حضور لندتکها در بازار پرداخت وام، زمین بازی را دگرگون کرده است؛نبرد پول و اعتبار
فرایندهای دولتی آزاردهنده بسیاری وجود دارد که شهروندان ترجیح میدهند وارد آنها نشوند؛ اما بیشک…
۵ شهریور ۱۴۰۱
تولید گوشی تلفن همراه در داخل کشور که از میانه دهه ۸۰ در تمامی دولتها پیگیری شده اکنون به طرحی رسیده که بر اساس آن قرار است تا چهار سال آینده ۲۰ درصد بازار تلفن همراه کشور از تولیدات داخلی باشد. این موضوع با در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی، تحریمها و فاصله ایران با فناوریهای روز دنیا بسیار پیچیده و دشوار به نظر میرسد؛ اما مدیران دولتی تاکید میکنند طرح آنها با واقعیتها همخوانی دارد. ستار هاشمی، معاون نوآوری و فناوری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات که از طرف این وزارتخانه، طرح تولید گوشی در داخل را پیگیری میکند، میگوید دولت وظیفه دارد شرایط را برای تولیدکنندگان فراهم کند ولی اگر آنها نتوانند بعد از چند سال وارد بازار رقابتی شوند، مشکل خودشان است.
در موضوع تولید گوشی، برخی معتقدند ما در این صنعت مزیت نسبی نداریم و این حمایتهای دولتی، بنگاههای ما را تنبل میکند و در نهایت به چیزی مثل صنعت خودروسازی میرسیم. نظر شما چیست؟
به نظرم اگر ما در صنعتی توفیق نداریم به دلیل بیدقتی و بیتوجهی در اجراست؛ هرچند در این رابطه میتوان سیاستگذاریها و راهبردها را هم نقد کرد. در طرح تولید گوشی تلفن همراه در داخل یک نکته مهم وجود دارد که بحث تولید کیفی و حقوق مصرفکننده با نگاه ایجابی است. معتقدم اگر به این نکته توجه کافی و لازم داشته باشیم، امکان توسعه این زیستبوم را در کشور و بازار منطقهای خواهیم داشت.
ما در گام اول، صرفاً مشوقی را تحت عنوان «بازار گلخانهای» در اختیار تولیدکننده قرار میدهیم که قرار نیست تا ابد ادامه پیدا کند؛ یعنی تولیدکننده با این نگاه وارد میشود که در یک مقطع زمانی فرصت دارد هم تکنولوژیاش را توسعه بدهد و هم با این بازاری که در اختیارش قرار گرفته برای بلندمدت برنامهریزی کند. میدانید که در کشورهایی مثل پاکستان، بنگلادش و غیره بحث تولید گوشی موبایل وجود دارد که شاید حتی عجیب هم به نظر برسد. جالب است بدانید که اینها حتی در بخش صادرات تولیداتشان هم فعالیت دارند.
در بحث «فیچر فون» هم این اتفاق رخ داده و ما توانستهایم این گوشیها را به بازارهای منطقهای صادر کنیم. اگر ما این امکانسنجی را در بخش خصوصی به درستی انجام داده باشیم، طبیعتاً به این موضوع ورود نخواهیم کرد مگر اینکه مطمئن باشیم میتوانیم برای خودمان بازارسازی کنیم. نکته مهم که به تولیدکننده هم تاکید شده این است که این مشوقها و بازارها تداوم نخواهند داشت و پنجره آنها روزی بالاخره بسته خواهد شد و تولیدکننده ما باید بتواند روید پای خودش بایستد و در بازار رقابتی خودش کار کند.
آیا در بازارای مثل ایران، تولیدکننده ما امکان رقابت دارد؟
فکر میکنم با توجه به تجربههای قبلیمان که هم تولید و هم صادر کردهایم این امکان برای تلفنهای هوشمند هم وجود دارد. نکته دوم این است که با وجود این، آیا ما از توسعه تکنولوژی بینیاز خواهیم بود؟ به نظرم باید به تجارب گذاشتهمان درباره تولید گوشی برگردیم که ما این بررسیها را انجام دادهایم و حتی با تولیدکنندهها چندین جلسه داشتهایم و نظرات آنها را هم شنیدهایم. بدیهی است با صاحبان تکنولوژی باید تعاملاتمان را تا سطحی مشخص، حفظ کنیم. اگر این ارتباط ضعیف شود، هزینههای تحقیق و توسعه به حدی است که کارمان را مشکل میکند. جنس بحث ما در تعامل با بخش خصوصی تعریف شده که امیدواریم ادامه پیدا کند. برای نهایی کردن این طرح همه تلاشمان را کردهایم تا از دینفعان کلیدی و نظراتشان نهایت بهره و مشاوره را بگیریم و آنها را اعمال کنیم. نگاهمان هم به تولید کیفی در کشور، توجه به ذائقه مخاطب و بازارهای منطقهای بوده است. رقابت به صورت ذاتی در این طرح وجود دارد که در فرصت محدودی تعریف شده است.
