وقتی جف بزوس، مدیرعامل آمازون و ثروتمندترین مرد دنیا، تصمیم گرفت درباره اختلافاتش با شرکت نشنال اینکوآیرر اظهار نظر کند راه متفاوتی را انتخاب کرد. او که بزرگترین سرمایهگذار واشینگتن پست نیز هست صدای شخصی خود را به هر رسانهای از جمله واشینگتن پست ترجیح داد و از یک بستر وبلاگ برای شنیده شدن این صدا استفاده کرد.
این انتخاب بزوس تنها نمونهای از روند تبدیل شدن افراد به رسانههای شخصی و فاصله گرفتن از دنیایی است که در آن ابزارهای برقراری ارتباط جمعی، محدود به رادیو و تلویزیون دولتی یا نشریات وابسته به جناح و تفکری خاص بودند و با دستچین کردن اخبار، اطلاعات و برنامهها سعی در نمایش گوشههایی از واقعیت خودساختهشان و یکسانسازی افکار عمومی داشتند.
اما حالا شبکههای اجتماعی و بسترهای مختلف در فضای دیجیتالی این امکان را به وجود آوردهاند تا فارغ از خط و مرزهای فکری رسانههای رسمی، هر کس صدای خود را به مخاطبانی از سراسر دنیا برساند. همین گستره وسیع مخاطبان است که هنوز به مذاق بسیاری از سیاستگذاران خوش نیامده و باعث شده این- به تعبیر خودشان- فضای افسارگسیخته را رقیب یا حتی دشمن خود تلقی کنند و دست به خطکشیهایی برای آن بزنند که با ذات فضای دیجیتالی و ابزارهای جدید ارتباطی در این بستر سازگاری ندارند. اما چقدر این خطکشیها موفق عمل کردهاند؟
برای یافتن پاسخ این سوال گزارش مینا نوبهار در این باره را بشنوید.
آیا انتظارات کارکنان واشنگتن پست از مالک جدید واقعبینانه است
غیرقابل پیشبینی شاید، دوستداشتنی هرگز