skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

اخبار

باقر سجادی

سید محمد باقر سجادی نایب‌رئیس کمیسیون هوش مصنوعی نظام صنفی رایانه‌ای استان تهران

ضرورت ورود حاکمیت به هوش مصنوعی در ایران

باقر سجادی
سید محمد باقر سجادی
نایب‌رئیس کمیسیون هوش مصنوعی نظام صنفی رایانه‌ای استان تهران

۲۷ مهر ۱۴۰۴

زمان مطالعه : ۵ دقیقه

در روزهایی که مجلس شورای اسلامی بررسی و تصویب قانون هوش مصنوعی را در دستور کار دارد، بار دیگر این پرسش جدی مطرح شده است که آیا ورود دولت و حاکمیت به حوزه‌ی هوش مصنوعی اقدامی درست است یا اشتباهی تکراری؟ بسیاری معتقدند هرجا دولت وارد شده، مسیر توسعه کند یا متوقف شده است. در مقابل، عده‌ای می‌گویند بدون نقش‌آفرینی حاکمیت، امکان شکل‌گیری زیرساخت و سیاست‌گذاری مؤثر در این حوزه وجود ندارد.

اما برای پاسخ درست، باید واقعیت‌های اکوسیستم ایران را مد نظر قرار داد. چند سال است که جهان در تب‌وتاب هوش مصنوعی اوج گرفته است؛ مدل‌های زبانی، پلتفرم‌های هوشمند و انقلاب داده‌ها، آینده‌ی اقتصاد و فناوری را دگرگون کرده‌اند. با این حال، ایران در این میدان عملاً عقب مانده است. نه زیرساخت‌های داده شکل گرفته، نه سرمایه‌گذاری معناداری در مقیاس ملی انجام شده، و نه حتی مسیر واحدی برای هماهنگی میان بخش‌ها وجود دارد.

با توجه به اینکه دولت و حاکمیت در این سال‌ها تقریبا غایب بودند، پرسش اساسی این است: در غیاب دولت، شرکت‌های بزرگ فناوری کشور که غالبا خصوصی و خصولتی هستند، چه نقشی ایفا کردند؟ پاسخ، روشن است. در حالی که تیم‌های کوچک فناورانه و استارت‌آپ‌ها در کشور توانستند با منابع محدود اما انگیزه و تخصص بالا نمونه‌های موفق بومی از محصولات هوش مصنوعی تولید کنند، شرکت‌های بزرگ فناوری اطلاعات و بنگاه‌های اقتصادی خصولتی نه تنها نقشی در توسعه‌ی ملی این حوزه نداشتند، بلکه با انحصارطلبی، سیاست‌های بسته و رانت‌های ساختاری مانع رشد اکوسیستم شدند.

بخش قابل‌توجهی از این شرکت‌ها هنوز درگیر پروژه‌های داخلی خود هستند؛ پروژه‌هایی که نه دستاورد فناورانه چشمگیری داشته و نه به اشتراک‌گذاری دانش منجر شده است. فرهنگ سازمانی این بنگاه‌ها بر اساس رقابت بسته و حفظ منافع درونی شکل گرفته، نه بر مبنای تعامل و هم‌افزایی با واحدهای دانش‌بنیان کوچک‌تر که عملا پرچم‌دار توسعه هوش مصنوعی در کشور هستند.

به بیان روشن‌تر، بخش خصوصیِ بزرگ ایران نشان داده که توان، جسارت و بینش لازم برای رهبری اکوسیستم هوش مصنوعی را ندارد. امروز دانش، فناوری و توان تولید محصولات بومی در اختیار شرکت‌های کوچک است، نه غول‌های اقتصادی. اما متأسفانه این ظرفیت‌ها بدون حمایت و پیوند ساختاری با بخش‌های کلان اقتصادی نمی‌توانند به مقیاس ملی و صنعتی دست یابند.

