شاید وقتی یک سیب چرخید و از درخت در آغوش آیزاک نیوتن افتاد تا بهانهای باشد که بتواند قانون جاذبه را کشف کند، یا وقتی داوینچی مونالیزا را میکشید و گالیله میگفت زمین به دور خورشید میچرخد، هیچکدام فکر نمیکردند در پس یک ایده و طرح ساده دیگر هیچگاه تاریخ آنها را فراموش نخواهد کرد. اتفاقاتی هم که در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 در بازار کسبوکارهای اینترنتی ایران رخ داد، در زمان خود به نظر نمیرسید یک اتفاق تاریخی و نویدبخش تحولی بزرگ در بازار تجارت الکترونیکی کشور باشد. گزارش سونیتا سرابپور درباره نسل دوم استارتآپهای ایران را بشنوید.
انگار در سرای «ایکی قاپی»* قدم میزنی؛ در حالی که آتش تازه خاموش شده، اما هنوز هرم گرمای آن از بین نرفته است. مغازهها سوخته و کسبه در بهت از دست رفتن همه سرمایهشان ماندهاند. آتشی که کسی به درستی نمیداند از کجا شعله کشید و چطور در زمانی کوتاه دار و ندار همه را خاکستر کرد؛ اما این نقل بازار تبریز نیست، داستان بازار گوشی تلفن همراه ایران است که در میانه تابستان 97 طعمه حریق شد و همچنان میسوزد. آتشی که جرقه اولیهاش را دلار 4200 تومانی زد. دلاری که قرار بود نماد توانایی دولت در کنترل بازار، پس از بازگشت تحریمها باشد اما به دستاویزی برای گرانفروشی، رانتخواری، کمیابی اقلام مصرفی و در نهایت نابودی برخی بازارها تبدیل شد.
گزارش میثم قاسمی درباره بازار گوشی تلفن همراه ایران که یک سال پس از برخورد با واردکنندگان متخلف هنوز به حالت عادی بازنگشته است را بشنوید.
ابلاغ اجرای برنامه ششم توسعه به دستگاههای دولتی به دو سالگی خود نزدیک میشود. هرچند سازمان برنامه و بودجه کشور طبق قانون، مسئول نظارت بر حسن اجرای برنامههای توسعهای به شمار میآید، اما مجلس نیز در این سالها سعی کرده است نقش خود در این زمینه را تا حد امکان ایفا کند؛ بنابراین از همین دو سال پیش فراکسیون «نظارت بر اجرای برنامههای توسعهای مجلس شورای اسلامی» را تشکیل داد.
هرچند هنوز گزارشی از روند فعالیت این کمیسیون منتشر نشده است اما وزرای دولت به صورت مرتب در کمیسیونهای مختلف حاضر میشوند و مورد سوال و جواب نمایندگان مجلس قرار میگیرند و باید از عملکرد خود دفاع کنند، هرچند بسیاری از سوالها مربوط به قانون و نحوه اجرای وظایف محولشده به وزارتخانهها برای اجرای قانون برنامه ششم توسعه نیست، اما در بسیاری از مواقع وزرا برای دفاع از عملکرد خود از آن کمک میگیرند.
بهناز توحیدی در گزارش با نام چشمانداز ابهام تلاش کرده تا به این سوال پاسخ دهد که آیا نمایندگان مجلس بر روند اجرای برنامه ششم در حوزه فناوری و اطلاعات نظارت دارند؟
تجارت الکترونیکی مانند ساختمان چهارطبقه اجارهنشینهاست، سریالی که در سالهای میانی دهه 60 پخش میشد. مستاجران ساختمان اجارهنشینها هر کدام ساز خود را میزدند و میخواستند به شیوه خودشان به ساختمان سروسامانی دهند. هر کدام از آنها هر روز با شیوهای جدید وارد میشد و جنگ جدیدی راه میانداخت. هیچکس با دیگری به تفاهم نمیرسید و در نهایت پایه منبع آب ساختمان شل شد، فرو ریخت و ساختمان و ساکنانش را آب برد. داستانی که شباهت زیادی به حال این روزهای استارتآپهای حوزه تجارت الکترونیکی و روند سیاستگذاری برای آنها دارد.
