سقف پاداش گزارشدهی ماینرهای غیرمجاز از ۵۰ میلیون تومان به ۲۰۰ میلیون تومان افزایش یافت
مصرف برق هر دستگاه ماینر معادل ۱۰ واحد مسکونی است و هرمزگان، بوشهر و خوزستان…
۱۴ شهریور ۱۴۰۴
۱۴ شهریور ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۱۵ دقیقه
چهاردهمین گزارش موسسه رویترز پیرامون وضعیت صنعت خبر در عصر دیجیتال با عنوان Digital News Report 2025 روایتگر تحولی است که نشان میدهد در سالهای اخیر، نحوه تعامل مردم با منابع خبری در جهان دستخوش تغییرات بنیادین شده است. گرچه یک دهه پیش رسانههای سنتی نظیر تلویزیون، روزنامههای چاپی و وبسایتهای خبری ستون اصلی اطلاعرسانی محسوب میشدند، اما فعالان سنتی خبر حالا بخش مهمی از جایگاه خود را به بازیگران جدیدی واگذار کردهاند که عمدتا در بسترهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی فعالیت دارند. گزارش سال ۲۰۲۵ موسسه رویترز نشانگر وابستگی روزافزون مردم به پلتفرمهای اجتماعی، محتوای ویدئویی و اینفلوئنسر/پادکسترها و در عین حال کاهش اعتماد و استفاده از رسانههای سنتی است.
این تغییر ذائقه خبری در وهله نخست ناشی از تحول عمیق در سبک زندگی و عادات مصرف رسانهای است. کاربران، بهویژه نسلهای جوانتر، تمایل کمتری به مراجعه مستقیم به وبسایتها یا خرید نسخه چاپی روزنامه دارند و در عوض ترجیح میدهند اخبار را به شکلی سریع، خلاصه و در قالبهای چندرسانهای از طریق شبکههایی چون یوتیوب، تیکتاک، اینستاگرام و حتی پیامرسانهایی نظیر واتساپ دریافت کنند. دادههای گزارش نشان میدهد که اکنون حدود دوسوم مخاطبان جهانی اخبار ویدئویی را از طریق شبکههای اجتماعی دنبال میکنند؛ رقمی که تنها پنج سال پیش به مراتب کمتر بود.
از سوی دیگر، شکلگیری یک «اکوسیستمی از رسانههای جایگزین» نیز به این تغییر ذائقه دامن زده است. گرچه این اکوسیستم که بر شخصیتها، اینفلوئنسرها و پادکسترها متکی است، اغلب ساختاری متفاوت از رسانه قانونمند سنتی دارد اما به لطف لحن غیررسمی، دسترسی آسان و صمیمیت بیشتر، بخش بزرگی از افکار عمومی را جذب خود کرده است. نامهایی مانند جو روگان در آمریکا، هوگو تراورز در فرانسه یا انبوهی از تیکتاکرهای آسیایی، نمونههای بارزی از شخصیتهای مطرحی هستند که نقش مهمی در نحوه دریافت اخبار به ویژه رد میان جوانان دارند. بسیاری از جوانان چنین شخصیتهایی را معتبرتر از رسانههای سنتی یا جذابتر از آنها میدانند، با اینکه ممکن است محتوای آنها همواره از دقت کافی برخوردار نباشد و درموارد خلاف واقعیت باشد.
همزمان، پدیده هوش مصنوعی نیز به عامل دیگری برای تحول صنعت خبر تبدیل شده است. استفاده از چتباتها و پلتفرمهای مبتنی هوش مصنوعی به عنوان منبع خبر، گرچه هنوز محدود است، اما در میان گروههای زیر ۲۵ سال رشد قابل توجهی داشته است.
این تغییرات نه فقط در الگوی مصرف بلکه در تعریف «منبع خبری معتبر» نیز اثر گذاشتهاند. در حالی که رسانههای سنتی همچنان مرجع اصلی راستآزمایی و صحتسنجی اطلاعات هستند، بسیاری از مردم دیگر آنها را اولین ایستگاه دریافت خبر نمیدانند. حال دیگر شبکههای اجتماعی و ویدئویی در جایگاه «دروازهبان اصلی خبر» ایفای نقش میکنند و در واقع افراد ابتدا در این پلتفرمها با موضوعات روبرو می شوند و در مرحله بعدی است که برای صحتسنجی بیشتری به سراغ نشریات معتبر میروند.
