فیلیمو از هویت بصری جدید خود رونمایی کرد
پلتفرم «فیلیمو» در آستانه شب یلدا از هویت بصری تازه خود رونمایی کرد تا پس…
۳۰ آذر ۱۴۰۴
۳ دی ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۷ دقیقه

کارشناسان اقتصاد پلتفرمی بر این باورند که هرچند خدماترسانی دیجیتال تا حدی به اشباع رسیده، بخش بزرگی از اقتصاد کشور همچنان به شکل سنتی اداره میشود. به گفته آنها بازارهایی مانند خودرو، پوشاک، ملک و لجستیک، ظرفیت بالایی برای ورود، سرمایهگذاری و هوشمندسازی دارند و میتوانند مسیر تازهای برای رشد پلتفرمها باز کنند.
به گزارش پیوست، سجاد باقری، همبنیانگذار و مدیرعامل همراه مکانیک، در نشست «انتقال تجربیات کارآفرینی در استارتآپهای پلتفرمی» مسیر شکلگیری و رشد این پلتفرم را در بازاری توصیف کرد که همچنان به شدت سنتی است. او توضیح میدهد: همراه مکانیک نخستین شرکت تخصصی کارشناسی خودرو است و در حال حاضر بر بازار تهران و کرج تمرکز دارد. از برنامههای آینده ما این است که تا پایان سال ۱۴۰۵ به پنج شهر دیگر نیز وارد شویم.
او با اشاره به ابعاد بازار میگوید: ماهانه حدود ۱۲۰ هزار خودرو در تهران و کرج تعویض پلاک میشوند و سهم همراه مکانیک از این عدد کمتر از دو هزار خودرو است.
به گفته باقری، سهم کل پلتفرمهای خودرویی از بازار چیزی در حدود سه درصد است و همین موضوع نشان میدهد که با وجود جذابیت بازار، فضای سنتی همچنان دست بالا را دارد.
باقری بازار خودرو را بازاری رو به توسعه میداند و معتقد است فرصتهای متعددی برای ورود و گسترش در آن وجود دارد. با این حال، یکی از چالشهای رایج استارتآپها را عدم تمرکز و پراکندگی در بخشهای مختلف میداند.
او درباره نقش هوش مصنوعی در بازار خودرو نگاه محتاطانهای دارد. باقری در اینباره توضیح داد: خرید و فروش خودرو فرآیندی احساسی و مبتنی بر اعتماد است و مشتری نیاز دارد خودرو را از نزدیک ببیند و لمس کند. به همین دلیل، هوش مصنوعی نمیتواند جای فروشنده یا کارشناس انسانی را که باید خودرو را جزء به جزء بررسی کند را بگیرد. با این حال، این فناوری میتواند در افزایش بهرهوری و بالا بردن ظرفیت کاری افراد نقش موثری ایفا کند.
باقری در بخشی دیگر از صحبتهای خود حوزه ملک را از دیگر بازارهای مستعد توسعه میداند که همچنان نیاز بالایی به خدمات ساختارمند دارد.
در بخش پایانی، او به استراتژی محتوایی همراه مکانیک اشاره میکند و میگوید تمرکز این مجموعه بر معرفی نیازهای واقعی جامعه در شبکههای اجتماعی، به ویژه اینستاگرام، یکی از برگهای برنده آنها در رقابت با سایر بازیگران بازار بوده است. او توضیخ میدهد که معرفی سرویسها نه به شکل تبلیغ مستقیم، بلکه بر اساس حل مسائل واقعی کاربران، به همراه مکانیک کمک کرده تا جایگاه متمایزی در ذهن مخاطبان ایجاد کند.
علیرضا قاسمی، مؤسس و مدیرعامل آلسات، هم در این نشست این پلتفرم را یک بازیگر B2B میداند که ماموریت اصلی آن ساماندهی و هوشمندسازی عمدهفروشی پوشاک است.
به گفته او، هر استارتآپ برای رسیدن به سوددهی ناگزیر است دو مرحله اساسی را پشت سر بگذارد. قاسمی در اینباره توضیح میدهد: مرحله نخست، همزمان کردن عرضه و تقاضا و ارائه خدمتی است که مسالهای واقعی را حل کند و مرحله دوم، رسیدن به مقیاسی است که در آن سودآوری معنا پیدا کند.
به باور قاسمی، عبور از بحران در استارتآپها نیازمند جسارت در تصمیمگیری و بازگشت به مسئله اصلی است، رویکردی که در نهایت برای آلسات پاسخگو بود و امکان ادامه مسیر را فراهم کرد.
مدیرعامل آلسات در توصیف بازار پوشاک، به ابعاد کمتر دیدهشده آن اشاره میکند: تنها در بازار تهران گردش مالی بسیار بزرگی در جریان است، در همین بازار چند پاساژ بزرگ در کنار هم وجود دارد که هر کدام حدود چهار هزار مغازه را در خود جای دادهاند و سالانه حداقل حدود ۲۰۰ میلیارد تومان تراکنش مالی دارند. از سوی دیگر تنها حدود ۵ درصد از این بازار به پوشاک زنانه اختصاص دارد. این اعداد نشان میدهد که بازار پوشاک تا چه اندازه بزرگ و اثرگذار است، هرچند کسب سهم قابل توجه از چنین بازاری کار سادهای نیست و نیازمند تمرکز و استراتژی دقیق است.