مرکز توسعه تجارت الکترونیکی امسال را سال سیاستگذاری و برنامهریزی برای حوزه تجارت الکترونیکی اعلام کرده است. سیاستگذاریای که بر پایه قانونی خواهد بود که تقریباً 16 سال از عمر آن میگذرد و بسیاری از فعالان این حوزه نیاز به بازنگری در آن را بارها گوشزد کردهاند اما روند کند تغییرات در دولت موجب شده بسیاری از کارشناسان این حوزه به همین قانون فعلی رضایت دهند.
گزارش نسیم سلطان بیگی درباره چالشهای کسبوکارها در حوزه سیاستگذاری تجارت الکترونیکی را بشنوید
اگر بازار سنتی ایران این روزها دلیل بیرونقی خود را بیثباتی نرخ ارز میداند و نگاهش به ساختمان شیشهای بانک مرکزی دوخته شده تا شاید با تصمیمی بتواند رونق را به آن بازگرداند، بازار تجارت الکترونیکی تمام مشکلات خود اعم از فیلترینگ کسبوکارها یا امنیت کاربران این حوزه یا تعدد مجوزهای متفاوتی را، که از عمر آنها در فضای کنونی سالها گذشته است، نبود یک متولی واحد در زمینه تجارت الکترونیکی میدانند.
معاونت علمی ریاست جمهوری، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، مرکز توسعه تجارت الکترونیکی، وزارت امور اقتصادی و دارایی، بانک مرکزی، مرکز ملی فضای مجازی و اتحادیه کسبوکارهای فضای مجازی هر کدام به نوعی خود را متولی بخشی از فضای تجارت الکترونیکی کشور میدانند. پرسشی که به نظر میرسد هنوز جوابی ندارد، سالهاست در قانون تجارت الکترونیکی و اساسنامه مرکز توسعه تجارت الکترونیکی پاسخ داده شده است، با این وجود به نظر میرسد کسی علاقهای به شنیدن آن ندارد؛ اما این موضوع با توجه به آغاز فصل سرمای اقتصادی دوباره نزد دولتمردان داغ شده است.
گزارش مهرک محمودی در این باره را در فایل زیر بشنوید.
نشست کارشناسی درباره امنیت در استارتآپها
با صدای: آرش برهمنددر مدت کوتاهی که از سال 98 گذشته، بارها خبرهایی در مورد هک و نفوذ به زیرساختهای شرکتهای استارتآپی کشور شنیده شده است که شاید مهمترین آنها مربوط به نفوذ به اطلاعات فاکتور رانندگان تپسی و دسترسی به سورسکد سایت کافهبازار باشد. هر کدام از این شرکتها نیز تاکنون دلایل مختلفی برای بحرانهای امنیتیای که برایشان پیش آمده اعلام کردهاند؛ اما آنچه همه آنها به صورت مشخص عنوان میکنند این است که در شرایطی که شرکتهای استارتآپی تمام توانشان را برای توسعه بازار خود گذاشتهاند و در این زمینه سرعتشان برای توسعه سیستمهایشان به شکل باورنکردنی بالا میرود، اولین چیزی که قربانی میکنند امنیت است.
در نشست کارشناسی پیوست با حضور مدیر فناوری شرکت تپسی، معاون مهندسی کافهبازار و مدیر امنیت زرینپال، به بررسی اهمیت یافتن موضوع امنیت در اکوسیستم شرکتهای استارتآپی کشور پرداختیم. در این نشست عوامل گوناگونی برای افزایش حملات امنیتی به شرکتهای استارتآپی اعلام شد؛ از سختی ارتباط با شرکتهای خارجی برای فراهم کردن زیرساختهای امنیتی مناسب گرفته تا قربانی شدن امنیت به خاطر توسعه بازار و نبود قانونهای شفاف در فضای امنیتی برای شرکتهای استارتآپی.
