهمین دوران توانست با دنیای مجازی و آی تی آشنا شود با خنده می گوید:«این دوران برای هر کس بد بود برای من کلی فایده داشت.به خصوص بیشتر شاگردان من بزرگسال و شاغل بودند و فرصت توی خانه ماندن نداشتند برای همین برایشان دنبال پادکست های مناسب بودم نه فقط پادکست صوتی که تصویری برایشان خیلی کمک کننده بود.البته مشکلاتی هم وجود داشت چون آموزش کافی نداشتیم خیلی از نرم افزارهایی که استفاده می کردیم اصل نبود و کپی بود و دائم کرش می کرد. اولین باری که یک دوره آنلاین گذراندم سال 87 بود.آن زمان دنیا تازه سراغ تکنولوژی آموزش آنلاین رفته بود اما ایران چون سرعت اینترنت مساله داشت وکلا سیستم آموزش سیستم آموزش مدرنی نبود من نتوانستم چندان از آن بهره ببرم.»
رویا تاکید می کند:«از نزدیک دیدم خیلی از همکارانم از مجازی شدن کلاس ها ترسیده اند و فکر می کنند دیگر قدرت و کنترلی روی شاگردهایشان ندارند.آنها می گفتند از این درهراسند که دست بالا روی شاگردشان نداشته باشند. ولی من فکر می کردم این مساله برای همه مان تازگی دارد و من می توانم هر چه که بلدم را با شاگردانم به اشتراک بگذارم.»
رویا دائم در حال آموختن بود به قول خودش جستجو می کرد ومی آموخت و آموزش می داد حالا دیگر کلاسهایش فقط تدریس نبود دیگر باید انواع نرم افزارها هم آموزش می داد:«من کلا اهل کتاب کاغذی کلا نبودم و با این روش کاملا از کتاب کاغذی خداحافظی کردم وهمه چیز برایم آنلاین شد وهمه کتاب ها را آنلاین برای دانشجویانم می فرستادم.چیزی که تازگی داشت اینکه توانستم اعتماد شاگردانم را جلب کنم با اینکه آنها کنارم نبودند می توانستنداز یک شهر دیگرهمراهم باشند و من می توانستم مشکل شان را حل کنم. تعداد شاگردانم در این دوره بیشتر شد. چون بعد فیزیکی برداشته شده بود ودامنه انتخاب شاگردانم از مناطق مختلف کشوربیشترو به شهرها،استانها و کشورهای دیگررسید.»هرچند رویا به جز آموزش رشته اصلی اش مجبور بود به شاگردانش کار با وسایل دنیای مجازی را هم آموزش دهد:« من مجبور بودم جلسات اول هر کلاسی نرم افزارها را هم به شاگردانم آموزش بدهم. اینکه با ورد چطور کار کنند با دوربین موبایل و لب تاب شان چطور کارکنند.همه گوشی و لب تاب دارند اما توانایی استفاده از امکاناتش را ندارند. بنابراین مجبور بودم یکی یکی از شاگردانم بپرسم از چه لب تابی استفاده می کنند مک یا ویندوز؟ بعد جستجو می کردم که چطور با آنها کار کنند.این برای شاگردان مسن هم نبود و خیلی از جوان ها هم این مشکل را دارند و از گوشی موبایل شان هم چیزی بلد نیستند و جز استفاده معمول استفاده دیگری ندارند.»
در این دوره رویا توانست یک دوره مجازی را که در کشور انگلستان برگزار شد بگذراند.«برایم حس خوشایندی داشت. سن آدم که بالا می رود مدام می ترسد از بقیه عقب بماند.با این دنیای جدید تکنولوژی به کتاب های جدی تر و دوره های جدی تر دسترسی پیدا کردم با نرم افزار اکروبات ریدر بیشتر کار کردم.مشکل مهم من در همه عمرم کندی سرعت اینترنت بود و مجبور شدم اینترنت با سرعت بالا تهیه کنم اما مساله اینجاست که اگراینترنت من خوب باشد اینترنت شاگردانم به آن خوبی نیست وبا هراتفاقی که در کشور می افتد سرعت اینترنت به هم می ریزد و این مساله در این دوران استرس زیادی به من وارد کرد.»
نسیم مهندس فرایند است و با یک فرزند پنج ساله دورکاری متفاوتی را تجربه کرده.«من تا پیش از همه گیری هم با شبکه های اجتماعی و اطلاعات عمومی کامپیوتر آشنا بودم و تا حد زیادی گلیم خودم را از آب بیرون می کشیدم. واقعیت آنکه بیشتر از اینکه دورکاری برای من به عنوان یک کارمند فایده داشته باشد برای شرکت مان مفید بود. آنها در استفاده عمومی از اینترنت و نرم افزارها ضعف داشتند و پاندمی برایشان فرصت خوبی شد تا خودشان را به روز کنند و زیرساخت های آی تی را وسعت بدهند وامکان دورکاری را فراهم کنند.من در زمینه آی تی در حد عمومی و کار خودم حتی قبل از دوره کووید هم قوی بودم. پس من نمی توانم بگویم این دوره تاثیر خیلی بزرگی برایم داشت اما دوستانی بودند که این دوره برایشان در زمینه آشنایی با آی تی مفید بود. برای من مشکلاتش بیشتر بود چرا که زیرساخت های اینترنت در کشورما ضعیف است و به همان ترتیب در شرکت ما هم ضعیف است. این نوع کار،حجم کارواستفاده از نرم افزارهای تخصصی با سرعت پایین اینترنت و ترافیک خطوط در شرکت باعث می شد دورکاری برای من در کل سخت بگذرد.»