قاسمی تاکید میکند کاربر زمانی به یک پلتفرم اعتماد میکند که آن را امین خود بداند.
او در ادامه به این مساله اشاره میکند که لزوما نیازی نیست کل بازار پوشش داده شود. به اعتقاد قاسمی، میتوان با تمرکز بر کسبوکارهای کوچک و سنتی و با بهرهگیری از هوش مصنوعی و ابزارهای پیشرفته، فرآیندهای آنها را توسعه داد و بهرهوریشان را افزایش داد. او ادامه میدهد: حوزه پوشاک از جمله صنایعی است که قابلیت ورود و سرمایهگذاری بالایی دارد و دو بخش اصلی پوشاک ارزانقیمت و محصولات لوکس قابلیت سرمایهگذاری بالایی دارند.
در پایان، قاسمی مهمترین ویژگی یک کارآفرین را صبر میداند و تاکید میکند مسیر ساخت کسبوکار، بیش از هر چیز نیازمند تحمل، پایداری و نگاه بلندمدت است. او در جمعبندی، دو حوزه لجستیک و پوشاک را از جمله بازارهایی میداند که همچنان ظرفیت بالایی برای ورود، نوآوری و هوشمندسازی دارند و میتوانند مقصد موجهای بعدی کارآفرینی باشند.
احمد ایزدپور، همبنیانگذار و مدیرعامل جاباما، هم در این نشست نقطه آغاز هر پلتفرم را عبور از «شروع سرد» میداند. مرحلهای که به اعتقاد او نسخه واحد و سادهای ندارد، اما بدون توجه همزمان به عرضه و تقاضا، نمیتواند شکل بگیرد.
از نگاه مدیرعامل جاباما، حل بسیاری از چالشها نه با مداخله مستقیم، بلکه از مسیر حکمرانی پلتفرم امکانپذیر است. به گفته او، پلتفرمها نباید به دنبال حل موردی مسائل باشند، بلکه باید با طراحی مجموعهای از الگوریتمها، مسیر حل پایدار مشکلات را هموار کنند.
به باور او تقویت سمت عرضه و بعد از آن طراحی دقیق تعرفهها و پوشش ریسکهای مرتبط در کسبوکار اهمیت زیادی دارد. ایزدپور توضیح میدهد: اگر سمت عرضه حداقلی از تنوع را نداشته باشد، اساسا تقاضا شکل نمیگیرد. بر همین مبنا، جاباما در گام نخست سراغ جذب میدانی رفت و در گام بعد، به طراحی تعرفهای رسید که بتواند درآمدی قابل پیشبینی و پایدار برای پلتفرم ایجاد کند.
او با اشاره به ابعاد بازار اقامتگاه در ایران میگوید: این بازار ارزش ۳۴ تا ۳۵ هزار میلیارد تومانی دارد که تنها حدود ۲۰ درصد آن آنلاین شده است. زمانی که جاباما وارد این حوزه شد، سهم آنلاین بازار تنها ۲ درصد بود، اما امروز این پلتفرم حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد از کل بازار آنلاین اقامتگاه را در اختیار دارد. جاباما نه تنها در شهرهای بزرگ، بلکه در شهرها و روستاهای کوچک نیز به ایجاد شغل منجر شده است. به طوری که ماهانه حدود دو تا سه هزار اقامتگاه جدید به پلتفرم اضافه میشود و بسیاری از آنها در مناطقی قرار دارند که کمتر نامی از آنها شنیده شده است.
او در بخش دیگری از صحبتهایش به آینده کسبوکارهای پلتفرمی اشاره میکند و معتقد است پلتفرمهای فعال در حوزه خدمات به نقطه اشباع نزدیک میشوند.
به باور مدیرعامل جاباما، مسائل بزرگ این حوزه تا حد زیادی حل شدهاند، اما این به معنای بیارزش شدن ادامه مسیر نیست. او ادامه میدهد: تحول بزرگی که امروز با محوریت هوش مصنوعی در حال وقوع است، میتواند حضور بسیاری از پلتفرمها را به چالش بکشد یا حتی حذف کند. به باور من تمرکز آینده نباید صرفا بر توسعه خدمات دیجیتال باشد، بلکه باید بر این پرسش متمرکز شود که چگونه میتوان با کمک هوش مصنوعی، خدمات سنتی را بهینهسازی کرد.
ایزدپور با انتقاد از گرایش استارتآپها به تکرار مدلهای خدماتی، توصیه میکند فعالان این حوزه به سمت تبدیل شدن به سازندگان ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی حرکت کنند. به اعتقاد او، ابزارهای AI این امکان را فراهم میکنند که حتی بدون دانش فنی عمیق، محصولات قابل استفاده ساخته شوند.
او در پایان اشاره میکند که بسیاری از کسبوکارها در آینده با خطر حذف مواجه خواهند شد، مگر آنکه بتوانند در مقیاسی گسترده و با رویکردی نوآورانه فعالیت کنند.