وعده جدید دولت؛ ورود بخش خصوصی به اتاقهای تصمیمگیری اقتصاد دیجیتال
نیما قاضی، رئیس انجمن تجارت الکترونیک تهران، در رابطه با جلسه اخیر فعالان اقتصاد دیجیتال…
۲۶ آبان ۱۴۰۴
۲۶ آبان ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۵ دقیقه

جهان ارتباطات در آستانه بزرگترین دگرگونی خود پس از اختراع تلفن قرار دارد؛ تغییری که ماهیت ارتباط را از «دیدن و شنیدن» به «درک کردن و احساس کردن» منتقل میکند.
به گزارش پیوست، آنچه امروز در ادبیات فناوری با عنوان Sensory Communication شناخته میشود، در واقع فصل جدیدی از ارتباطات است که در آن شبکهها فقط حامل پیام نیستند، بلکه حامل «حس» میشوند.
این تحول، بهطور بنیادین جایگاه صنعت تلکام، رسانهها و حتی علوم اعصاب را در کنار هم قرار میدهد و شکل جدیدی از جهانی را رقم میزند که انسان میتواند از راه دور، حضور دیگری را حس کند؛ با اشیا تعامل لمسی داشته باشد و تجربه را نه به عنوان تصویر، بلکه به عنوان واقعیت زیسته دریافت کند.
این تغییر فاز، محصول یک حرکت آرام اما پیوسته است. از دهه ۹۰ میلادی که اینترنت تصویری شد تا دهه ۲۰۱۰ که ویدئو بر زیست مجازی انسان مسلط شد، شبکهها همواره در تلاش بودند تا محتوای بیشتری منتقل کنند.
اما اکنون مقصد شبکهها تغییر کرده است. نسل بعدی ارتباطات بهدنبال فشردهسازی حضور انسانی است؛ یعنی اینکه انسان بتواند چیزی بیش از تصویر خود را از راه دور منتقل کند؛ حس فشار، بافت، دما، ارتعاش، حرکت و حتی جهت.
این همان لحظهای است که فناوری، ارتباطات را از «نمایش» به «حضور» ارتقا میدهد.
تحول ارتباطات چندحسی، برخلاف بسیاری از موجهای فناورانه، یک تغییر صرفا سختافزاری نیست. این تحول در نقطهای شکل میگیرد که سه جریان بزرگ تمدنی به یکدیگر میرسند.
اول، ظرفیتهای شبکهای اپراتورها که اکنون بهمدت دو دهه پیوسته توسعه پیدا کرده است؛ از اینترنت همراه تا ۵G، از دیتاسنترها تا توان استفاده از فضای ابری و پردازش در لبه. دوم، انقلاب تجربهمحور در رسانهها که «مصرف محتوا» را جایگزین «زیست محتوا» کرده است. سوم، پیشرفت علوم اعصاب و رابطهای انسان و ماشین که امکان رمزگذاری و بازآفرینی حس را فراهم کرده است.
نتیجه این همگرایی، تولد نسلی از ارتباطات است که در آن یک دانشجو میتواند لمس یک واکنش شیمیایی یا ارتعاش یک ساز موسیقی را از راه دور احساس کند، یک جراح میتواند وزن بافت یا مقاومت اندام یک بیمار را از فاصله هزار کیلومتری دریافت و یک کارگر فنی میتواند در محیطی صنعتی با تجهیزات سنگین تعامل کند، بیآنکه در معرض خطر قرار بگیرد.
در رسانه نیز این تحول، تجربه تماشای یک مسابقه فوتبال یا یک کنسرت را به تجربهای تبدیل میکند که مخاطب بتواند درون رویداد حضور یابد نه فقط آن را روی نمایشگر موبایل و تلویزیون ببیند.
بسیاری از آیندهپژوهان معتقدند اینترنت حسی یا Internet of Senses همان نقشی را در دهه ۲۰۳۰ ایفا میکند که اینترنت موبایل در دهه ۲۰۱۰ ایفا کرد. دلیل این پیشبینی روشن است؛ ارتباطات چندحسی زیرساخت شکلگیری اقتصادهای جدید است.