میزگرد پیوست در این باره را در فایل زیر بشنوید:
«What I’d like to see with Iran, I’d like to see them call me»؛ همین یک جمله از صحبتهای دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، کافی بود تا سیل شوخیهای ایرانیها روانه شبکههای اجتماعی و پیامرسانها شود. کاربران آنچنان با این بخش از سخنان او شوخی کردند که اصل موضوع به فراموشی سپرده شد و در این میان، انیمیشن کوتاهی که نشان میداد ترامپ از انبوه پیامهای تبلیغاتی کاشت مو و سفر به آنتالیا و غیره به ستوه آمده و خودکشی میکند، حتی نظر وزیر ارتباطات را هم جلب کرد. همگان میدانند که ثبت شماره یک ایرانی در هر جا، به معنی دریافت انبوه پیامکها و تماسهای تبلیغاتی است اما انگار کسی نمیتواند با آن مقابله کند. این در حالی است که هنوز کارزار وزیر با خدمات ارزش افزوده موبایلی تمام نشده است، کارزاری که تاکنون تلفات بسیاری داده اما همچنان در ظاهر بر بستر فنی پیش میرود.
گزارش میثم قاسمی درباره خدمات ارزش افزوده تلفن همراه و پیامکهای تبلیغاتی را در فایل زیر بشنوید.
فضایی مهآلود میان آنها و دیگران
با صدای: بهناز توحیدی«اگر شبکه ملی اطلاعات راهاندازی شده، پس کجاست؟»
یک هفته از انتشار خبر «قتل طلبه همدانی» میگذرد. کمی از تب و تاب ماجرا کاسته شده است و نمایندگان در راهروهای مجلس همچنان از رها بودن فضای مجازی میگویند و وقتی از راهکار آنها پرسیده میشود تنها میگویند: راهاندازی شبکه ملی اطلاعات. شبکه ملی اطلاعات را میتوان به مثابه حکایت «فیل در تاریکی» مولانا دانست. هنوز بسیاری از ماهیت «شبکه ملی اطلاعات» برداشت دقیقی ندارند و هر کسی از ظن خود در مورد آن اظهارنظر میکند و معمولاً این اظهارنظرها رنگ و بوی سیاسی نیز میگیرند. با اینکه مدیران وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بارها اعلام کردهاند شبکه ملی اطلاعات راهاندازی شده است، اما هنوز برخی از نمایندگان در پی راهاندازی این شبکه هستند.
البته این تنها موضوع مرتبط با ارتباطات و فناوری اطلاعات نیست که نمایندگان طی هفتههای اخیر به آن علاقه نشان دادهاند. گزارش بهناز توحیدی از آنچه در ماه گذشته در مجلس رخ داده را در فایل زیر بشنوید.
الکترونیکی شدن فرایندها پیشزمینه هوشمندی است
با صدای: نسیم سلطان بیگیزمانی که خبرنگار حوزه شهری بودم، شورای شهر و صحن علنی آن بخش جدانشدنی تمام هفته ها بود. 20 دقیقه زود رســیده بودم و تمام این مدت در پیاده رو مقابل ســاختمان شــورا طــول و عرض خاطرات آن روزهایم را میپیمودم. بالاخره همکارم از راه رسید و برای گفتوگویی که هماهنگیاش بیش از یک ماه از من وقت گرفته بود خودمان را به طبقه پنجم شــورای شــهر رساندیم. اتاقی که تابلوی روی در آن از یک ســال و نیم پیش به نام بهاره آروین، رئیس کمیته شــفافیت شــورا، درآمده اســت.
پیش از آنکه گفت وگو شــروع شــود گفت قرار است شهردار برای بازدید بیاید و اگر چنین شــود، مجبور به ترک مصاحبه خواهد بود. اما خبر خوب برای ما اینکه شهردار نیامد و بهاره آروین به جای انتظار یک ماهه و دو بار عقب افتادن زمــان مصاحبــه، نه نیم ســاعت که یک ســاعت و نیم با ما به گفت وگو نشســت. شــفافیت تقریبــا همه آن چیــزی بــود که به آن فکر می کــرد. او در اتاقی غرق نور، کــه در ورودی آن از بیرون باز نمی شــد، نگران این بود که آیا پس از او کســی هســت که ماراتن شفافیتی را که در شهرداری تهران به راه انداخته ادامه دهد. میتوانید آنچه را که ما در این یک ساعت و نیم گفتیم و شنیدیم در ادامه بشنوید.
تیتراژ آغاز میشود؛ خواننده فریاد میزند: « When you walk through the garden, You gotta watch your back» و در تمامی 60 قسمت سریال آن را تکرار میکند: «اگر در بهشت راه میروی، بهتر است حواست به پشت سرت باشد.» روی سخنش ظاهراً با آدمهایی است که در شهر بالتیمور آمریکا زندگی میکنند، اما وقتی سریال تمام میشود انگار همه آدمها در همه شهرهای دنیا میتوانند مخاطبش باشند؛ همه شهردارها، اعضای شورای شهر، پلیسها و مردم عادی.