مهمترین موضوعی که به نسیم در دوره دورکاری کمک کرد، بالارفتن اعتماد به نفسش برای شرکت درجلسات آنلاین بود.«جلسات آنلاین درهمه دنیا دررشته ما وجود داشت اما در شرکت ما کمرنگ بود اعتماد به نفس ما دراین زمینه کم بود اما در این دوره شرکت حرفه ای در این جلسات را آموختیم. من یک مصاحبه برای استخدام در یک شرکت خارجی داشتم و همین حضور متعدد در جلسات آنلاین با کارفرما و وندور باعث شد من راحتتر درمصاحبه حضور داشته باشم.»
اما نسیم به عنوان یک مادر شاغل که دور کاری را تجربه کرد چه مشکلات ویژه ای داشته:« روزهایی که دخترم حضور داشت تمرکز کافی نداشتم و صدای دخترم بک گراند همه جلسات بود.اما دورکاری از سویی برای مادرهایی که نمی خواستند بچه هایشان را به مهد کودک بفرستند موهبت بود.»
نگار اما مدرس دانشگاه است و آنچه را تجربه کرده شگفتانگیز میداند:«یک بخش ماجرای تدریس آنلاین اجباری بودنش بود اینکه کسی حق انتخاب نداشت وهمه باید خود را با آن تطبیق میدادند. اولین مساله ومعضل ما این بود که دانشجو و استاد ابزار کافی در اختیار نداشتند و نرمافزارهای خارجی مثل ادبی کانکت برای استفاده معرفی شد و باید چند نرم افزار روی دستگاه ها نصب میشد خیلی از افراد از گوشی تلفن استفاده کردند اما چون گوشی ها حجم کافی نمی پذیرفت دچار مشکل جدی شدند.بنابراین نرم افزارادبی کانکت و فلش پلیر وصل می کردند اما دستگاه های قدیمی خیلی با آن سازگار نبودند.در مرحله بعدی هم پشتبان های فنی خواستند نرم افزار انی دسک را نصب کنیم تا مشکلات حل شود اما ترس از تکنولوژی هم از طرف دانشجوها وهم استادان وجود داشت و خیلی ها می گفتند نمی توانند کار کنند.در دو سال گذشته تعدادی از همکاران که در آستانه بازنشستگی بودند و می توانستند بیشتر کار کنند از کار کنار کشیدند به این دلیل که کار برایشان پر فشار بود.برخی دانشجویان هم مرخصی تحصیلی گرفتند. سرعت اینترنت هم مشکل دیگر بود اینکه امکان تصویری کردن کلاس های درس وجود نداشت و البته هنوز هم این امکان نیست که خودش مزایا و معایب دارد. به هر حال این تغییرهم در ابتدا سخت و با مقاومت زیاد همراه بود. چند ماه بعد دانشگاه پلتفرم ساده تری را معرفی کرد ومتخصصان ایرانی پلتفرم را تغییر دادند وآن را به زبان فارسی ترجمه کردند.خیلی از خانم ها اوایل فکر می کردند نمی توانند با این وسایل کار کنند یعنی اعتماد به نفسشان در مقایسه با مردان در این باره کمتر بود. تجربه من نشان می داد فاصله بین آقایان و خانم ها به سرعت کم شد.اما همچنان اعتماد به نفس زنان مثلا برای پشتبانی فنی کم بود مثلا بیشتر دانشجویان پسر بودند که قبول می کردند، پشتیبان فنی شوند در حالی که تعداد دانشجویان دختر بیشترهم بود.»
نگار از مزایای دیگری هم که این دوران در زمینه تکنولوژی داشته نام می برد:«همه به سمت داشتن اینترنت بهتری رفتند واین بین استادان بیشتر رایج بود.دانشجویان دراین باره بیشترمشکل داشتند ومی گفتند ما درپرداخت شهریه هم مشکل داریم چه برسد خرید اینترنت پرسرعت و ارتقای سیستم.کمی با اینترنت اهدایی مخابرات وضع بهترشد اما در کل اینترنت مناسب نبود.از آن طرف همه تجربه های جذابی هم داشتیم ترس مان از تکنولوژی ریخت و اینکه فکرمی کردیم این دنیا کاملا مردانه است خیلی کمتر شد.ما تازه دریافتیم این دنیا چه پتانسیلی دارد که ما تا به حال ازآن استفاده نکرده ایم.»
برای خیلی هایمان کرونا دنیای متفاوتی ساختهاست. دنیایی پراز شگفتیهای غیر قابل انتظارو اتفاقات غیر قابل پیش بینی تلخ و شیرین. دنیایی که برای برخی خداحافظی همیشگی با دنیای کاغذی و ورود به دنیای آنلاین، دریچه های نوو حتی از دست رفتن برخی موقعیت ها را به همراه داشته است.