شما مثال خودروسازی را زدید. من میگویم این بازارسازی در حوزههای دیگری مثل سیستمهای پرداخت، فروشهای کلی، VODها، حملونقل و غیره که جنسشان خدمات است رخ داده. در عین حال یادمان نرود در تولید مودم ما بازار داریم و اپراتورها با همین مودمهای تولید داخل کار میکنند. در بحث لایههای انتقال، بخشی از زیرساختهای کشور از تجهیزات تولید داخل استفاده میکند. ممکن است این رویکرد در حوزه خدمات جذابیت بیشتری داشته باشد اما این به معنی کنار گذاشتن بخش تولید نیست.
چه افقی در پیش رو میبینید که این طرح را توجیهپذیر میکند؟ آیا سهم ۲۰ درصدی که متصورید، اجرای چنین طرحی را توجیه میکند؟
واقعیت این است که بازار گوشی همراه، سهم بزرگی از واردات به کشور را شامل میشود. نگاه ما این است که این بازار را به فعالان و کنشگران این عرصه معرفی کنیم. دلیل اهمیت این موضوع این است که دغدغه ما در این بخش صرفاً بحث گوشی همراه نیست. ما در بحث خدمات، مشخصاً آنچه در استارتآپهای داخلی شکل گرفته، شاهد پلتفرمهایی از جنس گوشی همراه هستیم. باورمان این است که باید به مولفههای مختلف این زیستبوم فکر کنیم و به آن ورود کنیم. اینکه ما برای ۲۰ درصد این بازار هدفگذاری کردهایم خبر خوبی است به این معنی که قانونگذار و سیاستگذار ۸۰ درصد را برای ایجاد رقابت به رسمیت شناخته است.
اینکه آیا میتوانیم به این رقم ۲۰ درصد دست پیدا کنیم یا نه به تولیدکننده بستگی دارد؛ چراکه نگاه ما در این طرح، توسعهای و مشوقانه است. اگر تولیدکننده به این جمعبندی برسد که ورود به این طرح برایش بهصرفه نیست یا حتی در بخش تکنولوژی هم برایش صرفه ندارد، طبعاً حضور پیدا نمیکند. تعیین هدف ۲۰ درصدی در واقع نگاهی به بازار رقابت دارد چون مثلاً ما نگفتهایم که صد درصد گوشیها باید تولید داخل باشند. بر این نکته تاکید داریم که در این زیستبوم باید از منظر مزیتهایی که داریم مثل همان خدماتی که در آنها توفیق داشتهایم در سایر مولفهها نیز با نگاه اقتصادی ورود کنیم که طبیعتاً مشوقهای اولیه، زمینهساز آن هستند و البته به نظرم گوشی تلفن اهمیت راهبردیتری نسبت به سایر موارد دارد.
الآن شرکتهای بزرگی مثل سونی، هواوی و تسلا به سمت خودروسازی گام برداشتهاند. معتقدم کمکم آنهایی که در فیلد مکانیک کار میکنند سهمشان از الکترونیک و آیسیتی رو به کاهش میرود و این مسائل ما را به سمت پلتفرمهایی میبرد که با نرمافزار آنها را مدیریت و کنترل کنیم. اگر ما با راهبردی مشخص به تولید تجهیزاتی مثل موبایل ورود کنیم به طور ضمنی آن بخشها را هم هدفگذاری میکنیم. یا مثلاً در بحث کانکتکارها یا 5G پیشبینیها این است که در دنیا از سال ۲۰۲۵ فراگیر خواهد شد؛ اما ما از ۲۰۲۱ این موضوع را دنبال میکنیم چون میخواهیم بخشی از این دانش را به داخل بیاوریم که در بخش پسیو، اکتیو و فیبر و غیره گنجانده میشود و باید در عمل به سراغ آنها برویم.
عرضم این است که بخش الکترونیک، میکروالکترونیک و نرمافزار که انصافاً ما در آن صاحب حرف هستیم منحصر به یک حوزه نیست و سایر حوزهها را هم در بر میگیرد. الآن راجع به خدمات ابری حرف میزنیم. مثلاً شیائومی در حال بارگذاری تجهیزات و دیوایسهایش روی این سرویس است چون همزمان منطق عملکردی و اقتصادی دارد. ما نیز امیدواریم بتوانیم به این زیستبوم و همه مولفههایش با هم فکر کنیم.
درباره نگرانیهای امنیتی مانند رفتار گوگل و حذفهایی که انجام میدهد هم عرض میکنم که شما میبینید امروزه بسیاری از کشورها در موضوع سیستمعامل ورود کردهاند حتی اگر آن را تجاری نکرده باشند، اما کمترین مزیت ورود به این حوزه این است که قدرت چانهزنیشان را بالا میبرد. در واقع کل این فضا و زیستبوم ایجاب میکند که به این سمت حرکت کنیم.