سریال The Wire با ریتمی نه کند و نه تند نزدیکترین حالت را به زندگی واقعی شهری امروز دارد. همان ریتمی که هر روز در کلانشهری مانند تهران میبینیم. همان روندی که تمامی ابر پروژههای پایتخت دارند. نه پیش میروند و نه از رفتن میمانند. چیزی شبیه پروژه هوشمندسازی شهر تهران. سریالی پر از ایدههای درخشان، لحظات افتخارآمیز و شکستهای ناباورانه و البته با پایانی نامعلوم.
گزارشی در این باره از نسیم سلطانبیگی را در بشنوید.
موضــوع نیــروی کار متخصــص در ایران کم کم به یکی از معضلات اصلی کســب وکارهای مختلف تبدیل شــده اســت. در حالی که جمعیت جوان ایران و تعداد فارغ التحصیلان دانشــگاهی در کشــور عدد بزرگی را تشــیکل میدهند اما در همان حال، آمار بیکاری دانش آموختگان بالاتر از سایر اقشار است. این موضوع در رشتههای مرتبط با ارتباطات و فناوری اطلاعات شکل جدیتری به خود گرفته اســت.
این در حالی اســت که شــاید برخی تصور کنند با وجود تعداد بالای استارتآپها در کشــور و استفادههای متعدد از ســخت افزار و نرم افزار در ســالهای اخیر، این آمار نباید بالا باشد. وضعیت اشتغال و نیروی کار ماهر در این صنعت را در میزگردی با حضور امیر ناظمی معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، اســما کروبی مدیرعامل شــرکت تیارا، جادی میرمیرانی فریلنســر، ایلیا وکیلی مشــاور مدیرعامل شــرکت داتین و بهناز آریا قائم مقام مدیرعامل موسسه آموزشی کهکشان نور بررسی کرده ایم و آنچه در ادامه میآید حاصل تضارب آرای آنان است.
میزگرد ما در این باره بشنوید.
ادغام، فروش، انحلال، بدهی، ورشکستگی، زیاندهی و غیره. اینها کلیدیترین کلمات در رابطه با فعالیت شرکتهای دارای پروانه ایجاد و بهرهبرداری از شبکه ارتباطات ثابت (FCP) هستند. آن هم در حالی که هنوز چهار سال از زمان دریافت پروانه نگذشته و این شرکتها تا سال 1404 برای استفاده از آن مهلت دارند. گرچه در ارتباط با شرکتهای FCP تقریباً هیچ چیز شفاف نیست و کسی نمیداند هر کدام از آنها به طور دقیق چه تعداد مشترک دارند، میزان بدهیشان به دولت چه میزان است و وضعیت درآمدیشان چگونه است اما اخباری که درباره فروش سهام آنها منتشر میشود و تلاش وزارت ارتباطات برای ادغام این شرکتها در یکدیگر نشان میدهد وضعیت چندان هم مساعد نیست.
گزارشی از محمدرضا میثم قاسمی در این باره را بشنوید.
احراز هویت اولین گام برای شروع هر کار اداری است و همین مساله گاهی تبدیل به اولین گام کلاهبرداری هم میشود. در سالهای اخیر پروندههای بسیاری روی میز قضات رفته که مشکل اصلی در وقوع جرم نبود یک سیستم احراز هویت کامل بوده که راه را برای جعل هویت باز گذاشته است.
محمدحسین دری، پژوهشگر و مدرس دانشگاه و دادیار دادسرای تهران، معتقد است اگر احراز هویت به شکل کامل و درست آن انجام شود، 70 درصد جرائم سایبری رخ نخواهد داد. مساله بعدی هم نبود قانون درستی برای مقابله با کسانی است که احراز هویت را به درستی انجام نمیدهند. قانونی که در دو هفته اخیر پس از کش و قوسهای فراوان میان مجلس و قوه قضائیه در نهایت با پادرمیانی مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید.