گزارش دیجیتال نیوز ۲۰۲۵ موسسه رویترز به خوبی نشان میدهد که چطور در سالهای اخیر شبکههای اجتماعی نقش پررنگتری در سبد خبری مردم پیدا کردهاند. بر اساس دادههای این گزارش، سهم رسانههای سنتی به عنوان منبع خبری در حال کاهش است و شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای ویدئویی بار دیگر سهم خود را افزایش دادهاند به طوری که برای نخستین بار در ایالات متحده، مصرف خبر از طریق شبکههای اجتماعی و ویدئویی (۵۴ درصد) از تلویزیون (۵۰ درصد) پیشی گرفته است و وبسایتها و اپلیکیشنهای خبری (۴۸ درصد) نیز حالا سهم کمتری نسبت به پلتفرمهای اجتماعی دارند. از این رو میتوان گفت که پلتفرمهای اجتماعی حالا دروازه اصلی دسترسی کاربران به اخبار محسوب میشوند.
گرچه در سطح بینالمللی شرایط کمی متفاوت است، اما آمار جهانی نیز روند مشابهی را به تصویر میکشد. حدود یکسوم پاسخدهندگان جهانی میگویند هر هفته از فیسبوک (۳۶ درصد) و یوتیوب (۳۰ درصد) برای شنیدن و دیدن اخبار استفاده میکنند. اینستاگرام و واتساپ، دو پلتفرم تحت مالکیت شرکت متا، نیز هر کدام با ۱۹ درصد سهم و تیکتاک با سهم ۱۶ درصدی در جایگاه بعدی قرار دارند. پلتفرم ایکس ایلان ماسک (توییتر سابق) نیز با وجود پیشتازی به عنوان مرجع خبری در ایالات متحده، در سطح بینالمللی با سهم ۱۲درصدی جایگاه ضعیفتری نسبت به رقابت دارد. بنابراین گزارش رویترز علاوه بر تایید اهمیت شبکههای اجتماعی، حکایت از تنوع و پراکندگی پلتفرمهای مرجع در قیاس با گذشتهای دارد که فیسبوک و سپس یوتیوب تنها بازیگران آن بودند.
در این میان تقویت جایگاه تیکتاک از اهمیت ویژهای برخوردار است. این پلتفرم در سال ۲۰۲۵ توانسته در برخی کشورها جهشی دو رقمی را تجربه کرده است به طوری که در تایلند ۴۹ درصد از کاربران آنلاین تیکتاک را مرجع دریافت اخبار خود عنوان میکنند (یک جهش ۱۰ واحدی نسبت به سال گذشته) و در مالزی نیز سهم تیکتاک به ۴۰ درصد رسیده است (یک رشد ۹ واحدی.) همچنین، اگرچه این پلفترم در اروپا و آمریکا نقش کمرنگتری (به ترتیب با سهم ۱۱ و ۱۲ درصد) به عنوان منبع خبری دارد، اما تاثیر نوآوری و تمرکز آن بر ویدیوهای کوتاه که به تحول دیگر شبکههای اجتماعی از جمله یوتیوب و اینستاگرام منجر شد غیرقابل انکار است.
علاوه بر این دادههای رویترز تایید میکند که شبکه اجتماعی ایکس، مهمترین پلتفرم برای دریافت اخبار در ایالات متحده، پس از روی کار آمدن ایلان ماسک دچار یک تحول سیاسی شده است. طبق این گزارش، میزان استفاده از ایکس برای خبر در ایالات متحده با به ۲۳ درصد رسیده است. این رشد بیشتر ناشی از پیوستن مخاطبان راستگرا پس از تغییر مالکیت و سیاستگذاریهای ایلان ماسک است که البته با خروجی بسیاری از از کاربران لیبرال و برخی رسانههای سنتی از این پلتفرم همراه شده (با این حال این مهاجرت که بیشتر به مقصد بلواسکای و تردز انجام گرفته تاثیری بر سهم این پلتفرم در آمریکا نگذاشته است.) در بریتانیا نیز ترکیب کاربران ایکس به سمت راستگرایان سنگینی پیدا کرده و مخاطبان چپگرا کاهش یافتهاند.