اقتصاد آموزش، با تجربه آزمایشگاهها، کارگاهها و کلاسهای تعاملی، دگرگون میشود. سلامت دیجیتال با ورود حس به فرآیند تشخیص، درمان و توانبخشی، به مرحلهای نو میرسد. صنعت، عملیات بحرانی را از محیط خطرناک جدا میکند و از طریق حس واقعی مقاومت و بافت، کنترل ماشینها و سختیهای فضای کاری را ممکن میسازد.
در رسانه، مفهوم «مصرف محتوا» جای خود را به «حضور در محتوا» میدهد. این موج تحول، جهان را به سمت معماری شبکههایی میبرد که بتوانند حجم عظیمی از سیگنالهای پیچیده را در کمترین زمان منتقل کنند.
دقیقا در همین نقطه است که نقش اپراتورها برجسته میشود. در جهانی که بهسمت انتقال حس حرکت میکند، شرکتهای رسانهای و پلتفرمهای محتوا نقش مهمی دارند، اما زیرساخت اصلی این انقلاب در دست اپراتورهاست؛ سازمانهایی که میتوانند تأخیر را به سطح میلیثانیه، پردازش را به دروازههای محلی شبکه و ظرفیت را به سطح گیگابیت بر ثانیه برسانند.
ارتباطات چندحسی، اپراتورها را از نقش سنتی «ارائهدهنده سرویس» به نقشی کاملا متفاوت ارتقا میدهد؛ این سازمانها طراحان معماری تجربه انسانی در سالیان پیش رو خواهند بود. در نسل آینده، اپراتورها نهتنها اطلاعات کاربران را منتقل میکنند، بلکه حامل تجربه آنها هم هستند.
این نقش تازه، اپراتورها را وارد قلمروهایی میکند که پیشتر در اختیار شرکتهای بزرگ فناوری، آزمایشگاههای علوم اعصاب و صنعت پزشکی بود.
از ژاپن تا کره، از آمریکا تا چین، اپراتورها نخستین بازیگرانی بودهاند که سناریوهای ارتباطات حسی را آزمایش کردهاند؛ از انتقال لمس یک شی در آزمایشگاههای NTT تا تجربههای چندحسی در SK Telecom و پروژههای XR چین. با نگاهی به این روند میبینیم، همان مسیری که غولهای فناوری در جهان طی میکنند، اکنون در ایران نیز قابل مشاهده است.
در ایران، همراه اول بهعنوان اپراتور پیشرو و صاحب بزرگترین شبکه تلفن همراه کشور، در سالهای اخیر وارد مرحلهای شده است که میتوان آن را معماری تجربهمحور شبکه نامید. سرمایهگذاری در شبکههای پرسرعت، توسعه 5G، ایجاد زیرساختهای پردازش در لبه، تقویت ظرفیت دیتاسنترها، توسعه پلتفرمهای مبتنی بر هوش مصنوعی و مشارکت با صنایع خلاق، مجموعهای از پایههای فنی است که همراه اول را در مسیر ورود به ارتباطات چندحسی قرار میدهد.
این اپراتور با ورود به حوزه XR، حمایت از زیستبوم تولید محتوای نوین و ارائه سرویسهای سازمانی مبتنیبر تجربه، عملا زمینه ساخت Internet of Senses بومی را شکل داده است.
اهمیت نقش همراه اول در این تحول، نه تبلیغاتی و نه تجاری، بلکه ساختاری است. زیرساخت شبکهای ایران اگر بخواهد از «عصر ویدئو» وارد «عصر حس» شود، نیازمند بازیگری است که توان اتصال، پردازش و مدیریت داده را بهصورت یکجا داشته باشد.
اپراتور اول تلفن همراه در این نقطه ایستاده است؛ جایی که میتواند نقش پیشران در ایجاد اکوسیستمی را ایفا کند که دانشگاهها، استارتآپها، مراکز درمانی، صنایع و نهادهای آموزشی بر پایه آن تجربههای حسی بومی خود را توسعه دهند.
نسل جدید ارتباطات حسی، در حال بازتعریف مرز میان انسان و فناوری است. جهانی که در آن تعاملات دیجیتال تنها از جنس متن و تصویر نیست، بلکه از جنس لمس، فشار، حضور و تجربه است.