۹ آبان ۱۴۰۳
تحلیلی پیرامون مجوز در ایران
چگونه یک حق، امتیاز میشود؟
یکی از همکاران در جلسه تحریریه میگوید فلان شرکت بزرگ مخابراتی، مجوز تلفن ثابت گرفته و این در حالی است که شاید اگر شرکت مخابرات، از مردم خجالت نمیکشید دیگر چنین سرویسی ارائه نمیداد چون صرفه اقتصادی ندارد. سوال او این بود که چرا چنین حرص و طمعی باید برای یک «مجوز» وجود داشته باشد؟ مگر صرف داشتن مجوز چه آوردهای برای یک شرکت است که شرکت با طی زمان و احتمالاً هزینه، بخواهد آن را به دست بیاورد؟ برای پاسخ این سوال باید به یک مشاور املاکی سر زد. شاید تعجب کنید که چرا مشاور املاکی اما وقتی توضیح بدهم موضوع روشن میشود. اگر شما هم تا به حال به دنبال یک خانه کلنگی بودهاید حتماً میدانید قیمت خانه کلنگیای که مجوز ساخت و ساز دارد (مثلاً برای پنج طبقه) گرانتر و بلکه خیلی گرانتر از خانهای است که چنین مجوزی را ندارد. دلیل این مساله ظاهراً برای مردم روشن است. عباراتی نظیر اینکه «آقا گرفتن این مجوز میدونی چقدر دوندگی داره؟ چقدر باید رومیزی و زیرمیزی بدی؟» توجیه میکند که باید برای خانه مجوزدار بیش از یک خانه بدون مجوز خرج کرد. حال چرا این استدلال برای یک مجوز مخابراتی درست نباشد؟ آنها که سرشان به حساب و کتاب یا به تعبیر بهتر علم اقتصاد است، میدانند که «بانک جهانی» طی یک پروژه سالانه اقدام به بررسی میزان «سهولت انجام کسب و کار» در کشورهای مختلف جهان میکند. این کار با بررسی 10 شاخص در میان 189 کشور جهان صورت میگیرد. نگاهی به آن شاخص میتواند نشان دهد چگونه یک مجوز، چنین ارزشی مییابد. نخستین شاخص در این حوزه آغاز یک کسب و کار است و یکی از المانهای جزیی برای آغاز کسب و کار تعداد پروسههایی است که باید طی شود تا شما یک کار را شروع کنید. این تعداد در ایران که رتبه 62 جهان در...