اما بخش مهم دیگر در تحول ذائقه خبری، افزایش مصرف ویدئو است. بر اساس دادهها، سهم پاسخ دهندگانی که برای اطلاع از اخبار به ویدیوهای شبکه اجتماعی مراجعه میکنند از ۵۲ درصد در سال ۲۰۲۰ به ۶۵ درصد در سال ۲۰۲۵ افزایش یافته است. اگر تمام انواع ویدیوهای خبری (اعم از پلتفرمهای اجتماعی یا وبسایتهای خبری) را در نظر بگیریم، این رقم از ۶۷ درصد به ۷۵ درصد رسیده است. گرایش به محتوای ویدیوی به ویژه در میان نسل جوان محسوس است به طوری که بیش از نیمی از کاربران ۱۸ تا ۲۴ ساله ترجیح میدهند اخبار را در قالب ویدئو در شبکههای اجتماعی ببینند تا متن و رادیو.
اما اگرچه استقبال از شبکههای اجتماعی به عنوان مرجع خبری افزایش یافته، در عین حال نگرانی درباره نقش شبکههای اجتماعی در گسترش اطلاعات غلط و وارونه وجود دارد. در بسیاری از کشورها، کاربران فیسبوک و تیکتاک را در کنار سیاستمداران بهعنوان منابع اصلی انتشار اخبار گمراهکننده معرفی میکنند و در نیجریه و کنیا، به ترتیب ۵۸ و ۵۹ درصد از پاسخدهندگان میگویند، اینفلوئنسرها بزرگترین تهدید برای صحت اخبار محسوب میشوند.
گفتنی است که با وجود افزایش روز افزون سهم شبکههای اجتماعی و کاهش اعتماد کاربران به رسانههای سنتی در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایالات متحده و بخشهایی از اروپا، در کشورهایی همچون فنلاند شرایط متفاوت است. در این کشور همچنان رسانههای سنتی و بهویژه برندهای دولتی نقش پررنگی ایفا میکنند. سطح اعتماد به اخبار نیز در فلاند یکی از بالاترین سطوح در جهان است و بیش از نیمی از پاسخدهندگان میگویند به رسانهها اعتماد دارند، در حالی که میانگین جهانی تنها ۴۰ درصد است. همین اعتماد بالا باعث شده تا شبکههای اجتماعی در این کشور کمتر بهعنوان منبع اصلی خبر مورد استفاده قرار گیرند و مردم هنوز ترجیح دهند برای دریافت اخبار مهم به رسانههای سنتی مراجعه کنند.
این تفاوت حتی در نحوه مصرف محتوای ویدیویی نیز قابل مشاهده است. با اینکه در آمریکا، بریتانیا و فرانسه بیشتر ویدیوهای خبری ار کاربران از طریق پلتفرمهای شخص ثالثی همچون یوتیوب، فیسبوک و تیکتاک مشاهده میکنند، در کشورهای اسکاندیناوی از جمله فنلاند و نروژ، بخش عمده کاربران برای مشاهده ویدیوهای خبری مستقیما به وبسایت و اپلیکیشن رسانههای معتبر مراجعه میکنند. به طوریکه حتی در برخی موارد مصرف ویدئو در وبسایتهای خبری از مجموع شبکههای اجتماعی فراتر رفته است. دلیل این امر سرمایهگذاری گسترده رسانههای دولتی و خصوصی این کشورها بر مجاری انتشار بومی، تولید محتوای اختصاصی و انتشار محدود در شبکههای اجتماعی عنوان شده است.
تفاوت نگاه کاربران در کشورهای اسکاندیناوی از جمله فنلاند نشان میدهد که میزان اعتماد با الگوی مصرف خبری رابطه مستقیم دارد. در جوامعی همچون فنلاند و نروژکه اعتماد به رسانههای سنتی بالاست، کاربران همچنان به منابع سنتی وفادار ماندهاند و شبکههای اجتماعی بیشتر مکمل هستند و نه منبع اصلی. اما هرچه سطح اعتماد کاربران کاهش یابد (مانند آمریکا یا اسپانیا)، شبکههای اجتماعی نهتنها به منبع اصلی خبر تبدیل میشوند، بلکه بخشی از مسئولیت روایت سیاسی و اجتماعی را نیز به عهده میگیرند.
یکی از محورهای اصلی گزارش سال ۲۰۲۵ مؤسسه رویترز، بررسی نگرانی عمومی درباره اطلاعات غلط در فضای آنلاین است. دادهها نشان میدهد که بیش از نیمی از پاسخدهندگان جهانی ( ۵۸ درصد) نگران مهارت خود در تشخیص اخبار درست و نادرست اینترنتی هستند؛ سطحی مشابه سال گذشته. با این حال سطح نگرانی در مناطق مختلف متفاوت است: در آفریقا و ایالات متحده میزان نگرانی به ۷۳ درصد میرسد، در حالی که در اروپای غربی این عدد به ۴۶ درصد کاهش مییابد.
گزارش موسسه رویترز میگوید با وجود افزایش نقش اینفلوئنسرها در انتقال اخبار، این افراد در نگاه مردم در کنار سیاستمداران عامل اصلی انتشار اطلاعات غلط هستند. طبق دادههای این گزارش، اینفلوئنسرها و شخصیتهای آنلاین (۴۷ درصد) و سیاستمداران ملی (۴۷ درصد) مهمترین منبع انتشار اطلاعات غلط معرفی می شوند اگرچه همانطور که گفتیم در کشورهایی همچون نیجریه و کنیا نگاه مردم به این دسته فعال تر است و به ترتیب تا ۵۸ و ۵۹ درصد از پاسخدهندگان اینفلوئنسرها را بزرگترین تهدید میدانند، اما در کشورهایی همچون ایالات متحده و اسپانیا شرایط متفاوت است و ۵۷ درصد سیاستمداران را عامل اصلی معرفی میکنند.
علاوه برا ین، کاربران در بازارهایی مثل تایلند و مالزی، اگرچه در بسیاری از موارد از تیکتاک تیکتاک برای دریافت استفاده میکنند (به ترتیب ۴۹ درصد و ۴۰ درصد)، اما در عین حال این پلتفرم را یکی از بسترهای اصلی انتشار اطلاعات غلط میدانند. مشابه همین وضعیت را برای فیسبوک نیز شاهد هستیم، جایی که علیرغم سهم ۳۶ درصدی از اخبار هفتگی کاربران، همچنان یکی از نقاط سوظن اصلی برای انتشار اطلاعات غلط است.
گفتنی است که مردم همچنان برای راستیآزمایی اخبار به برندهای خبری معتبر و منابع رسمی دولتی اعتماد بیشتری دارند. دادهها نشان میدهد که حتی کاربران جوان، با وجود استفاده گسترده از شبکههای اجتماعی و چتباتهای هوش مصنوعی، در صورت تردید به سراغ رسانههای مطرح یا منابع دولتی میروند.
یکی از جالبی که در این گزارش مشخص شده است، تفاوت چشمگیر نسلها در شیوه صحتسنجی اخبار است. در حالی که کاربران مسنتر برای بررسی درستی یک خبر بیشتر به رسانههای معتبر یا منابع رسمی دولتی رجوع میکنند، سهم بیشتری از کاربران جوان، همان شبکههای اجتماعی و نظرات دیگر کاربران را مبنای صحتسنجی قرار میدهند.
طبق دادهها، بسیاری از جوانان ۱۸ تا ۲۴ ساله در صورت مواجهه با اطلاعات مشکوک، به جای خروج از پلتفرم، در همان شبکه اجتماعی برای صحتسنجی تلاش میکنند و از راهکارهایی چون جستوجوی در میان هشتگها، بررسی ویدئوهای یا پستهای مرتبط و حتی خواندن نظرات دیگران کمک میگیرند. این دسته از مخاطبان همچنین تمایل بیشتری دارد به استفاده از چتباتهای هوش مصنوعی (حدود ۱۸ از کل پاسخدهندگان، اما سهم بالاتر در میان جوانان) دارند.