این قانون در میان لوایح چهارگانه FATF به مجلس رفت و بر اساس آن کسی که احراز هویت را به درستی انجام ندهد مجرم شناخته میشود و با مجازاتهایی مانند انفصال از خدمت و جزای نقدی و پرداخت خسارت روبهرو خواهد شد. اما این راهکار تا زمانی که سیستم احراز هویت به شکل کاملاً الکترونیکی و با استفاده از ابزارهای بیومتریک در کشور اجرایی نشود همچنان با مشکلاتی مواجه خواهد بود. اگر میخواهید در اینباره بیشتر بدانید، گفتوگوی ما را با محمدحسین دری درباره این مساله و پاسخهای او بشنوید.
هجوم لشکریان سبز به دیوار بزرگ
با صدای: نسیم سلطان بیگیجنگهای داخلی آمریکا چهار سال به طول انجامید و در نهایت به نتیجهای نرسید و ایالتهای موتلفه به جمع ایالتهای متحده آمریکا برگشتند. توماس جاناتان استون والجکسن یکی از ژنرالهای معروف در جنگهای داخلی آمریکا بود که به استون وال شهرت داشت. گفته میشد جکسون مانند یک دیوار سنگی در اولین نبرد ایستادگی کرده است. جنگهای داخلی آمریکا بر سر ساختن یک هویت جدید شکل گرفت و در نهایت معاون استون وال به دلیل احراز نشدن هویتش توسط نیروهای خودی کشته شد.
حالا پس از گذشت سالیان دیوار دیگری قد کشیده و به سد احراز هویت خورده و جنگ میان دیوار و پلیس فتا همچنان در جریان است. جنگی که این بار نه در میدان نبرد تنبهتن واقعی که در فضای مجازی رخ میدهد. پلتفرمهای کسبوکار فضای مجازی با این جمله روبهرو شدهاند که مسئولیت احراز هویت کاربران بر عهده آنهاست و اگر نکنند فیلتر میشوند. جملهای که از سوی پلیس فتا مانند تیری در چله نشست و به سمت آنان پرتاب و جنگ از اینجا آغاز شد.
گزارش نسیم سلطان بیگی درباره ماجراهای دیوار به عنوان نماد کسبوکارهای مجازی و پلیس فتا را درباره احزار هویت مجازی بشنوید
من، مهرک محمودی، با شماره شناسنامه *** 29 و کد ملی **** 005968
این روزها تهران تنها شهر من برای زندگی نیست، توییتر و اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی نیز شهرهای من برای زندگی هستند. از هیاهوی هر کدام که خسته و ناامید میشوم به دیگری پناه میبرم و در خیابانهای آنجا وقت میگذرانم. دوستان من نیز در هر کدام از این فضاها مرا به نوعی میشناسند. یکی از آنها بازنمایی خستگی روزانه من است و دلخوریها و شوخطبعیهایم و دیگری کاملاً سیاه سفید اما پر از امید و آرزو برای سفرهایی طول و دراز. حال من کدام یک از این شخصیتها هستم. کدام یک از آنها واقعی است.
مهرک با عنوان خبرنگار حوزه فناوری اطلاعات یا شخصی که بیشتر اوقات خود را در کافهها می گذراند و گاهی غر میزند و گاهی میخندد یا شخصی که بیشتر شهرگردی میکند و سفر میرود و آن را به صورت سیاه سفید با دیگران به اشتراک میگذارد؟ مرا با کدام یک میشناسند؟ا گر روزی من فقط با شماره شناسنامه یا در نهایت کدملیام شناسایی میشدم، امروز با شماره تلفن همراه یا حساب بانکی یا حتی اکانتهای شبکههای اجتماعیام قابل شناسایی هستم.
روزی که به دنیا آمدم ثبت احوال اطلاعات هویتی مرا ثبت کرد بعدها شبکه بانکی اطلاعات هویتیام را با اطلاعات حساب بانکیام هماهنگ کرد و در دورهای شماره تلفن همراه من تبدیل به سیاهه اعمالم شد. گره زدن این سه بخش به یکدیگر میتواند منِ واقعی را بشناساند. توسعه فضای مجازی موجب تغییر مفهوم احراز هویت شد. اگر زمانی فقط با در دست داشتن شناسنامه امکان احراز هویت وجود داشت، حال قرار گرفتن پشت صفحههای مانیتور این امکان را کمرنگ کرده است.
برای اطلاع بیشتر از این موضوع، گزارش مهرک محمودی در این باره را بشنوید: