۹ آبان ۱۴۰۳
معادله نیروی انسانی، اخلاق و تعهد
در طول سالیان گذشته به واسطه بروز تجربهای بد روال بسیار سختی برای جذب نیرو در شرکت داشتهایم و به این نتیجه رسیدهایم که شخصیت بر تخصص اولویت دارد. بر این اساس، اوقاتی بوده که آدمهایی خوب با تخصص کم به عنوان تیم اجرایی در اختیار داشتهایم. برایمان مهم بود که افراد امانتدار، متعهد، مسئولیتپذیر و صادق باشند که با فرهنگ سازمانی شرکت همخوانی داشته باشند. درک این قابلیتها در دوران همکاری آزمایشی هم حتی میسر نیست و در برخی موارد ممکن است فرد تا سالها خلقیات درونی خود را آشکار نکند و به طور متوسط باید ماهها بگذرد تا بتوان درک مناسبی از نیروی انسانی پیدا کرد. ماهیت نیروی انسانی اگر بخواهیم به طور ماهوی نیروی انسانی را در قالب دستهبندی و در یک نمای کلی بررسی کنیم، میتوان گفت با دو مدل نیروی انسانی در محیط حرفهای روبهرو هستیم: انسانهایی که متعهد هستند و همواره در پی توسعه فردی، افزایش قابلیتها و بهروز کردن خود میگردند. این نیروها به کارآفرینان درون سازمانی معروف هستند که عمدتاً نوآوری، خلاقیت آنها، سبب رشد سازمان میشود. این افراد راه خود را برای توسعه در شرکتها پیدا میکنند و گروههای اقتصادی همواره به دنبال حفظ این افراد بوده و آنها نیز عمدتاً شخصیت وفاداری به ساختارهای سازمانی دارند. دسته دیگر اما افرادی هستند که پس از پایان تحصیلات مدام به آنها گفته شده، باید کسبوکار خودت را داشته باشی پس آنان به سویی حرکت کردهاند که برای دورهای در یک شرکت مشغول به کار شوند ولی برای آن کار نکنند. ارتباطات و منابع را به دست آورند و به دنبال کسبوکار خود بروند؛ یعنی به محیط کار به چشم طعمه مینگرند و آن را بستر پرش شخصی تلقی میکنند. این دسته همواره میاندیشند که در حقشان ظلم شده و اگر آنها در سازمان نباشند، مجموعه فلج میشود و میپندارند آنان تنها عضو...