چنین تمایزی میان جوانان و بزرگسالان، نشانگر تغییر تعریف «منبع معتبر» برای نسل جدید است و میتوان گفت که اعتماد این دسته از مخاطبان خبر کمتر به برندهای خبری سنتی و بیشتر به خرد جمعی آنلاین و الگوریتمهای پلتفرمها گره خورده است. اگرچه این رفتار میتواند سرعت دسترسی به اطلاعات را افزایش دهد، اما همزمان آنان را در معرض خطر بیشتر مواجهه با اطلاعات غلط یا دیدگاههای سوگیرانه قرار میدهد.
تغییر ذائقه مخاطبان، بهویژه گرایش روزافزون به شبکههای اجتماعی و ویدئوهای کوتاه، رسانههای سنتی را وادار به تغییر کرده است. گزارش موسسه رویترز میگوید بسیاری از رسانههای قدیمی برای حفظ ارتباط با نسلهای جوانتر و جلوگیری از ریزش مخاطب، بر سه محور اصلی یعنی محتوای ویدئویی، حضور فعالتر در پلتفرمهای اجتماعی و بازسازی مدلهای درآمدی تمرکز دارند.
نخستین تحول عمده، افزایش تولید محتوای ویدئویی است. رسانههای مطرحی همچون اکونومیست و نیویورک تایمز از جمله نمونههای بارزی هستند که با تمرکز بر محتوای ویدیویی به دنبال جذب مخاطب میگردند. اکونومیست بخش ویژهای در وبسایت خود را به ویدیوها اختصاص داده است و نیویورک تایمز نیز در تلاش است تا با ایجاد یک ارتباط شخصی بین خبرنگاران و مخاطبان خود از طریق ویدیو با نسل جوان و به طور کلی مخاطب ویدیویی ارتباط بهتری بگیرد. برخی دیگر مانند روزنامه VG نروژ نیز از تیکتاک برای ارائه روایتی سادهتر از گزارشهای تحقیقی پیچیده استفاده میکنند. دومین تغییر، حضور پررنگتر در شبکههای اجتماعی و سازگاری با الگوریتمهای پلتفرمها است. در کشورهایی مانند نروژ و فنلاند، رسانههای سنتی حتی در شبکههای اجتماعی بیشترین مخاطب خبری را به خود اختصاص میدهند و یکی از دلایل آن، حضور فعال و سرمایهگذاری آنها در این حوزه است. در مقابل، در کشورهایی نظیر کنیا، سهم بزرگی از توجه کاربران معطوف اینفلوئنسرها و چهرههای مستقل اینترنتی است که یکی از دلایل آن را میتوان عدم انطباق رسانههای سنتی و کاهش نفوذ آنها در شبکههای اجتماعی دانست.
با این حال مدل درآمدی رسانههای سنتی همچنان با چالش روبهرو است. در ۲۰ کشور ثروتمند مورد بررسی، نرخ کساین که برای دسترسی به اخبار آنلاین پول پرداخت میکنند ثابت و در حدود ۱۸ درصد باقی مانده است. با این حال، در کشورهایی همچون نروژ و سوئد که سطح اعتماد به رسانهها بیشتر است و نشریات بهتر خود را با شبکههای اجتماعی وفق دادهاند، این نرخ به ترتیب ۴۲ و ۳۱ درصد است. این رقم اما در کشورهایی مانند یونان و صربستان تنها ۷ درصد گزارش شده و در کرواسی به تنها ۶ درصد سقوط میکند.
افزون بر این، برخی رسانههای سنتی برای مقابله با پدیده اطلاعات غلط نیز تغییراتی اعمال کردهاند. بسیاری از آنها خدمات راستیآزمایی مستقل یا بخشهای ویژه برای مقابله با اخبار جعلی راهاندازی کردهاند. در اروپا، همچنان برندهای خبری معتبر و رسانههای عمومی مهمترین مراجع برای بررسی صحت اطلاعات محسوب میشوند اماجوانترها بیشتر به شبکههای اجتماعی یا ابزارهای هوش مصنوعی برای صحتسنجی وابستهاند.
یکی دیگر از تغییرات مهم نیز در بخش پادکستها و قالبهای صوتی به چشم میخورد. رسانههای سنتی با ورود به این حوزه در تلاشند تا کاهش مخاطبان رادیو را جبران کنند و این روند به ویژه با توجه به شهرت بالای پادکست در ایالات متحده در این کشور فراگیر شده است. در آمریکا، ۱۵ درصد کاربران هر هفته پادکستهای خبری گوش میدهند؛ رقمی برابر با مصرف چاپی (۱۴ درصد) و بیشتر از رادیو (۱۳ درصد.)
طبق این گزارش، تحولات اخیر در بازار خبر بیش از همه رسانهها و نشریههای کوچک را تحت فشار قرار داده است. دلیل اصلی این فشار نامتوازن، وابستگی شدید رسانههای کوچک و محلی به درآمد تبلیغاتی است. در سالهایی که بخش اصلی بودجههای تبلیغاتی به سمت پلتفرمهای جهانی مانند گوگل، فیسبوک و تیکتاک روان شدهاند، منابع مالی این نشریات تقریبا از بین رفته است. گزارش موسسه رویترز میگوید حتی از در بخش اشتراکی نیز از آنجایی که رسانههای کوچک توان مالی کافی برای تغییر و همپایی با تحولات را ندارد، از همتایان بزرگ خود که توانستهاند به نوعی ثبات درآمدی از مجاری مختلف برسند، عقب میمانند.
رسانههای کوچک توان مالی یا نیروی انسانی کافی برای تولید ویدئوهای کوتاه، حضور فعال در تیکتاک یا انتشار پادکست را ندارند. در نتیجه، نسلهای جوان که بیشتر وقت خود را در این فضاها میگذرانند، کمتر با این رسانهها ارتباط میگیرند.
افزون بر این، کاهش اعتماد عمومی و رقابت فزاینده با اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان مستقل سبب شده است تا رسانههای کوچک از هر دو سو تحت فشار باشند: مخاطب کمتر و درآمد کمتر. در عمل، این رسانهها نخستین قربانیان تغییر ذائقه خبری شدهاند و بقای آنها در بسیاری از بازارها در هالهای از ابهام قرار گرفته است.
جذب مخاطب جدید برای رسانههای سنتی بدون شک به سطح اعتماد کاربران گره خورده است، اگرچه برخی دلایل کاهش اعتماد کاربران خارج از کنترل رسانهها است، اما پاسخدهندگان به نظرسنجی موسسه رویترز چهار تم اصلی را برای افزایش اعتماد پیشنهاد دادهاند.
اولی بیطرفی است: مخاطبان بیشتر از همه خواستار بیطرفی هستند و ترویج یک نگاه و الگوی خاص در رسانهها را محکوم میکنند. بسیاری از پاسخدهندگان این نظرسنجی میگویند روزنامهنگاران بادی احساسات شخصی خود را رها کرده و از بیان احساسی اجتناب کنند.
مورد دوم دقت و صداقت است: مخاطبان خواستار روزنامهنگارانی هستند که بر حقایق تمرکز کنند، از طرح گمان و اظهارنظر شخصی اجتناب کرده و پیش از انتشار، گزارشها را راستآزمایی کنند. همچنین یکی دیگر از پیشنهادات کاربران برای افزایش اعتماد، راستآزمایی ادعای دیگر منابع است.
مورد سوم شفافیت است: پاسخدهندگان میگویند خواستار مشاهده شواهد بیشتری برای ادعاها هستند که از جمله ارائه منابع، شفافسازی منابع مالی و تضاد منافع را شامل میشود. همچنین کاربران انتظار دارند که رسانهها در صورت اشتباه، به روشنی به اشتباه خود اعتراف کرده و آن را اصلاح کنند. همچنین پاسخدهندگان خواستار تفکیک روشنتری میان خبر و نظر هستند.
آخرین مورد نیز به کیفیت گزارش برمیگردد: پاسخدهندگان خواستار روزنامهنگارانی هستند که به اندازه کافی برای بررسی افراد قدرتمند وقت بگذارند و به جای ارائه محتوای الگوریتمی، محتوایی عمیق ارائه کنند. یکی دیگر از پیشنهادات نیز استفاده از خبرنگارانی است که متخصص واقعی حوزه خبری خود باشند.