نکته کلیدی در این طرح این است که ما فضایی را برای تولیدکننده ایجاد و بازاری را برای او امن میکنیم او هم تعدادی مشتری میگیرد. در صورت ادامه یافتن این بازار انحصاری اولین آسیب به تحقیق و توسعه تولیدکننده وارد میشود. پس نکته این است که مدیریت بعد از اجرای این طرح بسیار مهمتر از شروع آن است چون اگر مراقبت نشود، به همه بازیگران به یک اندازه ضربه میزند. ما در این طرح به مشوقهای صادراتی هم توجه کردهایم و در صورت حضور آنها در بازارهای خارجی و منطقهای آنها را برای تولیدکنندهها در نظر میگیریم.
نکته دیگر بحث تعرفه واردات است، قرار بود افزایش تعرفه واردات گوشیهای بالای ۶۰۰ دلار به صندوقی واریز شود. گویا هنوز این صندوق تشکیل نشده و پولها به خزانه میرود و صرف امور دیگری میشود.
ببینید، افزایش تعرفه بحثی نیست که یکشبه رخ دهد. به نظرم افزایش تعرفهها اتفاق افتاده است ضمن اینکه ما بحث این طرح را به افزایش تعرفهها منوط و متصل نکردهایم. در حال حاضر تعرفه گوشیهای بالای ۶۰۰ دلار افزایش یافته و ما پیشنهاد دادهایم که این مبلغ برای توسعه همین زیستبوم به کار گرفته شود. خبر آخر این است که این صندوق در وزارت صمت تشکیل میشود. به هر حال ما امیدواریم بتوانیم با همکاری مرکز ملی فضای مجازی و وزارت ارتباطات و سایر نهادها این پیشنهاد را عملی کنیم.
بالاخره متولی این صندوق چه نهادی است؟
به اتکای اسناد بالادستی، وزارت صمت متولی تولید در داخل کشور است. ما در وزارت ارتباطات معتقدیم اگر میخواهیم اقتصاد دیجیتالی رونق بگیرد، باید ملزومات آن فراهم شود بنابراین جنس کار ما با وزارت صمت بیشتر از نوع همکاری و همراهی است. مثلاً در طرح شبکه ملی اطلاعات، وزارت صمت متولی دستیابی به سهم ۲۰ درصد خوانده شده و وزارت ارتباطات با او همکار و همراه است و کمک میکند تا مسیر منطقی را طی کنیم.
فرض کنید فردا این صندوق تشکیل شد، آیا واقعاً معتقدید اکنون میتوانیم با مزیت نسبی به عرصه تولید وارد شویم؟
برای بخش خصوصی سخت است که امروز راجع به این صحبت کنیم که مزیتهایمان نسبت به هواوی و الجی و غیره چیست. اما یک نکته روشن اینکه بخش خصوصی اگر بخواهد وارد این عرصه شود، به یک سرمایهگذاری بزرگ نیاز دارد و با در نظر گرفتن همه جوانب به آن وارد میشود. امروز شاید بخش خصوصی ما چنین توان و مزیتی نداشته باشد، به همین دلیل است که میخواهیم این پنجره حمایتی را باز کنیم.
اکنون اواخر سال ۱۴۰۰ هستیم و این طرح قرار است تا ۱۴۰۴ به نتیجه برسد در حالی که کار حتی شروع هم نشده.
ما در جایگاه دولت تلاش میکنیم فضا را باز کنیم. بخشی هم خارج از اختیار ماست؛ مثلاً اگر بخش خصوصی نتواند وارد این عرصه شود یا در زمینه انتخاب و انتقال و جذب فناوری نتواند به نتیجه مطلوب و قانعکننده برسد. به عنوان مثال در حوزه نیروی انسانی دستمزدش در تولید پایین است که برای تولیدکننده فرصت است اما از آن طرف، هزینه نگهداشت و پرورش آن بیشتر است و این میتواند برای بخش خصوصی دغدغه باشد.
در حرف خوب است
ولی ما تا به کور تکنولوژی روز دنیا دست پیدا نکنیم ، امکان تولید گوشی رو نداریم
الان بزرگانی چون زیمنس ، رود اند شوارتز ، د ت و المان ، اریکسون ، ان ای سی یا همون نک ، فیلیپس بن کیو ، دوو ،حتی نوکیا از بازار زه علت نداشتن تکنولوژی روز ومنابع انسانی خلاق و مدیران از بازار حذف شدند ،
چه اصراری بر تولید داخل همه چیز هست ، این تفکر باعث نابودی صنعت ، ایران شده و حمایتهای کورکورانه و رانتی از این خودکفایی ، اگر بجای ایران خودرو و سایپا ، دار قالی و گلیم در اختیار روستاییان قرار داده بودیم ، یا بجای کشت برنج در اصفهان وخوزستان بی آب ، پسته و فندق و بادوم کاشته بودیم ، نه بازار فرش از دستمون میرفت ، و اشتغالزایی غیر متمرکز ومتنوع در کل ایران داشتیم ،
هرجای پای دولت در صنعت و اقتصاد بعنوان حمایت باشه ، حاصلش میشه عقب افتادگی و رانت و نابود شدن اون صنعت