در چنین شرایطی، انتظار اینکه همین بازیگران بتوانند توسعه‌ی هوش مصنوعی در کشور را رقم بزنند، خوش‌بینانه و غیرواقعی است. بنابراین، ورود حاکمیت نه تهدید، بلکه تنها فرصت باقی‌مانده است. البته این ورود باید از جنس «مداخله‌ی هوشمند» باشد. یعنی نه دخالت در اجرا یا تصدی‌گری، بلکه باید سیاست‌گذاری، تنظیم‌گری و تسهیل همکاری‌ها بین بازیگران واقعی اکوسیستم باشد. نکته‌ای بسیار مهم در این میان آن است که اکوسیستم پدیده‌ای دستوری نیست. نمی‌توان آن را با دستور، بخش‌نامه یا یک قانون ایجاد کرد. اکوسیستم در طول زمان، با حضور و تعامل بازیگران متعدد شکل می‌گیرد و رشد می‌کند. در واقع، اکوسیستم «مسئول» ندارد؛ بلکه حاصل کنش جمعی فعالانش است.

بنابراین، دولت نیز اگر قصد ورود دارد، باید خود را یکی از بازیگران اکوسیستم بداند، نه مالک یا متولی آن. حضور حاکمیت نه در تقابل با آن بلکه باید در هماهنگی با دیگر اجزای اکوسیستم و در جهت تسهیل رشد طبیعی آن باشد.

در همین راستا، یکی از نقاط امیدبخش در ماه‌های اخیر روند تدوین قانون هوش مصنوعی در مجلس بود. در این فرآیند، کمیسیون هوش مصنوعی سازمان نظام صنفی رایانه‌ای تهران به عنوان نماینده‌ی بخش خصوصی حضور مؤثر داشت و توانست دیدگاه‌های کارشناسی را به‌صورت جدی در روند تصمیم‌سازی وارد کند. تعدادی از نظرات این کمیسیون در متن نهایی قانون لحاظ شد و حتی در مراحل تصویب نیز برخی از اصلاحیه‌ها و الحاقیه‌های پیشنهادی آن توسط نمایندگان محترم پذیرفته شد. این تجربه نشان داد که تعامل میان حاکمیت و بخش خصوصی امکان‌پذیر، مفید و ضروری است.

امروز در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که ادامه‌ی مسیر فعلی به‌معنای تداوم عقب‌ماندگی است. شرکت‌های بزرگ فناوری و خصولتی‌ها تا امروز نه توانسته‌اند اکوسیستم هوش مصنوعی را بسازند، و نه اراده‌ای برای تغییر نشان داده‌اند. بنابراین، تنها گزینه‌ی منطقی، ورود هدفمند و برنامه‌ریزی‌شده‌ی حاکمیت است تا مسیر توسعه‌ی ملی هوش مصنوعی را بازآفرینی کند — نه با رویکرد کنترل، بلکه با مأموریت حمایت از نوآوران واقعی و ایجاد هماهنگی میان بازیگران اکوسیستم. در واقع، اگر این مداخله‌ی هوشمند صورت نگیرد، چشم‌انداز روشنی برای آینده‌ی هوش مصنوعی در ایران نمی‌توان متصور بود.

اگرچه تجربه‌ی سال‌های گذشته باعث تردید در نقش دولت شده، اما واقعیت این است که اکوسیستم هوش مصنوعی ایران بدون حضور فعال و هماهنگ حاکمیت آینده‌ای ندارد. شرکت‌های بزرگ خصوصی و خصولتی در این مسیر ناکام بوده‌اند و بخش خصوصی واقعی (شرکت‌های کوچک و استارت‌آپ‌های فناور) برای رشد نیاز به حمایت ساختاری دارند. حاکمیت باید به‌جای مداخله‌ی دستوری، در نقش بازیگری تنظیم‌گر، تسهیل‌گر و تضمین‌گر ظاهر شود؛ بازیگری که موانع را برمی‌دارد، انحصارها را می‌شکند و جریان همکاری را میان فعالان تقویت می‌کند.

تنها با چنین مداخله‌ی هوشمند و همراهی متقابل میان دولت و بخش خصوصی است که می‌توان امید داشت ایران سهمی واقعی از آینده‌ی هوش مصنوعی در جهان داشته باشد.

https://pvst.ir/mo0

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو